-

صنعت نشر ناشناخته در میان دولت‌ها

عباس حسینی‌نیک-مدیرمسئول انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی

صنعت نشر ناشناخته  در میان دولت‌ها

باتوجه به اصلاح قوانین مالیاتی در طول ۴ دهه دولت‌ها در تلاش بودند که به‌نوعی از میزان معافیت‌های مالیاتی بکاهند.

در حوزه نشر هم به‌تدریج این روند عملی شد؛ ابتدا معافیت مالیاتی برخی ناشران به‌ویژه کمک‌درسی‌ها و کتابفروشان حذف شد و چند سالی هم می‌شود که ناشران آموزشی مشمول پرداخت مالیات شدند. در طول سال‌های بعد هم با درجه‌بندی درآمد ناشران، دولت الزاماتی برای معافیت مالیاتی ایجاد کرد.

در واقع قید و شرط‌هایی برای معافیت اعمال کرد و برای این دست از ناشران تکالیف قانونی تدوین شد. تا اینجای کار، حتی با اعمال شرایطی برای معافیت مالیاتی ناشران، تا حدی روند استانداردی وجود داشت، اما در بودجه سال ۱۴۰۳ این‌گونه برنامه‌ریزی شده است که معافیت مالیاتی ناشران از ۱۰۰ به ۲۵ درصد کاهش یابد و ناشرانی که درآمد بالای ۵۰ میلیون تومان دارند، مشمول پرداخت مالیات شوند. اوج غریبه بودن حوزه نشر و فرهنگ برای دولت را می‌توان با این قانون فهمید. خوب است بدانید که ۵۰ میلیون تومان برای درآمد سالانه یک ناشر در نظر گرفته شده، نه سود سالانه؛ حال سوال این است که کدام کسب‌وکار را می‌شناسید که برای ۵۰ میلیون تومان درآمد سالانه فعالیت کرده باشد؟ این رقم از یک سال حقوق کارمندان هم کمتر است. اگر حقوق یک کارمند ماهانه ۱۰ میلیون تومان باشد، مجموع درآمدش در سال به بیش از ۱۲۰ میلیون تومان می‌رسد؛ یعنی اگر درآمد ناشری نصف درآمد یک کارمند بود، باید مالیات بدهد؛ این در حالی است که این دست از کارمندان معاف از پرداخت مالیات هستند. به‌احتمال زیاد هیچ کسب‌وکاری یا حتی فعال اقتصادی وجود ندارد که درآمد سالانه کمتر از ۵۰ میلیون تومان داشته باشد؛ به‌عبارتی این امر توهین به حوزه فرهنگ و نشر است. دولت‌ها بدانند معافیتی که برای حوزه فرهنگ و تمام زیرمجموعه‌های آن در نظر گرفته شد، نوعی سرمایه‌گذاری است و نباید به‌عنوان یک بار هزینه‌ای به آن نگاه کرد. در حقیقت دولتی که بخواهد عادلانه و عاقلانه جامعه‌ای را هدایت کند، باید بداند که معافیت‌های حوزه فرهنگ نباید جزو سرفصل‌های هزینه‌ای در نظر گرفته شود.

بی‌شک عمده ناشران درآمد بسیار بیشتر از ۵۰ میلیون تومان دارند و اصلا باید چنین درآمدی داشته باشند. اگر گردش مالی حوزه فرهنگ به نسبت جمعیت ۸۰ میلیونی کمتر باشد، یعنی فرهنگ در جامعه کار خود را نکرده است. در اصل هرقدر گردش مالی فعالان فرهنگی در یک جامعه ۸۰ میلیونی نظیر ایران بیشتر باشد، تاثیر آن بیشتر خواهد بود. اگر موسسه مطبوعاتی یا انتشاراتی درآمد کمی داشته باشد، اصلا تاثیرگذار نخواهد بود و به‌درد جامعه نمی‌خورد؛ بنابراین رونق کسب‌وکار فعالان فرهنگی، نشانه تاثیر آنها در جامعه و پیشگیری از بزه‌کاری‌ها و معضلات عدیده اجتماعی و خانوادگی است. برای مثال، در ارزیابی وضعیت معیشتی مردم گردش مالی کالاهای خوراکی سنجیده می‌شود که اگر کمتر از شاخص‌های اندازه‌گیری شده باشد، قطعا مردم توان خرید کافی ندارند؛ یعنی معلوم می‌شود که معیشت مردم دشوار است. در حوزه فرهنگ هم اگر اشخاص حقیقی هر کدام زیر ۵۰ میلیون در سال گردش مالی داشته باشند، معلوم می‌شود که اصلا فعالیت‌شان بی‌تاثیر و بی‌فایده است. بنابراین سیاست دولت باید منجر به رونق اقتصادی صنعت نشر شود، نه مانع جریان‌های حمایتی. باید تاکید کنیم واحد انتشاراتی بنگاه تجاری نیست و قطع یارانه به‌صورت‌کلی از این اکوسیستم موجب کاهش رونق و گران‌تر شدن فرآیندهای اقتصادی آن می‌شود. باتوجه به تجارب جهانی و ارتباط معکوس حوزه فرهنگ با بزهکاری‌های اجتماعی، هزینه در حوزه فرهنگ موجب کاهش هزینه برای کنترل آسیب اجتماعی و بزهکاری خواهد شد. در واقع هر قدر کشوری در حوزه فرهنگ سرمایه‌گذاری کند، از هزینه‌های مربوط به اعتیاد، انواع بزهکاری‌ها و حتی طلاق و بیکاری می‌کاهد. باتوجه به اینکه یکی از رسالت‌های جامعه فرهنگی کشور، کاهش آسیب‌های اجتماعی است، هرقدر جذابیت‌های این حوزه کمتر باشد، شرایط برای جولان ناهنجاری‌های اجتماعی فراهم‌تر می‌شود و نابسامانی‌های خانوادگی افزایش می‌یابد. دولتمردان باید در حوزه فرهنگ هزینه کنند تا این هزینه را صرف رفع ناهنجاری‌ها و آسیب اجتماعی نکنند.

حمایت‌ها باید با هدف سود مردم اعمال شود. باتوجه به اینکه کتاب نسبت به درآمد مردم، کالایی گران محسوب می‌شود و از طرفی هم، هزینه ارسال آن کم نیست، به‌اعتقاد من پست کتاب باید در سرتاسر ایران از سیستان‌وبلوچستان تا ماکو به‌ویژه برای دانش‌آموزان و دانشجویان کاملا رایگان باشد. در واقع دولت باید با اعطای یارانه‌هایی نظیر معافیت مالیاتی، رایگان کردن پست و دیگر حمایت‌های مشابه مسیر فرهنگی را هموارتر کند تا مردم سود اصلی را از این حمایت‌ها ببرند. آلمان یکی از پیشرفته‌ترین کشورها در حوزه‌های مختلف است؛ در واقع یکی از نخستین‌ها است و حتی بیشتر از امریکا در این کشور در مواردی معافیت مالیاتی بدون قیدوشرط اعمال می‌شود. البته در حوزه نشر معافیت مالیاتی به‌صورت کامل وجود ندارد و از ۲۵ درصد مالیات کلی، تنها ۷ درصد از ناشران دریافت می‌شود. یعنی ناشران در کشور آلمان فقط ۷ درصد درآمدشان را بابت مالیات به دولت می‌دهند و یارانه‌های دیگر در قالب پست رایگان کتاب است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*