نقش FATF در تجارت کشور چقدر است؟
در دورههای مختلف فعالان اقتصاد و دستاندرکاران نهایت تلاش خود را برای بهبود وضعیت تجاری کشور کردهاند. با این حال، در تجارت خارجی طی چند سال اخیر به دلیل مشکلات بینالمللی بسیار عقب افتادیم.
درحالحاضر نیز مسئله انتقال پول به داخل کشور و گشایش اعتبارات از طریق سیستم بانکی مهمترین چالشی است که در مسیر تجارت خارجی قرار دارد و موانع متعددی را در مسیر توسعه تجاری کشور ایجاد میکند.
درحالحاضر قرار گرفتن در فهرست سیاه FATF ، اقتصاد و تجارت کشور را در بخشهای متعددی متوقف کرده است زیرا ما در صورت دور زدن تحریمها و انجام مبادلات تجاری نیز در بسیارسی موارد قادر نخواهیم بود پول حاصل از این مبادلات را رد و بدل کنیم.
درنتیجه چون امکان مبادلات تهاتری با بسیاری از شرکتها وجود ندارد، در این حوزه عملا زمینگیر میشویم.
ضمن اینکه انزوای تجاری، این امکان را به طرفهای معامله و واسطهها میدهد تا با سوءاستفاده از محدودیت تجاری کشور، اجناس بیکیفیت را با قیمتهای بالا به ما عرضه کنند و درصدهای قابلتوجهی را نیز بهدست آورند.
درواقع محدودیتهای فعلی تجارت کشور باعث شده ماهیت تجارت امروز کشور به شکل تجارت سنتی و با بهرهوری بسیار ناچیز باشد.
هزینههای نقل و انتقال پول درحالحاضر به دلیل شرایط تحریمی بسیار بالاست و براساس گزارشهای رسمی سالانه به طور میانگین بیش از ۲۰ درصد حجم نقل و انتقالات پولی را شامل میشود و این درصد بالا خود عامل از بین رفتن مزیتهای رقابتی در قیاس با کشورهای دیگر است که میتواند با حل مشکل FATF کاهش یابد.
اگر بخواهیم به شکل دقیقتر این موضوعات را مورد بررسی قرار دهیم، رفع تحریمها و خروج از فهرست سیاه FATF دو موضوع مکمل یکدیگر در شکوفایی تجارت کشور هستند که به نظر میرسد باید در دستور کار دولتمردان در حوزه تجارت قرار گیرند؛ تحریمهای بانکی و خارج شدن از فهرست سیاه FATF علاوهبر تسهیل تجارت، ما را از هزینههای فعلی در مسیرهای فرعی و پرپیچوخم تجارت رهایی میدهد و از شرایط فعلی و هزینههای بالایی که به کشور تحمیل میشود، میکاهد. البته موضوع و مشکل ما تنها مربوط به موضوع FATF نمیشود و باید بپذیریم مشکلات دیگری هم در این حوزه وجود دارد.
موضوع تجارت و رونق آن در سطح کلان همواره در گرو رونق تولید در کشور است. بنابراین علاوهبر پیگیری موضوعاتی مثل FATF باید حتما موضوع تولید و رفع موانع آن را مد نظر قرار دهیم زیرا تا زمانی که تولید در کشور به شکل منسجم و مستمر انجام نشود، نمیتوان به بازارهای جهانی و صادراتی دست یافت و همکاریهای بلندمدت نیز در این زمینه شکل نخواهد گرفت.
ما باید به این آگاهی برسیم که برونرفت از این چالشها باید با یک نگاه جامع و نظام یکپارچه انجام شود و با برنامههای موضعی و مقطعی کار چندانی از پیش نمیرود. رفع موانع تولید باید از یک سو با هدفگذاریهای کوتاهمدت به حل مشکلاتی مثل FATF بپردازد و از سوی دیگر در برنامههای بلندمدت به اصلاح و ترمیم نظام اقتصادی و تجاری کشور بپردازد. برای این کار نیاز است ابتدا به شناسایی مشکلات موجود بپردازیم، یک تحلیل درست از وضعیت موجود ارائه کنیم، هدفها را بشناسیم و برای چالشهایی که در مسیر هستند، راهکارهایی داشته باشیم.