قول تو مرا کشت
باتوجه به شعار سال، مهار تورم و رشد تولید ۲ مقولهای هستند که به رسم هر سال بعد از نامگذاری، دستگاههای اجرایی باید روی آن متمرکز شوند، عموما تورمزدایی باید با کاهش عمومی نرخ کالاها و خدمات همراه با رشد اشتغال و رونق بازار همراه شود.
باتوجه به شعار سال، مهار تورم و رشد تولید ۲ مقوله ای هستند که به رسم هر سال بعد از نام گذاری، دستگاه های اجرایی باید روی آن متمرکز شوند، عموما تورم زدایی باید با کاهش عمومی نرخ کالاها و خدمات همراه با رشد اشتغال و رونق بازار همراه شود. حال باتوجه به شرایط فعلی کشور در اقتصاد و رشد افسارگسیخته قیمت ها در چند سال اخیر، چقدر می توان در بازه زمانی یک ساله به چنین اهداف رویایی دست یافت؟ که خود جای بحث دارد. برخی کارشناسان معتقدند، مهار تورم و رشد تولید در گروی توسعه محصولات دانش بنیان است. در واقع، محصولات دانش بنیان به دلیل برخورداری از فناوری های پیشرفته از ارزش افزوده بالاتری نسبت به محصولات سایر کسب وکارهای سنتی و متعارف بهره مند هستند، بنابراین اگر بگوییم شرکت های دانش بنیان یکی از موتورهای رشد پایدار اقتصادی کشور به حساب می آیند، پربیراه نگفته ایم. اینکه آیا سرمایه گذاری در رشد تولید و مهار تورم اثر دارد یا خیر، بحثی است که در گزارش امروز پیگیری کردیم؛ اما معضل در کشور ما آنجایی خود را نشان می دهد که نهادهای متولی تامین مالی دانش بنیان ها، با وعده ها و قول های عمل نشده در زمینه ارائه تسهیلات مالی منجر به فروپاشی شرکت هایی می شوند که توان مالی و ریسک پذیری بالایی ندارند.باتوجه به شعار سال، صمت در این گزارش به اهمیت بودجه ریزی و سرمایه گذاری روی شرکت های دانش بنیان در رشد تولید و مهار تورم پرداخته است.
روایتی از یک پارادوکس
امیرحسین برنایی، فعال در زمینه تجاری سازی تولیدات دانش بنیان در گفت وگو با صمت گفت: مهار تورم یک روند است که باید در بستر زمان بندی چندساله اتفاق بیفتد و به نتیجه برسد، چرا که مولفه های اثرگذار بر تورم یک زنجیره به هم متصل در اقتصاد است. برای مثال، سیاست خارجی کشور یکی از حلقه های مهم این زنجیره به حساب می آید که متاسفانه مورداغفال عمدی قرار گرفته و واقعیتی غیرقابل انکار است. به عبارت روشن تر، اگر روابط خوبی با قدرت های اقتصادی دنیا نداشته باشیم، روند تولید کند می شود و در مقابل، اگر سیاست خارجی شرایط منطقی تری را رقم بزند، می تواند در مسیر مهار تورم کمک کند.
وی درباره تاثیر افزایش بودجه در اکوسیستم دانش بنیان بر مهار تورم گفت: بودجه ریزی بیشتر به بهانه کنترل تورم هم خود یک پارادوکس است، چرا که منجر به افزایش نقدینگی می شود و همین تورم را بیشتر می کند. اگر نقدینگی در مسیر رشد تولید قرار گیرد، می توان نسبت به تاثیر مفید آن خوش بین بود. اما نمی توان گفت که آیا تورم را مهار می کند یا خیر؟ چرا که مهار تورم نیازمند چند پارامتر مهم دیگر است که از اساس در بازه زمانی 12ماهه امکان پذیر نیست.
برنایی افزود: البته کمبود اعتبارات مالی، تنها معضل اصلی در توسعه اکوسیستم دانش بنیان نیست. به طورقطع، بودجه ریزی بیشتر به ویژه با هدف سرمایه گذاری، می تواند کمک کننده و توسعه بخش باشد؛ اما باید در نظر بگیریم که آیا رشد اعتبارات تناسب کافی با تورم را دارد یا خیر؟ هرچند شعار امسال مهار تورم است، اما معضلات اقتصادی تنها به کمک شعار اصلاح نمی شوند و نیازمند یک برنامه بلندمدت برای رفع آنها هستیم.
برنایی گفت: از آنجایی که دانش بنیان های تازه تاسیس برمبنای دانش و فناوری روز فعالیت می کنند، معمولا تمرکزشان بر تولید باکیفیت است تا فروش بالا. شاید تزریق زیاد سرمایه به این شرکت ها در هر قالبی آنها را معتاد به دریافت سرمایه کند که در نهایت آنها راه فروش در بازار را پیدا نکنند. بنابراین ارائه وام و تسهیلات مالی به یک تعادل و توزیع استاندارد نیاز دارد. به اعتقاد من، خوب است بخشی از سرمایه به صندوق های پژوهش استانی اختصاص داده شود؛ ناگفته نماند که تا حدی این اتفاق افتاده، اما متاسفانه سنگ اندازی های بروکراتیک زیاد است و افراد برای دریافت وام و تسهیلات به شدت درگیر روندهای سخت کاغذبازی می شوند که در نهایت همه چیز دوباره به تهران می رسد و باید مدیران پایتخت نشین تاییدیه بدهند.
وی تاکید کرد: متاسفانه نرخ سنگین تورم، کمر دانش بنیان های کوچک و تازه تاسیس را می شکند. اگر تا 3 سال پیش با ۲۰۰ میلیون تومان امکان توسعه یک شرکت تازه تاسیس دانش بنیان فراهم بود، امروز با 2 میلیارد تومان هم نمی شود، به سوی تولید و رشد و توسعه رفت. به هر حال، منابع مالی که در نظر گرفته می شود، باید متناسب با نیاز شرکت ها باشد و فقط به قول های عمل نشده منتهی نشود. در کل، دانش بنیان های زیادی وجود دارند که به دلیل قول های عمل نشده مدیران بالادستی در نهادهای تامین سرمایه نظیر صندوق نوآوری و شکوفایی متحمل آسیب های جدی و منهدم کننده ای شده اند. در واقع، وقتی مدیر یا مسئول در نهادی قول تامین اعتبار به دانش بنیان ها را می دهد، باید تحت هر شرایطی به قول خود عمل کند، نه آنکه تنها به گفتن واژه متاسفم بسنده کند و دست صاحبان دانش بنیان های نوپا را در هنگام دریافت تسهیلات مالی در حنا بگذارد.
دل به وعده خوش نباید کرد
وی بااشاره به افزایش بودجه صندوق نوآوری و شکوفایی که چندی پیش وعده آن از سوی رئیس جمهوری داده شده، گفت: این نگرانی وجود دارد که ممکن است ارائه این تسهیلات تنها قول و وعده باشد. این قول ها و وعده های پوچ، شرکت ها و کارخانه ها و فعالیت های دانش بنیان را می کشد و از پای درمی آورد، چرا که توان ریسک پذیری و مالی پایینی دارند. پیش تر هم گفته شد که در نگاه نخست، افزایش توان مالی صندوق نوآوری و شکوفایی در جریان بودجه ریزی، اتفاق مثبت و کارسازی است، چرا که در نهایت به تامین بیشتر منابع مالی شرکت های دانش بنیان می انجامد، اما باید با نگاهی عمیق تر دید آیا صندوق نوآوری و شکوفایی به عنوان یک سازمان بروکراتیک کشور، توان کافی در تامین سرمایه به گونه ای که نقش تسهیلگری خود را حفظ کند، دارد یا خیر؟
برنایی گفت: تجربه نشان داده است که دانش بنیان ها در مسیر تامین مالی نیازهای خود، همیشه درگیر بروکراسی دست وپا گیر بودند و هستند. علاوه بر آن، نقدی هم بر برخوردها و نوع نگاه اداری این نهاد وارد است، در برخی موارد از بالا به پایین به دانش بنیان ها در روند دریافت وام و تسهیلات نگاه می شود، گویا در جریان ارائه تسهیلات به شرکت های دانش بنیان لطف بزرگی رخ می دهد، در حالی که وظیفه نهادی نظیر صندوق نوآوری و شکوفایی کمک مالی به این اکوسیستم است.
این فعال دانش بنیان افزود: اگر صندوق خواهان توسعه اکوسیستم دانش بنیانی است، باید تغییری در ساختار بروکراتیک و سنجش و ارزیابی خود انجام دهد. شرکت های دانش بنیان در کنار فعالیت اقتصادی خود، خواهان رشد و توسعه اقتصاد در مقیاس وسیع هم هستند.
فعالیت آنها برآمده از دانش و فنی است که توانسته است با نبوغ انسانی ارزش افزوده ایجاد کند، بنابراین به قدری ارزنده هستند که صندوق نوآوری و شکوفایی و هر نهاد تامین مالی به جای نگاه از بالا به پایین، درصدد رفع موانع بروکراتیک و کاغذبازی برآیند. آنها هرچقدر هم که خرد و کوچک باشند، در راستای رفع مشکلی تاسیس شده اند. هرچه این گونه فعالیت ها باشد، بهتر از دلالانی است که فعالیت شان به ضرر اقتصاد کشور تمام می شود. همواره نگاه بالا به پایین به واحدهای تولیدی از سوی نهادهایی نظیر تامین اجتماعی و ... وجود دارد؛ بنابراین شایسته نیست که نهادی درون این اکوسیستم چنین نظری به دانش بنیان ها داشته باشد.
تخصیص سرمایه دل را می لرزاند
وی افزود: در نهایت، ساختار بروکراتیک صندوق نوآوری و شکوفایی باید شکل دیگری به خود بگیرد و از طرفی هم، شرکت های دانش بنیان براساس دانش فنی خود اعتبارسنجی شوند تا منابع در کانال واقعی خود قرار بگیرد و استقلال عمل بیشتری به صندوق های پژوهش و فناوری استان ها در کنار نظارت دقیق داده شود، تا در مجموع اتفاقات خوبی بیفتد. در غیر این صورت، افزایش تخصیص سرمایه و بودجه بیش از آنکه دل را قرص کند، آن را می لرزاند.
به گفته وی، در کل باید دید، آیا معضل اصلی در اکوسیستم دانش بنیان کمبود بودجه است یا ساختار معیوب تامین سرمایه ؟ اگر به این سوال پاسخ داده نشود، همان داستان همیشگی بدهکار شدن دانش بنیان ها و عدم رشد و توسعه آنها روایت می شود.
روند ارزیابی ها تغییر کند
برنایی ضمن انتقاد از سیستم ارزیابی دانش بنیان ها در نهادهای تامین مالی افزود: سیستم ارزیابی شرکت های دانش بنیان در نهادهای تامین مالی نظیر صندوق نوآوری و شکوفایی حاکی از یک نگرش کلی است که معمولا براساس دارایی های مشهود است. متاسفانه تاکنون هیچ گاه ندیدیم که دانش بنیان ها را در نهادهای تامین مالی براساس دارایی های نامشهود و ارزش فناوری، ارزیابی کنند. وقتی هنوز نگرش به دارایی های شرکت های دانش بنیان براساس وثیقه های ملکی نه دستاوردهای فناوری است، چگونه می توان صحبت از افزایش تولید به واسطه سرمایه گذاری کرد؟
وی گفت: نگاهی که در سیستم نوآوری و شکوفایی وجود دارد، فرآیندی متفاوت از نهادهای تامین مالی دیگر در کشور نیست و در هیچ بخش این سیستم، اعتبارسنجی براساس توانمندی های فنی و دانشی افراد انجام نمی گیرد. در واقع، همیشه داشته های مالی و ملکی شرکت ها مبنای تخصیص اعتبار قرار می گیرد، در حالی که صندوق باید در مسیر رفع مشکلات مالی دانش بنیان ها به ویژه آنها که تازه تاسیس هستند، فعالیت کند.
به گفته برنایی، ساختار صندوق نوآوری و شکوفایی در اعطای وام و تسهیلات به دانش بنیان ها فرقی با نهاد دیگری نظیر بانک ندارد؛ چرا که معمولا شرکت هایی با توانمندی بالای مالی، توانایی دریافت وام دارند؛ اما به دلیل اینکه اعتبارسنجی دقیقی از دانش و فناوری وجود ندارد، شرکت هایی که توان پایین مالی دارند، معمولا محروم از تسهیلات می شوند.
جای خالی مدیریت کلان در اکوسیستم نوآوری
در ادامه جواد شیخی، رئیس یک شرکت دانش بنیان در گفت وگو با صمت گفت: اصولا نام گذاری سال ها، تاثیری در مولفه های مربوطه ایجاد نمی کند؛ سال گذشته که عنوان دانش بنیان را داشت، تفاوتی با سال های گذشته در روند توسعه و رفع موانع مشاهده نشد. اما اینکه چگونه دانش بنیان ها می توانند تحول ایجاد کنند، باید با دید صنعتی و مدیریت کلان به آنها نگاه کرد، نه آنکه از آنها به عنوان یک گروه کوچک دانشگاهی یاد شود.
وی گفت: در بدنه معاونت علمی، افرادی مدیریت می کنند که تحصیلکرده های سطح بالا هستند و در زمره مدیران کلان صنعتی نیستند، به همین دلیل وقتی برای ارزیابی شرکت ها وارد عمل می شوند، نگاه شان ارتقای فنی و نرم افزاری است و اصلا نگاهی به بازده شرکت ها در چرخه اقتصاد و صنعت ندارند، بنابراین اگر همچنان مدیران بالادستی دیدگاه آکادمیکی به دانش بنیان ها داشته باشند، نمی توان توقعی از این اکوسیستم در راستای مهار تورم و رشد تولید داشت.
وی ادامه داد: وقتی شرکتی دانش بنیان می شود و در رده بندی هم نوع یک به آن تعلق می گیرد، از این به بعد باید برای رفع مشکلات صنعت و جامعه تلاش کند، نه آنکه تنها به ارتقای دستاورد بپردازد. هنوز ناظران فنی، نگرش توسعه اقتصادی و صنعتی به دانش بنیان ها ندارند. گفتنی است، دانش بنیان های تحول آفرین توانایی مهار تورم را دارند، اما متاسفانه معاونت علمی، شاخصی در این زمینه در نظر نگرفته و اصلا فعالیت زیاد در صنعت و اقتصاد برای معاونت علمی تعریف نشده است.
شیخی گفت: برای مهار تورم و رشد تولید نیازمند دید صنعتی و سرمایه گذاری بزرگی هستیم که در سیستم معاونت علمی، چنین نگرشی وجود ندارد. وقتی دانش بنیانی بتواند شکاف و نیازی را رفع کند، در نهایت اعتماد صاحبان صنایع بزرگ نیز جلب می شود و اگر بتوانند خلایی را پر کند، جای خود را رد صنعت پیدا می کند. در کل، اگر دانش بنیان تعریف دقیقی از دانش بنیان بودن را ارائه بدهد، اعتماد صنایع بزرگ جلب می شود.
وی ضمن تشریح این موضوع که در 2 دهه اخیر توانستند خلایی را در صنعت خودروسازی پر کنند، اما چنین روندی در نهادهای مربوطه از جمله معاونت علمی تعریف نشده است، گفت: بیش از ۵۰ قطعه موتور خودرو در سال گذشته داخلی سازی کردیم، اما وقتی برای نخستین بار از طرف معاونت علمی در جریان بازنگری و تجدیدارزیابی قرار گرفتیم، نوع 2 شدیم، چرا که ارتقای فناوری نداشتیم و به جای آن دستاوردهای صنعتی خود را افزایش دادیم.
سخن پایانی
بشر در دنیای امروز در کنار تحولات فناورانه که خود را در سبک زندگی و اعمال روزمره نشان داده، شاهد تغییرات عمیق در اقتصاد کشورها هم بوده است. پیش بینی می شود در دهه آینده ماهیت تولید، تجارت، اشتغال و کار بسیار متفاوت با آنچه امروز وجود دارد، خواهد بود. عطیه گرجی زاده در پژوهشی با عنوان «نقش اقتصاد دانش بنیان در کنترل تورم» آورده است؛ سرمایه گذاری در زمینه گسترش دانش اثر مثبتی بر بهره وری دارد و اقتصاد دانش بنیان می تواند منجر به بهبود بهره وری شود، این فرآیند تاثیر جدی بر تورم می گذارد. بنابراین یکی از موارد بحث برانگیز که امروزه در کشورهای جهان از جمله ایران مطرح است، بحث اقتصاد دانش بنیان است. اقتصاد دانش بنیان در تقسیم بندی های انجام گرفته توسط بانک جهانی 4 شاخص دارد؛ آموزش و توسعه منابع انسانی، زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، رژیم های اقتصادی و نهادی مناسب و سیستم ابداعات و نوآوری. طرفداران اقتصاد نوین ادعا می کنند ما وارد عصری شده ایم که تولید بالا، بیکاری کم و تورم نیز پایین خواهد بود، زیرا شوک های مفید تکنولوژی و دانش، باعث بهبود بهره وری و نیز کاهش هزینه ها در سمت عرضه خواهد شد. در یک اقتصاد مبتنی بر دانش، گسترش دانش و مهارت ها به نوآوری منجر می شود که این خود، سبب افزایش بهره وری، افزایش درآمدها و کاهش تورم و بیکاری خواهد شد.