سه‌شنبه 11 اردیبهشت 1403 - 30 Apr 2024
کد خبر: 19525
تاریخ انتشار: 1401/06/16 03:14
نقش دانش‌بنیان‌ها در ارتقای سبک‌های آموزشی بررسی شد

بازیگران اصلی آینده نظام آموزشی

کارشناسان معتقدند آموزش نوعی شخم زدن است که می‌توان روش‌های آن را از جنبه‌های مختلف ارزیابی کرد.

کارشناسان معتقدند آموزش نوعی شخم زدن است که میتوان روشهای آن را از جنبههای مختلف ارزیابی کرد. گفتنی است، آموزش با سبکهای نوین در بخش تصور خلاقیت بیشتر خود را نشان میدهد، برای مثال، میتواند موجب تصویرسازیهای عینی از طریق اسباببازیها یا کتابها باشد. در این میان، یک شرکت دانشبنیان طی فرآیندی توانسته است روشی را ابداع کند که موجب تصویرسازی مفاهیم میشود، برای مثال ابزاری برای شناخت مفهوم عدد صفر طراحی شده که کودک میتواند با تصویر و اسباببازی یاد بگیرد صفر به چه معنا است؛ صمت در این گزارش به بررسی نقش دانشبنیانها در ارتقای سبکهای آموزشی پرداخته است.

دشواری راه ورود دانشبنیانها

چندی پیش، فراخوانی برای توسعه روشهای نوین آموزشی در فضای آموزش و پرورش کشور از سوی معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری منتشر شد که در همین راستا ستاد فرهنگسازی اقتصاد دانشبنیان و توسعه صنایع نرم و خلاق، ستاد توسعه فناوریهای اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی و توسعه علوم و فناوریهای شناختی از این طرح حمایت کرد. گفتنی است، در این طرح از افراد و تیمهای صاحب ایده تا شرکتهای بزرگ و فناور که در حوزههای فناورانه موردتمرکز به فعالیت بپردازند، حمایت خواهد شد، همچنین ارائه تسهیلات به استارتآپهای حوزه آموزش از ویژگیهای آن است. سنجش یادگیری با رویکرد شناختی با استفاده از AI، مشاوره آموزشی مدیریت رفتار، تقویت تابآوری و غلبه بر اهمالکاری، شناسایی و هدایت تواناییهای فردی و ایجاد بسترهایی برای دورههای آموزشی کوتاهمدت برخی حوزههای متمرکز در این فراخوان است. کارشناسان و افراد باتجربه در امر تولید محتوای آموزشی در مسیر توسعه فناوری آموزشی معتقدند ردیابی نیازهای آموزشی مدارس و دانشآموزان از عهده شرکتهای دانشبنیان خارج است، چرا که طراحی و تولید بسترهای فناورانه برای آموزش آسانتر، امری دشوار است.

گذر از هفت خوان رستم آموزش

علیاکبر امیری، مدیرعامل یک شرکت دانشبنیان در زمینه یادگیری و آموزش برمبنای تولیدات فناورانه معتقد است، بهطور معمول جا انداختن شیوههای نوین آموزشی در نظام آموزش و پرورش کشور امری دشوار و بهنوعی طی کردن هفت خوان رستم است.

وی بههمراه مجموعه دانشبنیان خود که زیرنظر دانشگاه شریف بهفعالیت میپردازند، ضمن تولید بیش از ۱۵ بسته کمک آموزشی رباتیک، برگزارکننده کلاسهای رباتیک در مدارس و مسابقات معتبر نادکاپ شریف نیز هست. علاوه بر رباتیک در زمینه شیمی، هوافضا، زیستشناسی، نجوم، خلاقیت و طراحی سهبعدی هم با تولید بستههای کمک آموزشی، کلاسهای فوقبرنامه برای مدارس برگزار میکند.

امیری در گفتوگو با صمت گفت: متاسفانه در فضای آموزش و پرورش کشور سیستم واحدی در باب اجرایی کردن مصوبات وجود ندارد، در واقع وقتی طرحی تایید میشود، نباید بخش یا سازمان دیگری از زیرمجموعه این سازمان آن را رد کند و بهدلخواه بهاجرا در نیاورد. این ناهماهنگی در آموزش و پرورش همان پاشنه آشیلی است که منجر به ضعف در تکنولوژی آموزشی کشور شده است. چنین روالی از گذشته تاکنون در فضای آموزش و پرورش کشور وجود داشته است و به امروز اختصاص ندارد. تا زمانی که این چرخه حول مدار ناهماهنگی در اجرا قرار گرفته باشد، همچنان باید شاهد ضعف در تکنولوژی آموزشی کشور باشیم.

وی بااشاره به راه دشوار دانشبنیانها در راستای جریانسازی تولیداتشان در نظام آموزش و پرورش گفت: ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش امری دشوار است، چراکه ایجاد و جریانسازی شیوههای نوین آموزشی برمبنای فناوری در نظام و آموزش و پرورش کشور برای شرکتهای دانشبنیان روندی پرفراز و نشیب دارد. باید باتوجه به تجربهای که از همکاری با مدیران مدارس در شهرستانها کسب شد، گفت دشواری کار در تهران نسبت به شهرستانها چندین برابر است. بهعبارت روشتر، تا حدی گارد مدیران مدارس شهرستانها برای ایجاد شیوههای نوین آموزشی نسبت به مدیران مدارس در تهران بازتر است، اما بهراحتی نمیتوان در هر مدرسهای ورود پیدا کرد و به معرفی محصولات فناورانه پرداخت.

افترا به مدیران مدارس دولتی

امیری گفت: در این میان، مدارس غیردولتی تمایل بیشتری برای بهرهگیری از توان دانشبنیانها در امر آموزش دارند، چرا که آنها توجه بیشتری به سطح دانشی دارند که دانشآموزانشان کسب میکنند، بههمین دلیل مدارس غیردولتی انتخاب اول صاحبان شرکتها دانشبنیان در توسعه کسبوکارشان است. دلیل اینکه ایجاد تعامل با مدیران مدارس دولتی دشوار است، به تفکر حاکم در نظام آموزش و پرورش برمیگردد. بهعبارت دقیقتر، اتهاماتی از قبیل دریافت سود و نفع شخصی به مدیران مدارس دولتی هنگام ایجاد تغییر و تحول در روشهای قدیمی و ایجاد روشهای نوین زده میشود، بههمین سبب، این مدیران در بیشتر مدارس دولتی تمایلی به ارتقای روشهای آموزشی ندارند، اما چون مدیران مدارس غیردولتی موظف به ارائه کارنامه خروجی از خود هستند، تا حد زیادی از آموزشهای مبتنی بر فناوری استقبال میکنند، در واقع آنها برای اقناع والدین و مخاطبان خود، باید امکاناتی را ارائه بدهند که برگزاری کلاسهای فوق برنامه از جمله این خروجیها است و مبتنی بر فناوری هم هست، اما در همین بخش هم در بیشتر موارد از روشهای همیشگی استفاده میکنند و کم پیش آمده که از تولیدات دانشبنیان استفاده نکنند.

وی بااشاره به همکاریهای بیننهادی برای توسعه فناوریهای نوین در مدارس گفت: شاید اگر نهادی چون معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری با آموزش و پرورش، همکاریها و تفاهمنامههایی را بهامضا برساند، بتوان تا حدی این سختیها را رفع کرد و با برگزاری دورههای متفاوت بهطور آزمایشی روشها را سنجید و از میان آنها بهترین روش را انتخاب کرد. ناگفته نماند که آموزش و پرورش تلاش کرده که با ایجاد پژوهشسراها به برگزاری دورهها بپردازد، اما نتوانسته، دورههای خوبی را برگزار کند و چندان موفق نبوده است.

فرار مغزها، رشته ما را پنبه میکند

امیری درباره فناوریهای مهمی که باید در مدارس بهکار برد، گفت: بهاعتقاد من، توسعه روشهای آموزشی در حوزههایی همچون رباتیک و هوش مصنوعی میتواند در آینده کشور تاثیرگذار باشد و ما نیازمند بومیسازی این فناوریها هستیم، چرا که باوجود آموزش این دانشآموزان و کسب مقام در مسابقات خارج کشور، در نهایت بیشتر آنها مهاجرت میکنند، بهعبارت دیگر، فرار مغزها نمیگذارد که حاصل آموزش سالهای گذشته مراکز آموزشی بهبار بنشیند، بههمین دلیل توصیه میشود این آموزشها بومی شود تا در آینده کشور به توان افراد خبره افزوده شود و تاثیر آن وارد فضای صنعتی کشور
شود.

 بهاعتقاد من، آموزش دانشآموزان و ایجاد توانمندی در راستای آن صنایعی که در اسناد بالادستی تاکید شده است، میتواند راهکار خوبی را به شرکتهای دانشبنیان نشان بدهد که به نوآوری در آن حوزهها بپردازند،اما هنوز شناخت کافی در این زمینه نداریم و جای کار بسیار زیاد است.

وی افزود: آموزش در حوزههایی چون برنامهنویسی کار با داده هم، میتواند در تربیت نسل آینده برای رفع نیازهای کشور از درجه اهمیت بالایی برخوردار باشد، بههمین دلیل لازم است شرکتهای فعال، تولیدات خلاقانهای در این زمینه به فضا آموزشی کشور ارائه بدهند.

تجربه زندگی در قالب بازی برای کودکان

باخبر شدیم که یک شرکت دانشبنیان نوعی آموزش را برای کودکان ابداع کرده است که آنها در قالب بازی در کنار آموزش مباحث درسی، بهنوعی زندگی را تجربه میکنند.

مصطفی رهبر، مدیرعامل این شرکت دانشبنیان در گفتوگو با صمت در تشریح کسبوکار خود گفت: از آنجا که بیشتر کودکان دارای ذهنی تصویرپسند هستند، یعنی در جریان آموزش با تصاویر ارتباط بهتری برقرار میکنند،بنابراین زمانی که محتوای آموزشی در قالب تصویر ارائه میشود، بهطورطبیعی آنها درک بهتری از موضوع آموزشی پیدا میکنند.

وی درباره روش ابداعی خود در بحث آموزش کودکان ادامه داد: ما در آموزش به کودکان از روش شناختی ـ تعاملی بهره میگیریم و وارد مباحث انتزاعی نمیشویم، در واقع پردازش فکری به کودکان القا نمی‌‌شود و ما با استفاده از پردازش در تلاش برای تصویرسازی در ذهن کودکان هستیم و میخواهیم کودک مشاهده کند و در پس این مشاهده، انباشت اطلاعات نیز داشته باشد.

رهبر گفت: آموزشها در 3 زمینه بازی ـ ریاضی، خلاقیت و مهارتهای نوشتاری است که در هر یک ابزارهای خاصی برای تصویرسازی استاندارد در ذهن کودکان طراحی شده است. فرآیند تصویرسازی در ذهن کودکان با این ابزار بهبود پیدا میکند. کلاسهای ما تعاملی است که در قالب 3 نوع بازی فکری ـ آموزشی، جسمی ـ حرکتی و هیجانی انجام میشود. با ادغام اینها، کودکان زندگی را در بازیها تجربه میکنند.

بهگفته رهبر، محصول نهایی مجموعه کسبوکار «گسترش خدمات و تجارت دهکده آسیا»؛ کارگاهها و بازیهایی هستند که برای هر کدام کتاب هم تدوین شده است. گفتنی است، در 2 سال فعالیت در کانون پرورش فکری بازخوردهای خوبی از سوی کودکان و والدین دریافت شد.

والد همراه و رفع استرس کودکان

وی افزود: اصلیترین رویکردمان، بازیمداری و تعامل با کودکان است که با بهرهگیری از کتاب و اسباببازی انجام میگیرد، در واقع کودکان در هنگام آموزش از مطالب کتاب شناخت ملموستری کسب میکنند و میتوانند محصول شناخت خود را ببینند. باتوجه به تجربه آموزشی که کسب کردیم، عاملی بهعنوان والد همراه را در هنگام آموزش در کنار کودکان قرار دادیم. بهعبارت دیگر، با دخالت دادن والدین در فرآیند آموزش، عامل استرس را در روان کودکان حذف کردیم. این روال کمک میکند که کودک به هدف آموزشی خود برسد.

رهبر بااشاره به بازخوردهای دریافتشده از سوی والدینی که کودکانشان تحت چنین آموزش هایی بودهاند، گفت: از بازخوردهای اصلی ما این بود که کودکانی که در آموزش و پرورش امروز بهعنوان دیرآموز یا با نیازهای آموزشی ویژه شناخته میشدند، وقتی در این فضای بازیآموزی قرار میگرفتند، از استرس رها میشدند و بهراحتی مطالب را فرا میگرفتند. اصلیترین هدف ما این بود که کودک از فضای استرسزای آموزشی جدا و در جریان آموزش، متوجه درک خود از محیط شود، در واقع توانایی کودکان اریابی  میشود و ناخودآگاه بهسمت موفقیت سوق داده میشوند.

یک پله بالاتر

رهبر در ادامه تاکید کرد: 3 فرآیند لازم اعتماد به نفس، عزت نفس و شکلگیری شخصیت کاریزماتیک در کودکان که میتواند نقش رهبری در آنها ایجاد کند، ماحصل این آموزشها است. کودکانی که پس از این نوع آموزش، وارد فضای آموزشی مدرسه میشوند، با دیگر همسالانشان تفاوت عمدهای در دریافت موضوعات و نکات آموزشی و حتی تربیتی دارند، در حقیقت، استرس در این فضای آموزشی گرفته شده و این باعث میشود که کودک در مدرسه نسبت به دیگر همکلاسیهایش از یک درجه شعور و درک محیطی برخوردار
 باشد.

وی در پاسخ به این پرسش که ایجاد چنین تفاوتهایی در کودکان در مدرسه با همسالانشان، آیا میتواند منجر به ایجاد برخی معضلات روانی شود؟ گفت: در نهایت کودک مجبور میشود خود را با فضای آموزشی موجود تطبیق دهد و به هر طریق و بهآرامی همرنگ محیط میشود. نتیجه این امر، شکلگیری شخصیت کاریزماتیک در کودکان است.

کودکان میتوانند خود را با محیط انطباق دهند؛ بهاعتقاد من، این تضاد لازمه زندگی است و با این روش ماهیت کودکان بازیابی میشود.

سخن پایانی

باتوجه به موارد یادشده، بهوضوح دریافت میشود که آموزش جزو آن دسته از مولفههایی است که در کشور ما شاید بیش از هر مورد دیگری، نیاز به بازآفرینی و تعریف دوباره و جدی دارد؛ بازتعریفی که باتوجه به تغییرات و زایشهای فرهنگی جامعه امروز جهانی، توسط کارشناسان خبره نوشته شود. نسلی که براساس روشهای آموزشی امروز در مدارس تربیت میشوند، تصمیمگیران و نقشآفرینان مهم آینده هستند، بنابراین این امر یعنی آموزش و شیوههای آموزشی میتواند تعیینکننده سعادت یا ناکامی یک جامعه باشد. بیشتر این آموزشها به سبک نوین، بهنوعی تمرین زندگی است که در جریان بازی به کودکان ارائه میشود؛ جهان غرب این روند را سالها پیش تجربه کرده است.

 

 

 

 

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/36e9yz