-

دلایل بروز پدیده دستفروشی در اقتصاد

حمزه نوذری-جامعه‌شناس و استاد دانشگاه

دلایل بروز پدیده دستفروشی در اقتصاد

اغلب ما در گوشه و کنار شهر با دستفروشان مواجه شده ‌ ایم و شاید هم کالایی از آنها از سر نیاز یا ترحم خریده باشیم. تصور عمومی این است که دستفروشان خیابانی کسانی هستند که به جهت نبود فرصت ‌ های شغلی آبرومند و شایسته، مشغول دستفروشی هستند و آنها جزئی از طبقات محروم و فرودست جامعه تصور می ‌ شوند که خیابان یا پیاده ‌ رو و سایر امکان عمومی را برای خریدوفروش و مبادله کالا انتخاب کرده ‌ اند. تصوری که سازمان ‌ هایی مانند شهرداری یا برخی اصناف از آنها دارند، متفاوت است و این پدیده را در کنار سد معبر و مخل کسب ‌ وکار رسمی معنا می ‌ کنند. زمانی که از دستفروشی سخن گفته می ‌ شود، شهرداری ‌ ها آن را به ‌ مثابه معضل و چالش سد معبر تلقی می ‌ کنند و اصناف آن را مخل کسب ‌ وکار و باعث کاهش سود می ‌ دانند. در نزد هر دو سازمان، دستفروشی عملی غیرقانونی است که به هر نحو ممکن باید با آن مقابله کرد؛ هرچند در سال ‌ های اخیر بحث ساماندهی دستفروشان مطرح شده است. بااین همه در روزهای پایانی سال، اعیاد مختلف و زمان برگزاری جشن ‌ های عمومی، بحث دستفروشان اهمیت بیشتری پیدا می ‌ کند. آنچه در این نوشتار محور بررسی است علت بروز این پدیده اقتصادی در کشور است که نگاهی متفاوت از شهرداری و اصناف را دنبال می ‌ کند. این موارد به شرح زیر است: در این نگاه، دستفروشی محدود به بی ‌ کاران و گروه ‌ های کم ‌ درآمد نیست و تنوع زیادی در میان آنها وجود دارد. گاهی افراد طبقه متوسط و کسانی که دارای تحصیلات عالیه هستند، معلولان، مغازه ‌ داران، افراد معتاد و... نیز دستفروشی می ‌ کنند. در روزهای خاصی از سال، اغلب مغازه ‌ داران و اصناف نیز با به ‌ خدمت ‌ گرفتن فروشندگان، کالاهای خود را در کنار یا روبه ‌ روی مغازه خود به فروش می ‌ رسانند؛ گاهی مغازه ‌ داران محیط پیاده ‌ روی اطراف را اجاره و در قبال مبلغی در اختیار برخی افراد قرار می ‌ دهند. به عبارتی در برخی خیابان ‌ ها و پیاده ‌ روهای پررفت ‌ وآمد، اغلب دستفروشان همان مغازه ‌ داران هستند. در این شرایط شاهد بروز پدیده ‌ ای با عنوان مغازه ‌ دار-دست ‌ فروش هستیم. از نظر اغلب خریداران و مصرف ‌ کنندگان، دستفروشان در خیابان نه ‌ تنها معضل به شمار نمی ‌ آیند، بلکه باعث رونق و شور و شوق در خیابان و کاهش قیمت ‌ ها هستند و به نوعی در جهت منافع مصرف ‌ کنندگان حرکت می ‌ کنند. در نزد اغلب افراد، دستفروشی در راستای تامین نیاز مردم است و امکان انتخاب ‌ های بیشتری برای خریداران فراهم می ‌ کند و درعین ‌ حال موجب خسارت به افراد دیگر (مغازه ‌ داران) نمی ‌ شود. اما برای شهرداری ‌ ها دست ‌ فروشی چهره زشتی به شهر می ‌ دهد و مخل نظم در عبور و مرور است. بنابراین تصور اغلب مردم درباره دستفروشی با رویکرد شهرداری و اصناف تفاوت دارد و اغلب مردم نوع برخورد شهرداری ‌ ها با دستفروشان را نمی ‌ پسندند و ناروا می ‌ دانند. درحالی ‌ که مدیران شهرداری و اصناف معتقدند با دست ‌ فروشان به ‌ مثابه اختلال در نظم شهر و قانون ‌ شکنان باید با شدت بیشتری برخورد کرد. نظر برخی پژوهشگران، افزایش روزافزون عمل دستفروشی ریشه در قوانین و مقررات سختگیرانه اصناف دارد. تصمیم ‌ گیران بسیاری از اصناف مخالف ورود افراد جدید و خلاق به صنف هستند و با انواع بهانه ‌ ها، مانع ورود افراد جدید به بازار می ‌ شوند. انحصاری ‌ شدن اعطای مجوز برای کسب ‌ وکار، زمینه ‌ ساز چنین مسئله ‌ ای است. در چنین مواقعی، مداخله دولت لازم است تا سازکارهای برخی اصناف منجر به انحصارگرایی نشود. با توجه به موارد یاد شده، مسئله مهم درمورد دستفروشی، ساماندهی این بازار و فعالان این حوزه است. اغلب«ساماندهی» به معنای دورکردن افراد از خیابان ‌ ها و معابر اصلی شهر تلقی شده؛ بنابراین با واکنش منفی این گروه همراه است. این ‌ گونه تصور می ‌ شود که با ساماندهی دستفروشان می ‌ توان تهدید را تبدیل به فرصت کرد و با ساماندهی درست مسئله، هم تعارض منافع بین دستفروشان و مغازه ‌ داران را حل کرد و هم عادلانه رفتار کرد. ساماندهی به این معنا که شهرداری ‌ ها مکان ‌ هایی غیر از پیاده ‌ روها برای دستفروشان ایجاد کنند تا آنها بتوانند با خیال آسوده ‌ تری اقدام به مبادله و معامله کنند. اما این راه ‌ حل نیز چالش ‌ هایی دارد. مسئله اول مکان ‌ یابی مناسب برای ساماندهی است. در اطرف و نزدیک خیابان ‌ های اصلی که معامله و خریدوفروش رونق زیادی دارد، مکان ‌ های خالی برای اختصاص به این کار وجود ندارد و اغلب مکان ‌ هایی که به ساماندهی اختصاص می ‌ یابد، دور از بازار اصلی و خیابان ‌ های پررفت ‌ وآمد است و دستفروشان از این مکان ‌ ها استقبال نمی ‌ کنند. مسئله دوم این است که در برخی موارد، مغازه ‌ داران و اصناف تبدیل به دستفروشان می ‌ شوند. گاه دیده می ‌ شود فردی در پاساژ مغازه دارد، اما هم ‌ زمان با به ‌ کارگیری فردی، در پیاده ‌ رو دستفروشی می ‌ کند. مسئله سوم اینکه دستفروشانی که در مکان ‌ های جدید ساماندهی می ‌ شوند از نزدیکان و دوستان خود دعوت می ‌ کنند در خیابان و پیاده ‌ رو جای قبلی آنها را بگیرند و این شبکه ادامه پیدا می ‌ کند. در نهایت اینکه مواجهه درست با این پدیده چند پیش ‌ شرط اصلی دارد: ۱ -دست ‌ روشان گروهی همگن و یکسان نیستند و شامل گروه ‌ های مختلفی می ‌ شوند و هرگونه ساماندهی باید بر اساس شناخت دقیق دستفروشان در هر خیابان و معبر باشد. ۲ - می ‌ توان از جامعه مدنی و سمن ‌ ها برای خدمت ‌ رسانی درست به دستفروشان کمک گرفت. به نظر نمی ‌ رسد این پدیده هیچ راه ‌ حل قطعی در شرایط فعلی اقتصاد و تحریم ‌ ها داشته باشد و لازم است همه سازمان ‌ ها، نهادها و افراد جامعه با دستفروشان با بردباری و سعه صدر برخورد کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*