تاثیر فرونشست زمین بر بازار مسکن
در سالهای گذشته کاهش سطح آبهای زیرزمینی و فرونشست زمین بهدلیل اینکه نتایج آن همواره بحرانیتر از قبل خود را در شهرهای کویری و مناطق مرکزی ایران مثل اصفهان، تهران و رفسنجان نمایان کرده، ریشهیابی و بررسی آن از اهمیت حیاتی برخوردار شده است.
حرکت فرونشست زمین از سمت مناطق مرکزی و خشک ایران بهسمت مناطق شمالی که از لحاظ بارش باران و نزولات آسمانی وضعیت بهتری دارند، پیشروی گسترده این پدیده را نشان میدهد. از طرفی در سالهای گذشته شاهد افزایش مهاجرت از استانهای خشک و دست بهگریبان با فرونشست، بهسمت استانهای شمالی بودهایم. سوالات مهمی پیشروی ما قرار میگیرد که از اساس کاهش سطح آبهای زیرزمینی و بهتبع آن فرونشست زمین، نتیجه چه عملکرد و فرآیندی است، چه تاثیراتی بر زیست جامعه و بهطورمشخص بر سازههای مسکونی و صنعتی دارد و بازار مسکن در اثر پیامدهای فرونشست زمین چگونه تحتالشعاع قرار گرفته است. صمت در این زمینه با مازیار فکور، کارشناسارشد عمران گفتوگو کرده است.
کاهش سطح آبهای زیرزمینی نتیجه چه عملکردی است و چگونه منجر به فرونشست خاک و زمین میشود؟
برای کاهش سطح آبهای زیرزمینی در ایران میتوان به 2 دلیل عمده اشاره کرد؛ نخست اینکه در چند دهه گذشته برداشت آب از منابع زیرزمینی بیش از جایگزینی آن بوده و دلیل اصلی این اتفاق هم حفر چاههای غیرقانونی بوده که مصارف آنها بیشتر کشاورزی و صنعتی است. دلیل دوم نیز کاهش شدید نزولات جوی در سالهای گذشته که نتیجه تغییر اقلیم بوده است. اگر بخواهیم بهطورکلی بگوییم، راهکاری که برای موضوع نخست مطرح میشود، مدیریت برداشت آب و در واقع جلوگیری از برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی است. درباره موضوع دوم نیز مسئله منطقهای و جهانی است، بنابراین باید بهدنبال راهکارها و همکاریهای بینالمللی بود که در حال حاضر ایران نقش بسیار کمرنگی در این همکاریهای جهانی دارد.
زمانی که سطح آب زیرزمینی کاهش پیدا میکند، بهاصطلاح وزن ظاهری خاک بیشتر میشود. زمانی که ما در استخر راه میرویم، فشار کمتری از طرف وزن خود بر کف پا احساس میکنیم و بهاصطلاح میگوییم وزن ظاهری ما کم شده است. همین اتفاق برای خاک هم میافتد. وقتی تا عمقی از این خاک غرق در آب است، وزن ظاهری آن هم کمتر است. زمانی که سطح آب پایینتر میرود، مانند کسی است که از آب خارج شده و فشار بیشتری کف پای خود احساس میکند، بههمین ترتیب وزن ظاهری خاک هم افزایش پیدا میکند و فشار خاک بیشتر میشود. افزایش وزن ظاهری خاک باعث نشست و فشردهتر شدن آن میشود. نشست خاک وابسته بهمیزان کاهش سطح آبهای زیرزمینی میتواند متفاوت باشد، بهطورمثال گفته میشود هر ۱۰متر کاهش سطح آبهای زیرزمینی در رفسنجان در حدود ۴۲سانتیمتر منجر به نشست خاک میشود.
کاهش سطح آبهای زیرزمینی جز مسئله تغییر الگوی جریانهای سطحی و زیرسطحی آب، سیلخیز شدن زمینها را بهدنبال دارد. زمانی که خاک فشردهتر میشود، نفوذپذیری آن هم کاهش پیدا کرده و در صورت بارش باران یا جاری شدن سیل، امکان نفوذ این آبها به زمین کاهش پیدا میکند و امکان بهوجود آمدن سیل بیشتر میشود.
در حال حاضر در ایران که بیشتر دشتهای آن دچار فرونشست شده است، مثالهای زیادی درباره فرونشست میتوان زد. بهطورمثال در ۴۰سال گذشته در دشت مهیار استان اصفهان، در یک منطقه بهنسبت کوچک روستایی و ویلایی ۲۵۰حلقه چاه زده شده و همین امر باعث کاهش شدید آبهای زیرزمینی شده است. منطقه مهیار بهواسطه فاصلهای که از اصفهان دارد، تبدیل به محلی برای احداث تالارهای عروسی و باغهای ویلایی برای تفریحات طبقات متوسط به بالا شده است. این باغها در این منطقه بسیارخشک احتیاج به آب و حفر چاههای بهنسبت عمیق دارد و احداث آنها موجب کاهش سطح آبهای زیرزمینی شده است، در نتیجه این اتفاق در 10سال گذشته، رشته شکافهایی به طول ۱۰ کیلومتر در منطقه بهوجود آمده که پهنای این شکافها بین ۵ تا ۵۰سانتیمتر است. گفته میشود هر ساله نزدیک به ۵سانتیمتر بهپهنای این شکافها افزوده میشود و طول آنها نیز افزایش پیدا میکند. زمانی که سطح آبهای زیرزمینی کاهش پیدا کرده و خاک خشک و فشرده میشود، ترکهایی در زمین شکل میگیرد. این ترکها میتواند بهصورت شکافهایی که در حال حاضر در مهیار بهوجود آمده، خود را نشان بدهند. گزارشها حاکی از آن است که این شکافها بر بزرگراه اصفهان-شهرضا، سازههای مسکونی و ریلهای راهآهن آسیب وارد کرده است.
براساس گزارش مرکز تحقیقات راه و شهرسازی از ۳۱استان، ۱۸استان در محدوده بالای خطر فرونشست خاک قرار دارند و اصفهان با دارا بودن ۳۱شهر واقع در پهنه با خطر بالای فرونشست از لحاظ سکونتگاه شهری در رتبه اول است. پرخطر بودن در اینجا به این معنا است که زیرساختها و تاسیسات شهری و ساختمانها تحتتاثیر این فرونشستها آسیبهای جدی میبیند و حتی امکان آتشسوزی در اثر تخریب تاسیسات شهری وجود دارد. ضمن اینکه ممکن است در صورت اجرای سهلانگارانه فوندانسیون ساختمانها، نشست غیرمتقارن پی ایجاد شود. نشست غیرمتقارن پی منجر به برش در طبقات و ترکهایی در سقف ساختمانها و محل اتصال تیر به ستونها خواهد شد.
بازار مسکن چگونه به فرونشست زمین در مناطق مسکونی واکنش نشان داده است؟
این پدیده بر بازار مسکن بهویژه در مناطق کویری تاثیر بسزایی گذاشته است. مقایسه قیمتها بین هزینه مسکن و زمین در مناطق کویری مثل اصفهان با مناطق شمالی مانند مازندران نشان میدهد که در ۱۰سال گذشته، سرعت رشد نرخ زمین در شمال کشور بسیار بیشتر از مناطق مرکزی مثل اصفهان بوده است. یکی از دلایل این تفاوت در رشد نرخ میتواند ناشی از ناامیدی مردم مناطق کویری به حل خشکسالی و فرونشست زمین باشد، چرا که بسیاری از افراد آیندهای برای شهرهای خود نمیبینند و بهدنبال مقصدی برای مهاجرت میگردند. منطقهای که کمتر تحتتاثیر خطر بحران فرونشست زمین قرار گرفته، مناطق شمالی کشور است، چرا که از لحاظ نزولات آسمانی منطقه غنیتری حساب میشود، در واقع این بحران سوار بر منطق سرمایه از منطقهای به منطقه پرسودتر حرکت میکند، اما واقعیت این است که شمال کشور هم از لحاظ آبهای زیرزمینی وضعیت مناسبی ندارد. مدیرعامل آب منطقهای مازندران اعلام کرده است به هر کسی که مجوز کشت دوم دادیم، میتواند از آبهای زیرزمینی استفاده یا طی فرآیند اداری از آب پشت سدهای موجود استفاده کند. این در حالی است که وی گفته است بهدلیل اینکه وضعیت سطح آبهای زیرزمینی در شرق مازندران بحرانی است، مجوز کشت دوم برنج در شرق مازندران داده نشده است. بهعبارتی اگرچه شمال کشور از لحاظ نزولات جوی و شرایط اقلیمی وضعیت بهتری نسبت به دیگر مناطق کشور دارد، اما این منطقه هم با سرعت بسیار زیادی بهسمت بحران فرونشست حرکت میکند.
با این وجود چقدر شمال ایران ظرفیت مهاجرتپذیری گسترده و افزایش ساختوسازها را دارد؟
ما باید مسئله کوچ مردم بحرانزده کویری بهسمت شمال و کوچ این سرمایهها به بازار مسکن شمال کشور را در کنار وضعیت کمتر توسعهیافته اجتماعی و صنعتی منطقه شمالی کشور قرار دهیم. جدا از اینکه تضادهای اجتماعی بهوجودآمده چه تاثیری بر این جوامع بومی دارد و اینکه بالا رفتن نرخ زمینها چگونه به ضرر مردم بومی منطقه تمام شده است، نبود زیرساختهای کافی برای چنین بازار مسکنی در شمال کشور نکتهای قابلتوجه است. زمانی که بازاری مثل بازار مسکن در منطقهای مثل شمال به این سرعت رشد میکند، یک رشد کاریکاتوری شکل میگیرد. در حال حاضر در برخی شهرهای مازندران تقاضای ساخت برجهای ۲۰طبقه و ۴۰طبقه وجود دارد و این برجها هم در حال ساخته شدن است، در صورتی که زیرساخت و امکان آبرسانی برای این منطقه در حد آبرسانی چند ویلا بوده است. از طرفی توسعه صنعتی بازار مسکن بهقدری نبوده که بتواند این پروژههای عظیم را اجرایی کند و در نتیجه در ساختوسازها اشکالات اجرایی و مهندسی بهوجود میآید. بهدلیل اینکه در شهرهای کوچک، تخلفات ساختمانی به محل درآمدی برای شهرداریها بهواسطه ماده ۱۰۰ و دهداریها بهواسطه ماده ۹۹ تبدیل شده است، نگاه به قوانین معماری و عمرانی بازار مسکن یک نگاه سهلانگارانه شده است و با دقت لازم، کارها اجرایی نمیشود. توسعه این ساختوسازها در شرایطی است که خود استان مازندران در آینده درگیر مسئله کاهش سطح آبهای زیرزمینی و فرونشست زمین خواهد بود. باید توجه داشت که بسیاری از شهرهای موردبحث ما شهرهای ساحلی است که زمینهای آنها کشاورزی بوده و مناسب ساخت پروژههای بزرگ نیست و احتیاج به بهسازی و مقاومسازیهای دقیقی دارد. از طرفی باتوجه به اینکه برجهای بلند بیشتر در نزدیکی ساحل دریا اجرا میشود، ساخت این پروژههای بلندمرتبه احتیاج به شمعهایی در زیر فوندانسیون آنها دارد که اجرای این شمعها نیز با پیچیدگیهای خاص خود روبهرو است. اجرای سهلانگارانه این فوندانسیونهای پیچیده روی این زمینهای نامناسب، این امکان را بهوجود میآورد که در آینده نزدیک وقتی شمال ایران با بحران فرونشست زمین روبهرو شد، تمام این برجها و ساختمانها دچار مشکلات اساسی شوند.
شناخت بحران ساختوساز در شمال کشور در آستانه رخداد بحران فرونشست در صورتی امکانپذیر است که با ماهیت بازار مسکن در این منطقه آشنا شویم. بازار مسکن در این منطقه در قبضه دلالان خرد یا بزرگی است که در ساختوسازهای خود فجایعی مثل فاجعه متروپل آبادان را رقم زدند. بهطور واقعی امنیت سازه این ساختمانها برای این دلالان محلی از اعراب ندارد و تنها به مجللسازی نما و آنچه در چشم خریدار دیده میشود، اهمیت میدهند. البته این مسئله ناشی از بستری است که سازکارهای منطق سرمایهداری در ایران در بازار مسکن ایجاد کرده است. تخلفات ساختمانی برای بعضی از شهرداریهای این شهرهای کوچک تبدیل به محل درآمد شده و به همین خاطر دور نیست که در آینده با فجایعی مثل متروپل آبادان روبهرو شویم.
اما در پاسخ به این سوال که چه کار میشود کرد تا این بحران فرونشست بهتعویق بیفتد یا گریبانگیر مناطق شمالی نشود، بسیاری از کارشناسان میگویند از احداث چاههای عمیق جلوگیری و برداشتهای بیوریه کنترل شود، اما مسئله زمانی پیچیده میشود که در نظر بگیریم، معیشت حداقلی کشاورزان وابسته به همین چاههایی است که موجب کاهش سطح آبهای زیرزمینی شده است. از طرفی مشاغل جایگزین با حداقل رفاه برای این افراد بهوجود نیامده است. پاسخ این سوال هم که چرا تاکنون تغییر الگوی کشاورزی در این مناطق انجام نگرفته مرتبط با کارشناس این مسئله است، اما حداقل میتوان گفت این امکان وجود دارد که با سفت و سختتر گرفتن اجرای قوانین ساختوساز، میتوان امکان رخداد بحرانهای پیشرو را کاهش داد.
سخن پایانی
در مجموع افزایش مهاجرت از مناطق مرکزی و خشک به شمال کشور که یکی از دلایل آن، گسترده شدن پدیده فرونشست زمین در شهرها است، منجر به افزایش ساختوسازها در شهرهای شمالی شده است. با این وجود سهلانگاری زیادی نسبت به قوانین ساختوساز در مناطق شمالی وجود دارد، چرا که بازار مسکن در دست دلالان، تنها به انبوهسازی و سودآوری کوتاهمدت میاندیشد. این مسئله زمانی بحرانیتر میشود که بدانیم با ادامه روند کاهش سطح آبهای زیرزمینی، شهرهای شمالی نیز با پدیده فرونشست زمین روبهرو خواهند شد و مخاطرات زیادی برای سازهها و زیرساختهای آنها بهوجود خواهد آمد.