«مالیات بر گردش مالی» در ایران اجرایی خواهد بود؟
مالیات بر گردش مالی، نوعی مالیات غیرمستقیم است که چون مالیات بر ارزشافزوده برپایه ارزش وضع میشود.
مالیات بر گردش مالی، نوعی مالیات غیرمستقیم است که چون مالیات بر ارزش افزوده برپایه ارزش وضع می شود. تفاوت دیگر، مالیات بر گردش مالی این است که این مالیات خلاف مالیات بر ارزش افزوده از کالاهای واسطه ای و گاه سرمایه ای هم اخذ می شود. کمابیش همه کشورها شکلی از مالیات بر گردش مالی را براساس همه کالاها و خدمات عرضه شده توسط تولیدکنندگان، بازرگانان و ارائه دهندگان خدمات وضع می کنند. این مالیات به عنوان مالیات بر فروش چندمرحله ای یا تک مرحله ای در تعدادی از کشورها اخذ می شود. صمت در این تحلیل به امکان اجرایی شدن یا نشدن مالیات بر گردش مالی، در ایران پرداخته است.
یک موسسه پژوهشی گزارشی را زیر نظر سازمان امور مالیاتی تدوین و منتشر کرده است که براساس آن، پایه مالیات بر گردش مالی، با هدف کاهش هزینه های وصول مالیات و همچنین کاهش هزینه های تمکین شرکت های کوچک و متوسط مورداستفاده قرار می گیرد. به گزارش صمت، منطق این رویکرد این است که سنجش، ثبت و شناسایی فروش ها در مقایسه با سود آسان تر است. جامعه هدف این نظام مالیاتی، بنگاه هایی است که فروش آنها از یک سطح آستانه کمتر است. مقایسه بین کشوری حاکی از آن است که در بیشتر کشورها برای تعیین شاخص مشمول از 2 معیار گردش مالی سالانه و گردش مالی موارد مشمول مالیات استفاده می شود. روش های اخذ مالیات بر گردش مالی را می توان برحسب مودیان هدف تعیین کرد. به طورکلی، مالیات بر گردش مالی برای 3 گروه از مودیان که همواره منشأ بروز مشکلاتی برای نظام مالیاتی هستند، اعمال می شود. کسب وکارهای کوچک، اشخاص حقیقی و مودیان هدف کسب وکارهای عمده از جمله شرکت های بزرگ است.
طراحی مناسب نظام مالیات بر گردش مالی به مشکل خاصی بستگی دارد که این مالیات برای حل آن در نظر گرفته شده، بنابراین پیش از تعیین روش مالیات مزبور یا طراحی آن برای یک کشور، لازم است گروه های مختلف مودیان که در چارچوب قوانین معمولی مالیاتی برای نظام مالیات ستانی مشکل ایجاد می کنند، شناسایی و ماهیت این مشکلات بررسی شود.
جوانب یک پایه مالیاتی ویژه
برای تعیین مالیات بر گردش مالی به طورکلی از چند روش استفاده می شود. از جمله در مواردی که مودی در تنظیم اظهارنامه قصور یا درآمد خود را کمتر از مبلغ واقعی گزارش کند و در عین حال، معاملات انجام شده قابل ردیابی نباشد، به مراجع مالیاتی اجازه می دهد تا درآمد مودی را با انجام یک برآورد درست، تشخیص دهد.در نبود اطلاعات اصلی درباره درآمد مودی، یکی از روش های معمول برای تعیین این پایه مالیاتی، استفاده از ثروت خالی مودی است که به آن مبلغ برآوردی از بابت هزینه های شخصی اضافه می شود که این خود با ارزیابی سبک زندگی مودی تعیین می شود. این روش به شدت به نیروی انسانی و حسابرس نیاز دارد.در مواردی که اطلاعات دارایی و ثروت خالص مودی در دسترس نباشد، می توان درآمد مودی را از طریق کل مخارج نقدی محاسبه کرد. در کشورهایی که روش اثبات غیرمستقیم، قانونی نشده است، این روش احتمالا برای قضاوت صحیح، روش مناسبی باشد.در قانون بعضی از کشورها یک حداقل مالیات برآوردی تصریح شده که در آنجا درآمد مشمول مالیات درصد مشخصی از دریافتی های ناخالص کسب وکار است. برای کسب وکارهایی که به این روش، مالیات پرداخت می کنند، مالیات همان تاثیر اقتصادی مالیات بر گردش مالی را دارد تا مالیات بر درآمد. جذابیت این نوع مالیات، اجرای آسان و ایجاد درآمد بیشتر است. آثار آبشاری این مالیات 2 وجه دارد؛ نخست بیشتر بنگاه ها به جای درآمد، برمبنای دریافتی ناخالص مشمول مالیات می شوند.
دوم درجه انسجام یک بنگاه ممکن است برمبنای پرداخت مالیات برآوردی تعیین شود. مشکل دیگر این نوع مالیات حداقلی این است که بین درآمد یک سال مشخص و حجم معاملات ارتباط نزدیکی وجود ندارد. به علاوه، درآمد خالص با درصدهای دریافتی های ناخالص بسته به صنعت، میزان یکپارچگی شرکت مشخص و نوع محصول تولیدی و خدمت ارائه شده متفاوت است. بنابراین استفاده از یک درصد مشخص و ثابت برای همه شرکت ها، روش غیردقیقی برای برآورد درآمد خالص مودی خواهد بود. دقیق بودن این روش نیازمند تحقیق درباره حاشیه سودها است؛ کاری که به منابع زیادی نیاز دارد.منطق اقتصادی برای اخذ مالیات از سرمایه این است که سرمایه گذاران می توانند انتظار داشته باشند، در آینده میانگین مشخصی از بازدهی سرمایه های خود را به دست می آورند. این دست از مالیات ها را می توان غیرمنصفانه دانست، زیرا بازدهی آتی از چیزی که موردانتظار است، متفاوت خواهد بود.باتوجه به ماهیت مالیات بر گردش مالی که علاوه بر فروش کالاها و خدمات، از کالاهای سرمایه ای و واسطه ای اخذ می شود، این مالیات تنها در تعداد معدودی از کشورها و با نرخ های متفاوتی اعمال می شود. در کشورهای دیگر این مالیات با نرخ استاندارد مالیات بر ارزش افزوده اخذ می شود.