ابربحران در کمین صنعت
مهاجرت اصلیترین تحرک مکانی جمعیتی است و افراد، اغلب با هدف برخورداری از شرایط مناسبتر و با دلایل گوناگون معیشتی، اقتصادی، فرهنگی و... اقدام به مهاجرت میکنند.
بنابر اطلاعات و آمارهای موجود، اشتغال یکی از اثرگذارترین دلایل برای مهاجرت است. آمار و شواهد نشان میدهد ایران در زمره کشورهایی است که مهاجرت نیروهای متخصص آن در بالاترین حد قرار دارد. کارشناسان حوزه صنعت معتقدند کشور در حال از دست دادن بخش بزرگی از نیروهای ماهر خود است. بخشی از این نیروها از بخش تولید به شغلهای کاذب ورود میکنند و تعدادی هم که مهارت و تخصص آنها در کشورهای دیگر خواهان دارد، بار سفر به خارج از کشور را میبندند که کمیت در هر دو بخش به مرحله هشدار رسیده است. این هشداری است که از چند سال پیش تحت عنوانهایی مانند صنعت تهی از نیروهای ماهر داده شده و حالا شکل جدیتری به خود گرفته است. صمت در این گزارش با فعالان حوزه صنعت درباره عوامل موثر بر مهاجرت نیروهای انسانی متخصص و تاثیر آن بر تولید به گفتوگو نشسته که در ادامه میخوانید. با ما همراه باشید.
بحران مهاجرت نیروهای ماهر
مهدی مطلبزاده، فعال حوزه صنعت درباره اصلیترین دلایل مهاجرت نیروهای ماهر به صمت گفت: این موضوع دارای جنبههای گوناگون است که از چالشهای اقتصادی تا مشکلات متعدد اجتماعی را دربرمیگیرد. در این میان، مهمترین موضوعی که مطرح است تامین نبودن معیشت نیروی انسانی بهواسطه شرایط اقتصادی و نابسامانیهایی است که بیشتر در این بخش شاهد هستیم. نابسامانی اقتصاد، مشکلات گوناگون تولید و صنعت، دستمزد پایین، افزایش هزینههای معیشت، افزایش نرخ انرژی و... منجر به این شده که از یکسو افراد دورنمای شفافی از آینده نداشته باشند و از سوی دیگر در تنگناهای گوناگون قرار بگیرند.
مطلبزاده ادامه داد: شرایط اقتصادی سختی که بر کشور حاکم شده از طرفی زمینهساز مهاجرت نیروهای انسانی از کشور شده و از طرف دیگر، کشورهای توسعهیافته هم بهواسطه پیری جمعیت و نیاز به نیروهای ماهر شرایطی را فراهم میکنند که بخشی از نیروهای کار خارج از کشورشان متمایل به مهاجرت کاری به این کشورها شوند. درآمد و رفاه تقریبی که برای این افراد فراهم میشود، مهاجرت کاری را بهویژه برای نیروهای ماهر توجیهپذیر میکند. وقتی قدر نیروهای انسانی که داریم را ندانیم و برای آنها انگیزه ایجاد نکنیم، این امری طبیعی است که مهاجرت نیروهای ماهر را باوجود نیاز داخل در حجم بالایی شاهد باشیم. وی ادامه داد: صنعت درحالحاضر نیازمند نیروهای یدی است، چراکه بیشتر نیروهای این بخش بهدلیل شرایط اقتصادی چند سالی است جذب مشاغلی مانند تاکسیهای اینترنتی شدهاند. از یک سو صنعت، توان پرداخت دستمزدهای بسیار بالا را ندارد و از سویی هم، معیشت کارگران در خطر است و نمیتوانند با دستمزدی که دریافت میکنند، حداقل رفاه را برای خود تامین کنند.
دانشگاهها نیروی ماهر تربیت نمیکنند
این فعال حوزه صنعت افزود: بعد دیگری از این موضوع به ارتباط بین صنعت و دانشگاه برمیگردد. متاسفانه دانشگاهها و مراکز علمی ما نیروهای ماهری برای صنعت تربیت نمیکنند و صرفا به تئوری و دادن مدارک تحصیلی اکتفا میکنند و در نهایت هم اغلب فارغالتحصیلان این مراکز، دکتر و مهندسهایی هستند که توان انجام یک مهارت و کار فنی را هم ندارند؛ بهعبارتی نیاز صنعت ازسوی این بخش تامین نمیشود و حتی در مراکز فنی نیز تربیت نیروهای متخصص بهدرستی انجام نمیشود که این خلأ و چالش بزرگی برای صنعت است. پس در کنار مشکلات اقتصادی و معیشتی که داریم و تمایلی که نیروهای متخصص برای مهاجرت دارند، این موضوع نیز بهشدت به بحران کمبود نیروی انسانی صنعت دامن زده که هر روز نیز شدت میگیرد.
وی ادامه داد: مهمتر از همه مشخص نبودن چشمانداز کلی و افق آینده است که تمایل افراد برای مهاجرت با هدف رسیدن به یک رفاه حداقلی را بیشتر میکند. مطلبزاده در تشریح راهکارهایی برای مقابله سریعتر با این بحران اظهار کرد: از آنجا که یکشبه به این وضعیت نرسیدهایم، یکدفعه هم نمیتوان با یک راهکار این مشکل را برطرف کرد. این مشکل دارای جنبههای کلان اقتصادی و اجتماعی است که بسیار هم جدی و عمیق هستند و اگر میخواهیم روند مهاجرت نیروهای ماهر که شکل بحران به خود گرفته کنترل شود، باید عوامل آن را تا جایی که میشود از بین برد که بخش مهمی از این موضوع هم به تامین معیشت افراد برمیگردد. وقتی تورم رشد مداوم دارد، باید درآمدها هم به نسبت افزایش تورم تغییر کند. هر جا بهطورجدی به رفع این چالشها ورود کنیم، از آسیب بیشتر افراد جامعه جلوگیری خواهد شد. اگر به مشکلات این بخشها که بهواسطه نابسامانیهای اقتصادی ایجاد شده، توجه و تا حدودی تلاش شود چشمانداز پیشروی افراد مشخص باشد، خود یک راهکار برای مقابله با حجم زیاد مهاجرت نیروهای انسانی از کشور است.
برای ماندگاری نیروی کار انگیزه ایجاد کنیم
مطلبزاده تاکید کرد: وقتی بهدنبال رشد و توسعه صنعتی هستیم و شعار حمایت از تولید میدهیم، نباید از نیروهای انسانی غافل باشیم. واقعیت این است که براساس تورمی که بر اقتصاد کشور حاکم شده، وضعیت بغرنج نیروهای انسانی مشخص است و موضوع پنهانی نیست؛ پس باید تا دیر نشده به داد این قشر و همچنین صنعت و تولید کشور رسید. در جایی که سرعت افزایش قیمتها بیش از درآمد افراد است، میتوان انتظار مهاجرت افراد برای رسیدن به درآمد بیشتر و حداقل رفاه را داشت و این اتفاق امری طبیعی و تلاشی برای تامین معیشت است. یعنی باید برنامهریزی اقتصادی درستی داشته باشیم و علاوه بر این باید رابطه دانشگاه و صنعت تقویت شود و برنامهریزی و سیاستگذاری دانشگاهها و مراکز علمی کشور برای تربیت متخصص تغییر کند. مراکز فنی باید نیازسنجی کنند و به نسبت نیاز صنعت، نیروهای ماهری تربیت کنند.این فعال حوزه صنعت در پایان تاکید کرد: حجم بالای مهاجرت نیروهای انسانی ماهر درحالحاضر چالشی است که هنوز بهطورجدی برای آن تدبیری اندیشیده نشده است.
مهاجرت در کشورهای دیگر هم وجود دارد، اما مهاجرت از یک کشور توسعهیافته به توسعهیافته دیگر با هدف کسب موقعیت مطلوبتر انجام میشود، چراکه نیروی کار همیشه بهدنبال زندگی و رفاه بیشتر است. ازاینرو باید وضعیتی را بهوجود آوریم که نهتنها نیروهای ماهری که داریم انگیزه کافی برای ماندن داشته باشند، بلکه بهگونهای حرکت کنیم که در بخشهایی که صنعت ما نیاز دارد، نیروهای متخصصی را وارد کشور کنیم؛ بهعبارتی باید برای ماندن نیروهای ماهر انگیزه ایجاد کنیم.
سرمایه کشور، دستهای ماهر است
یونس اکبرپورپایدار، فعال حوزه صنعت درباره علت کمبود نیروی ماهر و مهاجرت نیروهای متخصص به صمت گفت: مشکل عمده بخش صنعت کشور درحالحاضر نیروی کار است. شرایط بهگونهای است که انگیزه کار کمتر شده و باتوجه به اینکه صنعت در هر بخش و سطحی که باشد وابسته و نیازمند به نیروهای کار در ردههای گوناگون است، این موضوع بهشدت صنعت را تحتتاثیر قرار داده و میتوان گفت به بحران تبدیل شده است. از سویی تکفرزندی در جامعه رواج یافته که در ادامه بر جمعیت فعال تاثیرگذار خواهد بود و نگرانیهایی را برای آینده ایجاد کرده است. از سوی دیگر، تورم افسارگسیخته شده و با این شرایط، قشر کارگر توان تامین زندگی خود را نخواهند داشت که واقعیتی انکارنشدنی است.
وی ادامه داد: در حالی نیروی بیکار زیادی داریم که صنعت نیازمند نیروی کار ماهر بوده و در این زمینه به وضعیت بحرانی نزدیک شده است. گاهی هم در کشور شاهد رویکردهایی هستیم که به چالش کمبود نیروهای ماهر دامن میزند. بهعنوان نمونه، قانون بیمه بیکاری از مواردی است که در این زمینه باید و مورد تجدیدنظر قرار بگیرد، چراکه صنعت به توالی نیروهای ماهر خود را برای دورههای زمانی که میتوانند بیمه بیکاری دریافت کنند، از دست میدهد. انتظار این است که دولت در سازکاری دقیقتر، با سختگیری بیشتر و البته بهندرت، به افراد بیمه بیکاری بدهد تا این روند اشتباه که بهنوعی بدعادتی هم برای نیروی کار به همراه داشته، از بین برود. مشکل دیگر، کاهش انگیزه نیروی کار است. دولت باید به این موضوع نیز ورود و با فرهنگسازی و اقدامات حمایتی، انگیزه نیروهای انسانی را برای انجام کار بیشتر کند تا ماندگاری آنها در بخش تولید با بهرهوری بالاتری همراه باشد.
اکبرپورپایدار با اشاره به اینکه مشکلات اقتصادی تاثیر بسیار زیادی بر مهاجرت نیروهای ماهر دارد، اظهار کرد: واقعیت این است که سرعت افزایش نرخ تورم به حدی بالاست که صنعتگر هر قدر هم دستمزد نیروی کار خود را افزایش دهد به آن نمیرسد و البته این افزایش هم تا حدی برای صنعتگر امکانپذیر است. از سویی هم معیشت کارگر در خطر است که خودبهخود بر فعالیت او تاثیر میگذارد و ایجاب میکند که دولت در قالب یارانههای غیرنقدی به کمک قشر کارگر بیاید. دولت در این زمینه وظیفه اصلی را برعهده دارد و مالیاتی که از صنعت دریافت میکند را میتواند برای کمک به تولید که همیشه شعار حمایت از آن داده میشود، صرف کند. این فعال حوزه صنعت درباره راهکار مقابله بحران کمبود نیروی انسانی ماهر در صنعت کشور گفت: انتظار این است که دولت راهکاری را دنبال کند که نیروهای انسانی ضمن اینکه نگرانی بابت معیشت نداشته باشند، با بهرهوری بیشتری مشغول کار شوند. در این میان، یکی از موارد مشکلساز معرفی مشاغل سخت و زیانآور است.
تعیین دستمزد با کارکارشناسی
تامین اجتماعی در اینجا برخوردی دوگانه دارد؛ از سویی میگوید با کمبود منابع مالی مواجه است و از سوی دیگر، با تعریف مشاغلی که سخت و زیانآور نیستند در رده مشاغل زیانآور، سن بازنشستگی بخش زیادی از نیروهای کار را کاهش میدهد. در این روند از یکسو تامین اجتماعی باید هزینه پرداخت کند و از سوی دیگر در شرایطی که صنعت با بحران کمبود نیروی انسانی بهویژه نیروهای فنی مواجه است، صنعت را با چالشهای بیشتری در این زمینه روبهرو میکند.
وی خاطرنشان کرد: دولت برنامه و هدفی ندارد و اینگونه بهنظر میرسد که در بخشهایی باری به هر جهت پیش میرود که بسیار نگرانکننده است. بهعنوان نمونه در بحث تعیین دستمزد سالانه و افزایش حقوقها، معیارها مشخص نیست و بررسیهای عمیقی انجام نمیشود. انتظار این است که باتوجه به تاثیر بسیار عمیقی که دستمزد بر معیشت کارگران و وضعیت صنعت و تولید کشور دارد، دستمزد در فرآیند طولانیتری و با دقت بیشتری تعیین شود و مبنای آن کار کارشناسی باشد. زندگی کارگر با دستمزد کنونی که تناسبی با تورم در حال افزایش ندارد، نمیچرخد و دغدغه تامین نشدن نیازهای اساسی زندگی از مسکن گرفته تا بهداشت و... بر انگیزه و بهرهوری نیروی کار تاثیرگذار است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. درحالحاضر حداقل دستمزدی که تعیینشده با مزدی که بتواند گرهگشا باشد برای کارگران فاصله بیش از ۲ برابری دارد. البته در مقابل، تولید هم علاوه بر کمبود نیروی انسانی با چالشهای متعدد دیگری مواجه است. نیروی متخصص در وضعیت یادشده حتی مجبور به مهاجرت میشود. باید به این موضوع نیز توجه کرد، وگرنه با کوچ بسیاری از نیروهای ماهر و متخصص روبهرو خواهیم شد که آسیبهای جبرانناپذیری برای صنعت کشور بهدنبال خواهد داشت. اینها سرمایه اصلی کشور هستند و اگر این روند مهاجرتی شدت یابد، ضرر بسیاری دارد. اکبرپورپایدار در پایان گفت: سرمایه ما نفت نیست، مغزهای متفکر و دستهای ماهری است که میتوانند به کمک تولید بیایند. باید دولت هر چه سریعتر راهکاری برای کمک به تولید و ماندگاری نیروی انسانی پیدا کند.
سخن پایانی
کمبود نیروی متخصص و مهاجرت آنها از دغدغههای بزرگ مدیران است. بستر نگهداشت نیروی انسانی در کشور فراهم نیست، مهاجرت نیروی متخصص افزایش یافته و توان جذب نیروی متخصص از سایر کشورها را نیز نداریم و این عوامل کشور را در وضعیتی بحرانی قرار داده است. افزایش مهاجرت، ناامیدی و فقدان مهارت و ناتوانی دانشگاهها در مهارتآموزی و تربیت نیرویکار ماهر، مهمترین چالشهای نیروی انسانی در ایران بهشمار میرود. در این شرایط طبیعی است که بخش مولد اقتصاد با چالش مهاجرت متخصصان روبهرو شود؛ چالشی که پیامدهای آن در آینده بیشتر نمایان میشود. درحالحاضر خطوط تولیدی بنگاهها با کمبود جدی نیروی متخصص مواجه شده و بهگفته کارشناسان زنگ خطر آن به صدا درآمده و به مرحله بحرانی رسیده است. بهگفته کارشناسان بیثباتی و نااطمینانیهای حاکم بر فضای اقتصادی کشور و نبود چشمانداز روشن از اصلیترین دلایل مهاجرت نیروی کار از بخش صنعت بوده و ریسک بالای فعالیت تولیدی نیز بخش دیگری از شاغلان صنعت را راهی بخش خدمات و واسطهگری کرده است. ارزیابی نهایی مشکلات بنگاههای اقتصادی هم بیانگر این است که مهاجرت نیروی کار ماهر و تکنیسینها به یکی از چالشهای بزرگ بنگاههای اقتصادی تبدیل شده است.