عبور از سنت به مدرنیته در تامین آب
جواد طباطبایی یزدی ـ موسس انجمن سیستمهای سطوح آبگیر باران
رویکرد سنتی به آبهای سطحی نظیر ساخت و احداث سد مبنی بر دفع و هدررفت آن است. متاسفانه سالهای زیادی است که آبهای سطحی بهشکل جریانهای سیلابی نمود پیدا میکنند، بههمیندلیل هزینه و توان زیادی برای مهار آنها بهگونهای که کمترین خسارت را به محیط بزنند، میطلبند. توسعه این روشها حاصل یک نگرش سنتی است که متاسفانه در ایران رواج زیادی دارد و بیشتر آموزشها و دستورالعملهای فنی در مدیریت آب براساس این رویکرد تنظیم شده است. سدسازی و روشهای منسوخشده تامین آب از یکسو، فشار بیش از اندازه به منابع آب زیرزمینی از سوی دیگر، از دلایل اصلی ابتلای کشور به بحران آب شده است. بیشک در روشهای موجود و سنتی تامین آب، نیازی به برنامهریزی بر آبهای سطحی احساس نشده است. در گام نخست، باید از یکسو رویکرد خود را از کشاورزی مبتنی بر کشتهای آببر بهسمت کاشت محصولاتی که آب کمتری میطلبد، ببریم و در پی آن، میزان استفاده از ذخایر آبی را با خارج کردن کشت آبی بهسمت کشتهای دیگر کاهش دهیم. گفتنی است، سیاستهای احداث سد هم منجر به بروز بحران آب در کشور شد، چراکه دستاندازی به روانابهای بالادست منجر به کاهش میزان آب ورودی آنها شده است. اگر رویکرد سنتی بهرهبرداری از منابع آب را تغییر بدهیم، راهکارهای زیادی نمود پیدا میکند و میتوانیم میزان آسیب را در سالهای آتی بهحداقل برسانیم. یکی از این روشها، جمعآوری آبهای سطحی حاصل از بارش است.
از زمانی که بارندگی اتفاق میافتد، موقعیت بهرهبرداری از آب وجود دارد تا زمانی که تبدیل به رواناب و جریانات سیلابی شود. بنابراین هرچقدر بتوانیم در منشأ از این آب بارندگی استفاده و از سرچشمه از میزان هدررفتن آب جلوگیری کنیم، بهطورقطع راحتتر میتوانیم به کنترل بحران آب بپردازیم. برای مثال، در حوزههای شهری میتوان از آب جاریشده در پشتبامها استفاده کرد و در حوزههای غیرشهری هم، جمعآوری آب باران، تنش آبی را کاهش میدهد. بهعبارتروشنتر، استفاده از سطوح آبگیر آب باران، منجر به توسعه عدالت آبی میشود، اما وقتی تمرکز روی استفاده از آب سدها یا آبهای زیرزمینی باشد، نمیتوان انتظار اجرای عدالت آبی را داشت. در واقع، با ذخیره آب از سدها تنها بهرهبرداران خاصی میتوانند از آن استفاده کنند، در حالی که با توسعه مکانیزم بهرهبرداری آبهای سطحی از آب باران؛ مردم، روستاییان، شهرنشینان و... میتوانند آب موردنیاز خود را تاحدی تامین کنند و به منابع آبی ثابت، فشار کمتری وارد شود.خوشبختانه بهرهبرداری از روانابهای سطحی حاصل از بارندگی، قدمت زیادی در مناطق خشک کشور دارد. اتفاقا این روش برای مناطق خشک بسیار پاسخگو است. برای مثال، قناتها نتیجه بهرهبرداری از آبهای سطحی است. گفتنی است، عمده قنوات کشور از جریانات سطحی بالادستی تغذیه میشدند. گذشتگان ما توانستند از این روش تنشهای آبی را مرتفع کنند، بنابراین استفاده از آبهای سطحی در هر اقلیمی پاسخگوی نیاز آبی خواهد بود. در واقع، به همان نسبتی که بارندگی وجود دارد، حتی اگر نامنظم هم باشد، میتوان نهایت استفاده را از ورودی آبها داشت، حتی در مناطق خشک و کمآب. در مناطق شمالی که میزان بارندگی زیاد است، آب را میتوان در حوضچههای محلی ذخیره کرد و از آنجایی که میزان تبخیر کم است، میتوان نهایت استفاده را از آب ذخیرهشده برد. در مناطق پرباران بهصورتمستقیم از آبهای سطحی استفاده میکنند و در مناطق خشک بهصورت غیرمستقیم برای کاهش میزان تبخیر از آبهای سطحی بهره میبرند. مردم مناطق کویری یا آب را نفوذ میدادند و در آبانبارها ذخیره میکردند یا در قالب قنات آن را هدایت میکردند. حتی در جزایر قشم هم، روانابهای سطحی در ذخایر بزرگ جمعآوری میشده و بعد برای کشاورزی و مصارف مردم مورداستفاده قرار میگرفته است.این روش امروزه معمولا برای استانهای شمالی پیشنهاد میشود که حجم روانابهای آنها در سطوح محدود هم زیاد است و میتوانند نیاز خانوارها را برطرف کنند. در واقع، میتوان با یک مخزن کوچکی از روانابها، نهایت بهره را برد. درباره مناطق خشکتر توصیه میشود که باتوجه به آنکه در گذشته از آب انبارها استفاده میشد و برای ذخیره آبها در محیطهای شهری از این سازهها استفاده میکردند، حتی در زمانهای گذشته خانهها آبانبار داشتند، اما برای جمعآوری آب سطحی برای شهرنشینان در فضاهای شهری از آنجایی که سطح پشتبامها معمولا محدود است، با ایجاد تالابهای شهری میتوان این اقدام را عملیاتی کرد، اما بهشرط کاربرد ابزارهای فناورانه برای جمعآوری و تصفیه آب. در واقع، با ایجاد دریاچههای مصنوعی در مکانهای مختلف شهری میتوان از روانابهای سطحی در مناطق بهرهبرداری کرد که هم جنبه گردشگری دارد و هم راهکاری برای تعدیل شرایط بحرانی آب است. در واقع، شکل جدید بهرهبرداری از روانابهای سطحی تحتعنوان تالابهای مصنوعی در شهرها شناخته میشود که در برخی کشورها عملیاتی شده است. در کل، این تالابها ظرفیتی است که میتواند به کنترل سیلابهای شهری کمک شایانی کند. بهاعتقاد من، با مدیریت موجود در بحث آب، نمیتوان انتظار داشت که چنین راهحلی توسعه یابد. یکی از راهکارهای توسعه این روش و مکانیزم، تغییر در ساختوسازهای شهری و معماری ساختمانها است.