-

نگاهی دوباره به داشته‌هایمان

مریم عطاریه_ عضو انجمن بین‌المللی تسهیلگران

وضعیت بازار صنایع‌دستی نسبت به گذشته تا حدودی بهبود پیدا کرده است. یکی از دلایل این بهبود، طرح‌های توان‌افزایی است که در جوامع محلی اجرایی شد. هر چند نهادهای گوناگون با رویکردهای مختلفی این طرح‌ها را اجرا کردند و برخورد برخی‌ها نیز از بالا به پایین و بسیار مداخله‌گرانه بوده، با این حال، مشاهدات نشان می‌دهد بسیاری از جوامع محلی آموخته‌اند که چگونه می‌توانند محصولات خود را به شیوه بهتری ارائه کنند و به بازار دسترسی داشته باشند.

در این امر، رسانه‌های اجتماعی نیز تاثیر بسزایی داشته‌اند، چراکه باعث‌شده تولیدکننده و صاحبان کسب‌وکارهای محلی بتوانند به مشتریان در همه جای کشور دسترسی داشته باشند و کالای خود را از یک شهر شمالی در کشور به یک شهر جنوبی ارسال کنند. در واقع بسیاری از محدودیت‌های عرضه و فروش که در گذشته وجود داشت، از بین رفته است.

در مدل داشته‌محور در تسهیلگری، ابتدا فرآیند تحلیل مسئله انجام می‌شود. مسئله باید به‌خوبی شکافته شده، راهکارهایی توسط جامعه محلی پیدا شود و گروه محلی بتواند برای دستیابی به اهداف خود برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری کند. به همین منظور، طی این فرآیند منابع و داشته‌های خود را تحلیل و از آن استفاده می‌کند. ما خیلی وقت‌ها به داشته‌هایمان آگاه نیستیم و آنها را فراموش می‌کنیم اما با تفکر و کنکاش درباره داشته‌های‌مان، از منابع جدیدتر بی‌نیاز می‌شویم. بنابراین شناخت از این منابع می‌تواند ما را به حفاظت از آنها سوق دهد، چراکه وابستگی به منابع جدید و منابعی که خارج از ساختار زیست‌بوم ما هستند، برطرف می‌کند.

اما گاهی رویکرد مصرف‌گرایی این ذهنیت را ایجاد می‌کند که من برای برطرف کردن احتیاجات خودم می‌توانم از جای دیگر این منابع را استفاده کنم. این رفتار یک رویکرد ضدمحیط‌زیستی است، چراکه باعث می‌شود مدام برای تامین مواد اولیه، منابع و انرژی وارد کنیم و به‌تبع آن، اتلاف منابع و انرژی داشته باشیم.

در گذشته که کسب‌وکارها بر مبنای تولید صنایع‌دستی بود، تولید بیشتر برای مصرف شخصی خانوار بود اما زمانی که رویکرد تغییر پیدا کرد، جامعه محلی تصمیم گرفت پارچه و لیفی را که تولید می‌کند علاوه بر مصرف خود به افراد و جاهای دیگر هم بفروشد. بنابراین امروز جامعه محلی باید این نکته مهم را در نظر بگیرد و روی بهبود کیفیت محصولات خود کار کند. حتی باید نگاه کند که نیاز مشتری چیست. شاید نیاز باشد قدر کاربری محصولاتی که تولید می‌کند را تغییر دهد.

نقش تسهیلگر در اینجا این است که با طرح پرسش‌های مناسب، ذهن تولیدکنندگان را به این سمت ببرد که از خودشان بپرسند کس دیگری که جای دیگری زندگی می‌کند و می‌خواهد از این پارچه استفاده کند، آیا از این پارچه فقط برای تولید لیف می‌تواند بهره‌مند شود یا از آن به‌عنوان رومیزی، شال و حتی تولید کیف و ساک هم می‌تواند استفاده کند.

بنابراین جوامع محلی دو نیاز عمده برای تولید محصولات و صنایع‌دستی دارند؛ اول بهبود کیفیت محصولات و بازنگری در چرخه تولید آنها و دوم شناخت بازار و مشتری و مفاهیم مربوط به کسب‌وکار. البته زمانی که صحبت از کسب‌وکار می‌شود منظور رویکرد کسب‌وکار خرد و کارآفرینی اجتماع‌محور است. کارآفرینی اجتماع‌محور ایجاد توانمندی به‌صورت مساوی بین

آدم‌هاست.

آدم‌ها ممکن است نقش‌های متفاوتی داشته باشند اما منافع آنها به‌صورت مساوی تقسیم می‌شود، با این رویکرد که هر کس براساس کار و فعالیتی که انجام می‌دهد، منفعتی از جمع می‌برد. در این شیوه، دیگر رویکرد بالا به پایینی وجود ندارد و دست دلال‌ها هم از این فرآیند قطع می‌شود.

به این صورت، جامعه محلی می‌تواند زندگی و معیشت خود را با صنایع‌دستی که به‌عنوان صنایع سبز و همسو با محیط‌زیست شناخته می‌شود، ارتقا دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین