چهارشنبه 29 فروردین 1403 - 17 Apr 2024
کد خبر: 41593
نویسنده: گیتا جاودانی
تاریخ انتشار: 1402/03/07 07:58
صمت در گفت‌وگو با کارشناسان، فرصت‌های توسعه روابط معدنی را بررسی کرد

نمی‌شود؛ اما اگر بشود...

به‌تازگی در خبرها آمده بود که شرکت بائواستیل چین با انجام یک سرمایه‌گذاری بزرگ فولادی به‌طوررسمی وارد سرزمین عربستان‌سعودی شده است.بزرگ‌ترین فولادساز بورسی چین یعنی شرکت بائواستیل اعلام کرده که قراردادهایی را با شرکت آرامکو عربستان و صندوق سرمایه‌گذاری عمومی (PIF) برای یک سرمایه‌گذاری مشترک تولید ورق فولادی امضا کرده است.
نمی‌شود؛ اما اگر بشود...

بهگزارش معدنشو، بائواستیل ۵۰ درصد از سهام سرمایهگذاری مشترک را در اختیار خواهد گرفت، در حالی که به آرامکو عربستانسعودی و PIF هرکدام ۲۵ درصد سهام میرسد. این سرمایهگذاری مشترک راهاندازی یک واحد تولیدی فولاد در عربستانسعودی را با ظرفیت سالانه ۲.۵ میلیون تن آهناسفنجی و ۱.۵ میلیون تن ورق فولادی هدفگذاری کرده است و به یک کوره آهن مستقیم و یک کوره قوسالکتریکی با سوخت گاز طبیعی مجهز خواهد شد که انتشار دیاکسیدکربن را تا بیش از ۶۰ درصد در مقایسه با فرآیند فولادسازی مبتنی بر کورهبلند کاهش میدهد.باتوجه به اینکه ایران از ۷ فروردین ۱۴۰۰، وارد قراردادی ۲۵ساله با کشور چین شده و از سوی دیگر، بهتازگی بهبود مناسبات با عربستان در دستور کار قرار گرفته است، آیا میتوان به همکاری سهجانبه ایران، عربستان و چین برای توسعه معدنکاری امید داشت؟ در گزارش امروز صمت، نظرات علی سلگی و امیر بیژن یثربی، ۲ تن از صاحبنظران و فعالان حوزه معدن را دراینباره میخوانید.

تحولی عظیم در معدن

علی سلگی ـ کارشناس و فعال معدن: همکاری ایران و عربستان اگر از سطح دیپلماتیک به سطح عملیاتی و همکاری اقتصادی برسد، بهطبع نویدبخش روزهای درخشانی در تاریخ معدنکاری منطقه خواهد بود. اگر به این مجموعه، تواناییهای کشور چین هم اضافه شود، شرایط تحولی بزرگ در حوزه معدن و صنایع معدنی رخ خواهد داد، زیرا ظرفیت معدنی ایران و عربستان بسیار بالا است و تکنولوژی چین هم در سالیان اخیر بسیار رشد کرده و توانمندیهای بالایی بهدست آورده است.

نقاط قوت و ضعف

چین و عربستان هردو منابع مالی زیادی برای سرمایهگذاری در اختیار دارند. دانش فنی چینیها و ایرانیها در زمینه معدنکاری بالا است، بنابراین بهنظر من، ترکیب این مجموعه، فرصت اکتشافات بزرگی در زمینه انواع فلزات ایجاد خواهد کرد که در حوزه صنایع معدنی میتواند به ایجاد پایگاههای صنایع معدنی بسیار بزرگ در این کشورها منجر شود و تاثیرات بزرگی در نظام معدنکاری دنیا داشته باشد. بهطبع، این اتحاد در حوزه معدن، ابعادی فرامنطقهای یا حتی جهانی پیدا میکند.

تا چشمانداز ۲۰۳۰

کشور ما در مقایسه با عربستان از نظر صنایع معدنی و اکتشافات ذخایر معدنی قویتر و جلوتر است. عربستان در زمینه خدمات فنی و مهندسی و اکتشافات و همینطور ساخت کارخانجات عمدتا متکی به کشورهای غربی است و در زمینه معدن و صنایع معدنی، کارکردهای بزرگی از عربستان سراغ نداریم، اما در برنامه توسعه که به آن اشاره شد و چشمانداز ۲۰۳۰ که این کشور تعریف کرده است، ما بهراحتی میتوانیم بخش زیادی از خدمات فنی و مهندسی و اکتشافات و راهاندازی کارخانجات عربستان را بهدست بگیریم و صادرات خوبی هم در این زمینه به این کشور داشته باشیم.

کموبیش برابر

امیربیژن یثربی ـ کارشناس و فعال معدن:در موضوع معدن و معدنکاری، چند المان اصلی برای موفقیت وجود دارد که مهمترین آنها وجود «سرزمین» است. کشورهایی که مساحت سرزمینی وسیعی دارند، صاحب قدرت هستند و بهسادگی نمیتوان از کنار آنها عبور کرد و همواره موردتوجه قرار دارند.عربستانسعودی شبهجزیره بزرگی است و مساحت زیادی را در بر گرفته و بهراحتی امکان دسترسی به آبهای آزاد را دارد. البته اگر قرار بر این باشد که مقایسهای بین وضعیت سرزمین و دسترسی به آبهای آزاد میان ایران و عربستان انجام دهیم، شرایط 2 کشور کموبیش یکسان است، زیرا اگرچه شرایط جغرافیایی عربستانسعودی امکان دسترسی به آبهای آزاد را برای این کشور مهیا کرده، ما هم از طریق دریای خزر به کریدور دریایی شمال متصل هستیم. موضوع مهم دیگری که در المانهای فوق باید به آن توجه کرد، موضوع زیرساختها است؛ زیرساختهایی که بهطورمستقیم برای مواد معدنی مورداستفاده قرار میگیرد، در کشور ما توسعه بیشتری پیدا کرده است.خطوط ریلی ایران شرایط بهتری دارد و گفته میشود از ابتدا علت ایجاد خطآهن سراسری و گسترش خطوط ریلی تسهیل حمل بار بوده، بهاینترتیب در صنعت و بهویژه معدن، زمینه مناسبی بهوجود آمده است.برای مثال، انتقال زغالسنگ معادن البرز غربی، مرکزی و شرقی و سنگآهن از معادن اقصی نقاط کشور، به فولاد اصفهان میسر شده و همواره اعتقاد بر این بوده که بخشی از سوبسید خطوط ریلی را صنعت معدن پرداخت کرده است.پس تحول خطوط ریلی و این شبکه منظم تا حد زیادی مدیون بخش معدن است. در کشور عربستان این زیرساختها کمتر است. عربستان با درآمدهای سرشاری که از طریق صادرات نفت و مراسم زیارتی حج بهدست میآورد، هیچ مشکلی برای توسعه زیرساخت ندارد و در زمینه نوسازی و توسعه زیرساختها اقدامات مهمی را صورت داده است. موضوع بعدی برقرسانی است. کشور ما در زمینه خطوط مناسب انتقال برق هم خوب عمل کرده و ما دارای شبکهای منظم برای انتقال برق به کل کشور هستیم.

البته باتوجه به منابع عظیم مالی که عربستان در اختیار دارد، اگر خطوط انتقال برق در این کشور بهتر از ما نباشد، بدتر نیست. ۲ مطلب در اینجا ممکن است، باعث تفاوت قدرت معدنی ما با عربستان شود؛ یکی بخش فنی و دیگری حوزه سیاسی و امنیتی است.ما کشوری معدنی هستیم و معدنکاری و زمینشناسی یعنی اکتشاف، استخراج، فرآوری و استحصال را زودتر از همسایگان جنوبغربی خود از جمله عربستان آغاز کردهایم. بنابراین، سازمان قدرتمند و ریشهداری به نام سازمان زمینشناسی داریم که میتوان آن را با سازمان برنامهوبودجه، شرکت ملی فولاد یا حتی شرکت ملی نفت مقایسه کرد و از گذشته تا امروز، نخبگان کشور که در دانشگاههای برتر تحصیل میکردند، جذب سازمان برنامهوبودجه، شرکت ملی نفت و شرکت ملی فولاد و سازمان زمینشناسی میشدند. بنابراین قدمت زمینشناسی یا منابع معدنی در کشور ما بهمراتب بالاتر از عربستانسعودی است و با اطمینان میتوان گفت تجربه ما در حوزه زمینشناسی، معدن و صنایع وابسته، بهمراتب بالاتر از این کشور است.

بلندپروازی معدنی

مورد بعدی، موضوع تنوع مواد معدنی است که بسیار مهم است. در گزارشها آمده که کشور ما از نظر تنوع مواد معدنی در رتبه دوازدهم دنیا است و بیش از ۶۸ نوع ماده معدنی در کشور وجود دارد، اما آیا شرایط عربستان هم اینگونه است یا خیر. براساس اخبار منتشرشده، خالد بن صالح المدیفر، معاون وزیر صنایع و منابع معدنی عربستان اعلام کرده است که این کشور معادن فراوانی از جمله ذخایر مس، طلا، فسفات، نیکل و روی دارد.پژوهشها و بررسیهای تفصیلی که برای بررسی منابع معدنی عربستان انجام شده، نشان داده است که ارزش این منابع چیزی حدود ۱.۳ تریلیون دلار (هر تریلیون معادل هزار میلیارد دلار) است.این کشور در نظر دارد که به یکی از ۳ کشور بزرگ صادرکننده (نه تولیدکننده!) فسفات در جهان تبدیل شود و صنایع مس، طلا و بوکسیت خود را به دلایل سودآوری فراوان آن توسعه دهد. علاوه بر این، حجم سرمایهگذاری در بخش معدن عربستان به ۱۷۰ تا ۱۸۰ میلیارد ریال (عربستان) میرسد و پیشبینی میشود که این حجم سرمایهگذاریها تا ۲۰۳۰ به ۱.۵ برابر افزایش یابد و فرصت اشتغال برای ۲۲۰ هزار نفر در این بخش بهوجود آید.چندی پیش هم، اعلام شد که عربستان قرار است، برای زمینشناسی، معدن و صنایع وابسته ۳۲ میلیارد دلار سرمایهگذاری کند. رقم این سرمایهگذاری در حوزه معدن بسیار چشمگیر است.

مزایای دوجانبه

با این تفاسیر، سوال اصلی این است که توافقی که امروزه بین ایران و عربستان انجام شده، چه مزایایی در زمینه توسعه معدن برای دوطرف دارد؟ این سوالی است که بهسادگی نمیتوان به آن پاسخ داد. بههرحال، قرارداد سند چشمانداز یا توسعه همکاری ۲۵ساله با کشور چین امضا کردهایم و باتوجه به اینکه بهظاهر، میانجی احیای روابط ایران و عربستانسعودی، کشور چین بوده است، باید مقداری کنکاش کنیم که امروز مناسبات ایران با چین چگونه خواهد بود.اگر این فرض را در نظر بگیریم، کشور چین الان ۹۰ تا ۹۵ درصد عناصر نادر خاکی که از محصولات بسیار استراتژیک است، در اختیار دارد. همینطور در سالهای اخیر در زمینه فولاد، سنگهای ساختمانی و کانسارهای فلزی غیرآهنی یا کانسارهای فلزی یا غیرفلزی یدطولایی پیدا کردهاند و یکی از قدرتهای تولیدکننده و صادرکننده مواد معدنی در دنیا است، اما از سوی دیگر، این کشور با مشکل تامین انرژی هم روبهرو است و انرژی موردنیاز خود را بیشتر از زغالسنگ بهدست میآورد.این اقدام در تقابل با معاهده اقلیمی پاریس است که چین از جمله کشورهای امضاکننده آن بهشمار میرود؛ بنابراین، اگر تولید کربن خود را کاهش ندهد تا چند سال دیگر باید به جامعه جهانی غرامت پرداخت کند.

اوپک معدنی

به گمان من، اگر ۳ کشور ایران، چین و عربستانسعودی بتوانند در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر قابلاستفاده برای صنایع معدنی کار کنند، باتوجه به اینکه چین صاحب تکنولوژی است، ما و عربستان مواد معدنی بکر و فراوان داریم، میتوانیم مثلثی بهوجود آوریم که هیچ کشوری یارای مقابله با آن را نداشته باشد. اما بهشرط اینکه قراردادهای سفت و سختی میان این ۳ کشور منعقد شود و اگر چنین قرارداد سهجانبهای وجود داشته باشد، هرگز برای هیچکدام از این ۳ کشور در معاهدات بینالمللی مشکلی ایجاد نخواهد شد.اما برای رسیدن به این نقطه، اول باید موانع سیاسی را از میان برداشت و منازعات سیاسی با دنیای بیرون و سایر شرکای تجاری را حل کرد و بعد وارد قراردادهای سهجانبه شد. علت آن است که در قرارداد بزرگ سهجانبه که شرکتی چندملیتی را تشکیل میدهد، اگر یکی از این کشورها به هر دلیلی تحریم شود، مجموعه دچار مشکل خواهد شد.

البته بهگمان من، احتمال انعقاد چنین قراردادهایی بسیار بعید است، زیرا قدرتهای مسلط جهانی دیگر اجازه بهوجود آمدن کارتلی مانند اوپک را نمیدهند. بنابراین، در قالب یک کارتل صحبت نکنیم، اما بهنظر من، همکاری این 3 کشور با هم در زمینه مراوده تکنولوژی و تولید ارزان امکانپذیر است، بهشرط آنکه به معاهدات بینالمللی از جمله کاهش تولید کربن پایبند باشند، و با این حساب میتوانند سرآغاز یکی از بزرگترین بیزینسهای معدنی و مواد معدنی در دنیا باشند.

سخن پایانی

ماه دی سال گذشته بود که ایرنا خبر ورود سند همکاری ایران و چین به فاز عملیاتی را منتشر کرد و این همکاری را زمینهساز توسعه زیرساخت، بهرهبرداری از واحدهای صنعتی و معدنی و همکاریهای بانکی و بیمهای دانست، اما اخبار منتشرشده تاکنون، از آغاز فعالیتهایی بسیار محدودتر و معدودتر از آنچه انتظار میرفت، حکایت میکند. بهعنوانمثال،بهتازگی اعلام شد که سرمایهگذاران چینی برای تولید ماشینآلات معدنی در زنجان ۱۵ میلیون دلار سرمایهگذاری خواهند کرد و بهزودی تولید ماشینآلات حوزه معدنی از قبیل بیل مکانیکی، لودر و لیفتراک در این استان آغاز خواهد شد.هرچند هر اقدامی در زمینه توسعه سرمایهگذاریهای صنعتی و معدنی مبارک است و باید آن را به فال نیک گرفت، اما انتظار میرود با فعال شدن هرچه بیشتر دیپلماسی اقتصادی، فرصتهای بهتری در این حوزه خلق شود.


نویسنده:
کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/2xe7lq