ایران رکورددار بیابانزایی در جهان
۱۷ژوئن بهعنوان روز جهانی مبارزه با بیابانزایی نامگذاری شده و دغدغهمندان حوزه محیطزیست این روز را در کشورهای مختلف گرامی میدارند.
بیابانزایی ناشی از خشکسالیها و قحطیهای شدید در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰، بهعنوان یکی از معضلات کشورهای توسعهنیافته در سطح بینالمللی مطرح شد. در سال ۱۹۹۴، پس از تدوین نهایی کنوانسیون مقابله با بیابانزایی، ۱۷ ژوئن ازسوی سازمان ملل روز جهانی مبارزه با بیابانزایی نام گرفت.
در سایه خشکسالی و تغییر اقلیم دهههای اخیر، روند بیابانی شدن ایران سرعت گرفت و طبق محاسبات سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، هماکنون ۳۲ میلیون هکتار از اراضی یعنی یکپنجم مساحت کشور در معرض خطر بیابان شدن قرار دارد؛ پدیدهای که باعث کاهش حاصلخیزی خاک و تخریب سرزمینی در اراضی جنگلی، تالابی، بیابانی و کشاورزی میشود. صمت به بهانه روز جهانی مقابله با بیابانزایی با کارشناسان این حوزه گفتوگو کرده است.
بیابانزایی مختص ایران نیست
اسماعیل کهرم، استاد دانشگاه، بومشناش و فعال محیطزیست در گفتوگو با صمت با بیان اینکه ایران رکورددار بیابانزایی در جهان است، گفت: جنگلها قبل از انسان بهوجود آمدند و بیابانها بعد از انسان؛ پس بیابان دستساز ما انسانهاست.
وی با تاکید بر اینکه ایران در حال حاضر ۹۰ میلیون هکتار مرتع دارد، اما تا ۴ برابر ظرفیت این مراتع از آنها بهرهبرداری میشود، اظهار کرد: پاکتراشی جنگل و چرای بیرویه دام در مراتع از عوامل اصلی بیابانزایی در ایران است که بیهیچ نظارتی روز به روز افزایش مییابد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: با حذف پوشش گیاهی و عریان شدن خاک، خاکدانهها انسجام خود را از دست میدهند و حرکت میکنند و این آغاز فرآیند بیابانزایی است.
کهرم افزود: ارتفاع مناسب خاک برای کشاورزی ۳۰ سانتیمتر است و اگر گیاهی که خاکدانهها را منسجم کرده برداشته شود، مدتهای مدیدی طول میکشد تا خاک باروری ایجاد شود.
این فعال محیطزیستی درباره تفاوت بیابان و بیابانزایی گفت: بیابان یک بیوم (سرزمین) یا یک نوع اکوسیستم است که بهطور طبیعی در زمره بیومهای کلان کره زمین بهشمار میآید. این بیوم در کنار سایر بیومها مانند جنگلهای حارهای، جنگلهای معتدله، علفزار و بوتهزار قرار دارد؛ اما بیابانزایی یا Desertification یا بیابانی شدن پدیدهای است که در اثر عملکرد نادرست انسان در طبیعت پدید میآید. بیابانزایی ناشی از تخریب خاک در مناطق خشک، نیمهخشک و کمرطوبت است که بر اثر عوامل مختلف از جمله تغییر آبوهوا و فعالیتهای انسانی حادث میشود. این پدیده یکششم جمعیت جهان، ۷۰ درصد اراضی خشک و نیز یکچهارم مساحت جهان را تحت تاثیر اثرات منفی خود قرار داده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به تفاوت کویر و بیابان، مناطق کویری ایران را بسیار منحصر بهفرد و ارزشمند توصیف کرد و گفت: تنوع گیاهی کویر فوقالعاده است و نادرترین جانوران در این مناطق زیست میکنند و باید بر حفاظت هرچه بیشتر از اکوسیستمهای کویری اهتمام ورزید.
کهرم بیان کرد: بارش کم، نوسان شدید دما، دمای بالا و تبخیر زیاد، پوشش گیاهی بسیار فقیر و پراکنده و خاکهای دارای مواد آلی کم و اغلب جوان و کم تحول یافته از ویژگیهای بیابانهاست.
فکری به حال بیابانزایی کنیم
این بومشناس با تاکید بر اینکه اگر فکری به حال بیابانیزایی در این سرزمین نشود، بهزودی ایران به کشوری مانند سودان تبدیل خواهد شد که سراسر بیابان و فاقد هر گونه مرتع و پوشش گیاهی است، یادآور شد: باوجود اینکه عوامل زیستمحیطی، تغییرات آبوهوایی و کمبود بارش نقش بسزایی در فرسایش زمین و پیشروی بیابانها دارند، در برخی موارد فعالیتهای انسانی را نیز باید در زمره این گروه قرار داد.
این استاد دانشگاه گفت: عوامل مختلفی در ایجاد و تشدید پدیده بیابانزایی در کشور نقش دارند که بروز خشکسالیهای پیاپی، حضور مستمر دامداران و تعداد زیاد دام، چرای بیرویه و مفرط، تامین نشدن سوخت موردنیاز روستاهای منطقه که منجر به بوتهکنی از سطح مراتع شده، فقر پوشش گیاهی منطقه، توسعه اراضی کشاورزی و بهرهبرداری بیش از حد از منابع آبهای زیرزمینی از جمله این عوامل است.
وی افزود: اجرای پروژههای عمرانی و بهم زدن سطح خاک بیتوجه به حساسیت خاک به فرسایش بادی، تبدیل غیراصولی جنگلها و مراتع، رهاسازی اراضی زراعی حساس به فرسایش آبی و بادی و نیز شخم در جهت شیب و شیوههای نامناسب آبیاری از دیگر عوامل بیابانزایی است.
کهرم سرعت بیابانی شدن در ایران را بیش از هر نقطه دیگر در خاورمیانه دانست و گفت: حتی عربستان برای جلوگیری از گسترش بیابانها اقدام به واردات علوفه حتی از ایران میکند، این در حالی است که ما همچنان اصرار به کشت علوفه داریم.
این استاد محیطزیست معتقد است مالچ نفتی، خاک را نازا و از رویش علف و گیاهان جلوگیری میکند و همین مسئله بر زیست و تغذیه جانوران علفخوار تاثیر منفی میگذارد.
برهوت مسموم، ثمره مالچپاشی
وی با اشاره به اینکه یکی از جدیترین تاثیرات منفی مالچپاشی بر جانوران کوچک و ریز است، تصریح کرد: حشرات نقش بسیار مهمی در چرخه غذایی و اکوسیستم ایفا میکنند و آنچه بعد از مالچپاشی باقی میماند برهوت مسموم بدون گیاه و جانور است که همین امر عامل نابودی حشرات و جانوران در مناطق مالچپاشیشده است.
کهرم افزود: نور خورشید در خوزستان شدید است و همین مسئله باعث میشود ذرات نفتی مالچ بعد از مدتی خاصیت خود را از دست داده و خرد و پوسیده شوند. با وزش باد، این ذرات آلوده به مواد نفتی در آسمان به حرکت در میآیند و سلامت شهروندان را بیش از گردوغبار عادی تهدید میکنند.
آبخیزداری، راهکار گره بیابانزایی
این استاد دانشگاه تاکید کرد: برای از بین بردن اثرات منفی بیابانزایی میتوان آن مناطق بیابانی را که استعداد پوشش گیاهی دارند، با فنون و تکنیکهای آبخیزداری، جنگلکاری کرد یا اینکه دور تا دور آن مناطق کویری و بیابانی که امکان جنگلکاری و استقرار پوشش گیاهی ندارند، پوشش گیاهی مستقر کرد تا از پیشروی بیابان جلوگیری بهعمل آید و از اثرات منفی بیابانزایی کاسته شود.
بیابانزایی در مقابل بیابانزدایی
محمد درویش، کنشگر محیطزیست و کویرشناس به بهانه روز جهانی مقابله با بیابانزایی به صمت گفت: بین دو کلمه بیابانزایی و بیابانزدایی فرق اساسی وجود دارد. بیابان، اکوسیستمی است که تنوع زیستی گیاهی و جانوری خود را دارد. باید به محدوده بیابان بهعنوان بخشی از طبیعت نگاه و با محافظت از بیابان از گسترش آن جلوگیری کرد.
وی ادامه داد: نباید بهمنظور مقابله با گسترش بیابان بخشی از ژنتیک کشور و گونههای مختلف جانوری آن را نابود کرد، زیرا ذخیره ژنتیکی کشور که در بخش سرمسازی کاربرد دارد با این اقدام از بین خواهد رفت.
این کویرشناس با اشاره به اینکه بیابانزایی بهمعنی گسترش فیزیکی بیابانها نیست، افزود: گسترش بیابان به این معنی نیست که ماسهها از بیابان حرکت کنند و به شهر هجوم بیاورند و شهر را تسخیر کنند.
وی کاهش وسعت جنگلها، مراتع و تالابها را از مصادیق بارز و مهم بیابانزایی دانست و افزود: تخریب سرزمین در مناطق خشک و نیمهخشک ناشی از فعالیتهای اکوسیستمی (مولفههای طبیعی) و اقدامات نابخردانه انسانی است. همچنین تخریب و شور شدن خاک و فرونشست زمین، در نتیجه افت کارآیی سرزمین از جمله مولفههای متروکه شدن سکونتگاهها و در نهایت مهاجرت است.
درویش با اشاره به اینکه ۳۰ استان کشور درگیر فرونشست هستند، اظهار کرد: براساس آخرین مطالعات، دامنه فرونشست فقط به گیلان و مازندران نرسیده، در حالی که این معضل از لردگان چهارمحالوبختیاری تا دشت فسا در استان فارس و جنوب بختگان، سمنان، یزد و دشت میناب همدان گسترش یافته است.
این کویرشناس تصریح کرد: در طول یک قرن ۸ میلیون هکتار از رویشگاههای جنگلی از دست رفته و از سال ۱۳۳۵ تا امروز نیمی از جنگلهای هیرکانی، ارزشمندترین رویشگاههای جنگلی کشور از بین رفته و ۱۵ میلیون اصله بلوط را در ۳۰ سال اخیر در زاگرس از دست دادهایم. همه اینها باوجود حرفهای قشنگی که در زمینه صیانت از محیطزیست زده شده، شکل گرفته است. وی خاطرنشان کرد: هماکنون میزان بیابانزایی ایران بهعلت دو مولفه نشست زمین و فرسایش خاک وحشتناک است. بیشترین میزان فرسایش خاک در جهان به نسبت وسعت و بیشترین رکورد نشست زمین (فرونشست سالانه ۵۴ سانتیمتر) در ایران اتفاق میافتد. درویش گفت: از نظر انتشار گازهای گلخانهای نیز ایران جزو ۹ کشور اول در جهان است، در حالی که هفدهمین کشور پرجمعیت دنیا بهحساب میآید. از نظر مصرف زیاد پلاستیک که منجر به کاهش نفوذپذیری آب در خاک، افزایش سیل و بیابانزایی میشود نیز ایران جزو ۵ کشور نخست مصرفکننده پلاستیک است. هر ایرانی بهطور متوسط 3 برابر استاندارد جهانی، پلاستیک مصرف میکند.
وی به راهکار مناسب مقابله با بیابانزایی اشاره کرد و گفت: برنامه توسعه هر کشوری باید براساس توان بیولوژیک آن سرزمین بازمهندسی شود. کشوری که میانگین تبخیر سالانهاش دستکم ۵۰ درصد بیشتر از میانگین جهانی است و روی کمربند خشک جهان قرار دارد، نباید اقتصادش متاثر از آسمان باشد و کشاورزان آن چاهی در زمین حفر کنند.
چین، الگوی موفق مهار بیابانزایی
درویش در پاسخ به این پرسش که چه کشورهایی در مهار بیابانزایی موفق عمل کردند، گفت: کشورهایی مثل قزاقستان در یکی، دو دهه اخیر عملکرد خوبی داشتهاند. کشورهایی مثل چین گامهای بلندی برای تبدیل ناهمواری ماسهای و بهبود کانونهای فرسایش بادی برداشتهاند. کشورهایی مثل استرالیا بهدلیل اینکه جمعیت کمی بهنسبت وسعت و قلمروشان دارند، عملا مشکل چندانی برای گسترش بیابان ندارند. وی گفت: در نقشه جهانی حساسیت اراضی به بیابانزایی همه قلمرو سرزمینی کشور ما قرار دارد و با رنگ قرمز مشخص شده است.
درویش با بیان اینکه عرض ۲۵ تا ۴۰ درجه نیمکره شمالی آسیبپذیرترین و شکنندهترین مناطق در مواجهه با بیابانزایی است، اظهار کرد: متاسفانه ایران هم در این کمربند خشک قرار دارد و عوارض این نقطه خشک از جهان در کشور ما کاملا مشهود است.
این کویرشناس با تاکید بر اینکه ایران دارای بالاترین نرخ فرونشست زمین در جهان است، گفت: برای کاهش و مقابله با این اتفاق، عزم ملی لازم است و دولتمردان باید با برنامههای کوتاه، میان و بلندمدت در رفع این مشکل بزرگ اهتمام ورزند؛ در غیر این صورت تا کمتر از نیم قرن آینده ممکن است ایران به زمینی بیابانی تبدیل شود.
در این شرایط آبخیزداری مناسب با شرایط اقلیمی هر منطقه مهمترین عامل مقابله با بیابانی شدن ایران است.
سخن پایانی
کارشناسان با تاکید بر ضرورت آبخیزداری برای مقابله با پدیده بیابانزایی معتقدند برای مقابله با گسترش بیابان باید در مناطق بیابانی مستعد پوشش گیاهی مستقر یا اینکه دورتادور کویر و بیابان را جنگلکاری کرد. بهاذعان کارشناسان، آبخیزداری از عوامل عمده مقابله با بیابانزایی است و دولتهای کشورهایی مثل ایران که در کمربند گرم و خشک نیمکره شمالی واقع هستند باید اهداف و برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت تعریف کنند تا این کشورها به بیابان تبدیل نشوند.