چالشهای دستیابی به توسعه پایدار
نیل به توسعه پایدار در بخش معدن و صنایع معدنی کشور، مستلزم بکارگیری برنامهریزیهای مختلف در جهت فراهمسازی بسترهای مناسب و رفع موانع است.
در این باره معدنکاران و فعالان جامعه معدنی کشور عقیده دارند که راهی طولانی برای تحقق توسعه پایدار در پیش رو بوده و باید موانع و تحقق این اهداف با توجه و حمایتهای نهادهای دولتی بخش معدن برداشته شود.
در آغاز باید گفت در کنفرانس سازمان ملل سال ۱۹۹۲ در برزیل توسعه پایدار به مفهوم رفع نیازهای نسل حاضر با توجه به تامین نیازهای نسل آینده تعریف شده و در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار، مراحل معدنکاری مدرن عبارت است از پیجویی، اکتشاف، مطالعات زیستمحیطی، برنامهریزی، بازکردن معدن، تولید، بستن معدن، بازسازی معدن.
از همین رو برای بررسی آنکه چه میزان از توسعه پایدار در بخش معدن و صنایع معدنی کشور محقق شده، کافی است روند موجود در هر یک از موارد یادشده در مراحل معدنکاری مدرن را رصد و تحلیل کنیم. در حوزه اکتشافات هنوز در مراحل سطحی قرار داریم و به جز چند مورد محدود، برنامه مدون و گستردهای برای گسترش اکتشافات عمقی وجود ندارد.
در بحث مطالعات زیستمحیطی نیز به دلیل نقش قوانین هنوز فاصله زیادی تا اجرای اقدامات مناسب در جهت حفظ منابع طبیعی داریم. همچنین اقدامات مربوط به بستن و بازسازی معادن نیز به دلیل وجود بسیاری از موانع، مغفول و محدود مانده است.
از آنجا که در توسعه پایدار روابط بین انسانی و روابط بین انسان و محیط پیرامون حاکم است، ۳ دسته در دستیابی به این موضوع نقشآفرینند. دسته نخست بخش دولتی متولی حوزه معدن، دوم نهادهای دولتی متولی حوزه محیطزیست و منابع طبیعی و در پایان معدنکاران. البته این ترتیب نشاندهنده اولویت نیست و این ۳ دسته مانند ۳ رأس یک مثلث با یکدیگر ارتباط دارند. تدوین سیاستهای مناسب معدنی، برقراری ارتباط سازمان محیطزیست و منابع طبیعی با معدنکاران، تدوین سیاستهای مناسب زیستمحیطی، افزایش تعاملات سازنده میان متولیان بخش معدن و معدنکاران، در نهایت ارتباط معدنکاران با متولی معدنی و سازمانهای زیست محیطی بسترهایی هستند که در صورت فراهمسازی آنها بخش معدن به توسعه پایدار دست مییابد.
ضمن افزایش تعامل و ارتباط باید به این نکته نیز یادآور شد که به جهت حصول اهداف توسعهای، هریک از ۳ دسته نقشآفرین یادشده باید یکدیگر را در سود و ضرر هم شریک بدانند؛ به این معنا که مشکلات حوزه معدن و محیطزیست را مستقل از یکدیگر ندانسته و با جهتگیریهای منفی منجر به مانعسازی برای یکدیگر نشوند. هرچه این مثلث متوازنتر بوده و تعاملات ارتباطات سالم و صحیحی بین آنها برقرار باشد، شاهد حرکت بیشتری به سوی دستیابی به توسعه پایدار در حوزه معدن و صنایع معدنی هستیم.
در ادامه نباید از نقش فعالان بخش خصوصی در دستیابی به توسعه پایدار و الزام رفع موانع فعالیتهای این بخش در حوزه معدن غافل شد. وزندهی و میزان اهمیت فعالان بخش خصوصی در معادن و صنایع معدنی، مشابه با میزان ارزش متولیان دولتی این حوزه و همچنین معدنکاران دولتی و نیمهدولتی است. اما متاسفانه در عمل، شاهد اتفاقات دیگری در این عرصه هستیم.
از سویی به جهت آنکه مقیاس معدنکاری بخش خصوصی کوچک اما با فراوانی زیاد است، باید نگاهی به سازمانهای معدنی غیردولتی داشته باشیم.
این سمنها(سازمانهای مردمنهاد یا NGO ها) باید به جای رقابت با یکدیگر، دستبهدست هم داده و همانند نخ تسبیحی برای هدایت معدنکاران بخش خصوصی به سمت حصول توسعه پایدار در این حوزه حرکت کنند. انتظار میرود معدنکاران نقش مهمی در توسعه پایدار داشته باشند اما آیا در عمل ابزار و بسترهای لازم این اقدام برای آنها فراهم است؟
متاسفانه این روزها معدنکاران بخش خصوصی با مشکلات متعددی از جمله تامین ماشینآلات مناسب معدنی، لجستیک اکتشاف، فرآیندهای معدنکاری، فرآوری و تولید محصول نهایی، بیثباتی قوانین و... دست به گریبان است. با وجود این مشکلات نمیتوان انتظار داشت بخش خصوصی بتواند بهعنوان فعال معدنی، وظایف خود را در جهت توسعه پایدار بهدرستی انجام دهد.
آیدین زینالزاده- فعال و کارشناس معدنی