بهرهوری سبز در اقتصاد تاریک
بهرهوری سبز یکی از ابزارهایی است که در اختیار توسعه پایدار قرار میگیرد تا ضمن سودجویی اقتصادی بتوان محیطزیست را حفظ و توسعه را پایدار کرد. درواقع بهرهوری سبز برگرفته از تلفیق دو واژه بهبود بهرهوری و حفاظت از محیطزیست است که بهعنوان یک راهکار و نوآوری در مسیر صیانت از محیطزیست، بر بهینهسازی مصرف و بهرهبرداری از منابع طبیعی، توسعه و رشد مستمر اقتصادی تاکید دارد.
استراتژی بهرهوری سبز از ابزارها و تکنیکهای مرتبط از طریق ارزیابی عملکرد بنگاههای اقتصادی، قیمتگذاری و هدررفتها و ضایعات منابع اقتصادی در فرآیند تولید، تلاش در جهت کاهش آلودگی و اثرات مخرب زیستمحیطی بنگاهها، قصد دارد موجب ارتقای بهرهوری، سود، رقابتپذیری و بهبود کیفیت زندگی بشر شود.
محمدرضا محبوبفر، عضو انجمن مخاطرات محیطی و توسعه پایدار ایران در گفتوگو با صمت بهرهوری سبز را راهکاری اساسی برای دستیابی به توسعه پایدار میداند و میگوید بهرهوری سبز به مدیریت انرژی و مدیریت مصرف منابع طبیعی منجر میشود و توسعه پایدار را رقم میزند. همین مسئله سود و منافع کوتاهمدت و بلندمدتی را عاید اقتصاد کشور میکند. اساسا بهرهوری سبز، یک استراتژی برای توسعه اقتصادی و حفظ محیطزیست است. البته تحقق بهرهوری سبز یکشبه و چندماهه امکانپذیر نیست و برای تحقق آن باید تغییر اساسی در الگوی توسعه رخ دهد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
بکارگیری بهرهوری سبز در همه صنایع
تنها تغییر تکنولوژی و فناوری نیست که در حوزه صنعت به بهرهوری سبز میانجامد، بلکه با تمرکز بر استفاده کارآ و بهینه از مواد اولیه، انرژی و آب برای کاهش تولید ضایعات و توجه به محیطزیست در تمام مراحل تولید موجب تغییر نگرش در تمام سطوح بخش مدیریت میشود.
در نتیجه کاهش مصرف نهادههای تولید به ازای یک مقدار مشخص تولید یا ارائه خدمات، کاهش هزینههای تولید، کیفیت و رقابتپذیری محصولات در سطح ملی و جهانی ارتقا پیدا میکند که رشد اقتصادی را بهبود میبخشد؛ بنابراین بهطور کلی بکارگیری بهرهوری سبز در همه صنایع و بنگاههای تولیدی کوچک و بزرگ، افزایش سودآوری و رشد اقتصادی را با توجه به مسائل زیستمحیطی به همراه دارد.
به نظر میرسد این استراتژی راهکار خوبی برای حفظ محیطزیست و در عین حال توسعه باشد اما باید نظر مخالفان را نیز شنید. برخی از کارشناسان محیطزیست بر این باورند که بهرهوری سبز شاید در تولید یک کالا میزان خسارت به محیطزیست را کاهش دهد اما همانطور که گفته شد بهرهوری منجر به افزایش تولید و در نهایت افزایش رشد اقتصادی میشود.
به همین ترتیب اگر میزان خسارت محیطزیستی تولید یک کالا با بهرهوری سبز مثلا از ۵ به ۲ کاهش پیدا کرده باشد، ممکن است با افزایش تولید کالا میزان خسارت نهتنها کاهش نیابد، بلکه بیشتر شود.
به همین منظور باید بهدنبال ریشههای اقتصادی این مشکل بود. بر همین اساس برخی سیاستمداران سبز بهرهوری به نفع محیطزیست را کافی نمیدانند و رشد اقتصادی صفر را پیشنهاد میکنند.
برخی از سبزهای رادیکال نیز علاوه بر توقف رشد افسارگسیخته اقتصادی، خواهان دگرگونی شیوه تولید اقتصادی به نفع محیطزیست و رفاه انسانها هستند.
بهرهوری سبز و بهینهسازی مصرف در عرصه محیطزیست را چگونه تعریف میکنید؟ این شاخص از چه زمانی وارد سیاستگذاریهای کلان کشورها شد؟
نخستینبار بهرهوری سبز از سوی سازمان بهرهوری آسیا در سال ۱۹۹۴ مطرح شد. بهرهوری سبز، راهبردی است که در آن توسعه پایدار محیطزیست سرزمین فراهم میشود. بهرهوری سبز، یک عامل اساسی است که میتواند ضمن افزایش مطلوبیت منابع طبیعی کشور و حفظ آن، سود سرشار و منبع اقتصادی زیادی را متوجه نسل فعلی و نسلهای آینده کند.
هدف از بهرهوری سبز صرفهجویی در منابع طبیعی و استفاده بهینه از آن است که در نهایت میتواند منجر به افزایش بهرهوری و توسعه اقتصادی در جوامع شود. درواقع بهرهوری سبز بهدلیل مصرف بهینه منابع در چارچوب توان اکولوژیکی سرزمین موجب حفاظت و ایمنی در محیطهای طبیعی میشود.
امروزه بهرهوری سبز در دنیا جایگاه مطلوبی بهدست آورده است، به این صورت که با استفاده از تکنولوژی و فناوری به ابزارهای گوناگونی به نفع مدیریت محیطزیست دسترسی پیدا میکند. همین مسئله منجر به کاهش تاثیرات مخرب فعالیتهای انسانی از جمله فعالیت سازمانها و صنایع میشود.
هیچ کشور و جامعهای با عنایت به بهرهوری سبز و صرفهجویی در منابع محیطزیستی در انتظار تخریب محیطزیست و پیامدهای آن نخواهد بود.
امروز در جهان ضرورت بهرهوری سبز برای دستیابی به توسعه پایدار بسیار احساس میشود و کشورها بهواسطه آن از نابودی محیطزیست خود جلوگیری میکنند.
سازمان بهرهوری آسیا با توجه به این ضرورت بود که بهرهوری سبز را مطرح کرد و آن را در تمام بخشهای کشاورزی، صنعتی، تولیدی و حتی خدماتی بسط داد.
ا قتصاد ایران چقدر توانسته بهرهوری سبز را در سازکار خود درونی کند؟
در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، مفاهیمی مانند بهرهوری سبز معنا ندارد، چراکه محیطزیست و منابع طبیعی آنها از گزند مافیای اقتصادی در امان نیست.
زمانی که افراد با توهم توسعه به سمت بهرهبرداری بیرویه از محیطزیست و منابع طبیعی از جمله جنگل و منابع آبی میروند، مشخص است که بهرهوری سبز اصلا معنا و مفهومی پیدا نمیکند و هیچ تعهدی نسبت به آن شکل نمیگیرد.
در حالحاضر اهداف اصلی توسعه در کشور به حفاظت محیطزیست بیتوجه بوده و فقط بهدنبال سودآوری تجاری است، در حالیکه رویکرد اصلی توسعه ارتقا و بهبود کیفیت زندگی جامعه است. وقتی از بهرهوری سبز صحبت میکنیم یک تفکر پیشگیرانه تعریف میشود.
اگر رویکرد مسئولان کشور در وزارتخانههای نیرو، صنعت، معدن و تجارت، نفت و سایر وزارتخانههایی که بهنوعی مصرفکننده منابع طبیعی هستند، رویکرد بهرهوری سبز و حفاظت از محیطزیست بود، امروز هزینههای اقتصادی گزاف به کشور تحمیل نمیشد و درنهایت به تخریب گسترده محیطزیست نمیرسیدند.
بهرهوری سبز منجر به صرفهجویی در منابع طبیعی و استفاده بهینه از آن میشود که علاوه بر حفظ محیطزیست سود اقتصادی پایدار ایجاد میکند اما در ایران شاهدیم که تلفیق توسعه صنعتی و کشاورزی با حفظ محیطزیست اصلا بهکار گرفته نمیشود.
برخی فعالان اقتصادی معتقدند اعمال محدودیتهای محیطزیستی در کوتاهمدت به افزایش هزینه و کاهش تولید منجر میشود که مغایر با اهداف بهرهوری برای کاهش هزینه و افزایش تولید است. نظر شما در اینباره چیست؟
بهرهوری سبز به مدیریت انرژی و مدیریت مصرف منابع طبیعی منجر میشود و توسعه پایدار را رقم میزند. همین مسئله، سود و منافع کوتاهمدت و بلندمدتی عاید اقتصاد کشور میکند.
اساسا بهرهوری سبز، یک استراتژی برای توسعه اقتصادی و حفظ محیطزیست است. اما تحقق بهرهوری سبز یکشبه و چندماهه امکانپذیر نیست و برای تحقق آن باید تغییرات اساسی در الگوی توسعه رخ دهد.
مصرفگرایی و بهرهبرداری بیرویه از منابع طبیعی، صنعتی شدن کشورها و استفاده از سوختهای فسیلی افزایش پیدا کرده که بدون توجه به نیازهای نسل آینده بوده است.
همین مسئله منجر به بروز و ظهور مشکلات متعدد محیطزیستی شده و در حال حاضر، به صورت تغییرات آب و هوایی، گرمایش زمین و خشکسالی منابع آبی خود را نشان داده است. در این میان، کشورهایی مانند عربستان و کویت که بهنوعی همپایه ایران محسوب میشدند، تفکر و رویکرد توسعه خود را به سمت بهرهوری سبز سوق دادند.
این کشورها با آیندهنگری که از خود نشان دادند توانستند حتی به صادرکننده فناوری محیطزیستی در مصرف و تولید آب بدل شوند. در حالیکه میزان بارندگی این کشورها یکسوم ایران است اما میبینیم که این کشورها در سازگاری با اقلیم و توسعه به کجاها رسیدهاند و ایران به کجا رسیده است.
آیا تحریمها در عقبماندگی ایران در این عرصه تاثیرگذار بوده است؟
چالش تحریمها سالهای سال است با ما بوده و تاثیرات خود را بر اقتصاد کشور گذاشته است. ایران از زمان پیروزی انقلاب درگیر تحریمها و فشارهای اقتصادی خارجی بوده و سوءمدیریت داخل کشور نیز به آن اضافه شد و دست مافیای اقتصادی را باز گذاشت که از طریق تحریمها و فشارهای اقتصادی بینالمللی تجارت و کاسبی کنند.
این روزها تاثیر تحریمها و فشارهای اقتصادی بینالمللی در تمامی امور زندگی مردم ایران و حتی حکومت و دولت مشهود است. شرایط به صورتی درآمده که حتی اگر هم برخی مدیران متعهد در کشور تفکر بهرهوری سبز داشته باشند نمیتوانند آن را اجرایی کنند، چراکه با وجود تحریمها و قطع ارتباط ایران با فناوری جهانی این مسئله امکانپذیر نیست.
زمانی که گره تحریمها همچنان پابرجاست نمیتوان از تفکر و استراتژی بهرهوری سبز صحبت کرد. امروز کشورهای پیشرفته جهان از حالت بهرهوری سبز عبور کرده و به کشورهای پایدار محیطزیستی تبدیل شدهاند.
وقتی توسعه پایدار محیطزیستی بهوجود میآید، توسعه به معنای واقعی شکل میگیرد و درآمد افزایش پیدا میکند.
در این شرایط، صنعت از طریق فناوری به نحوی توسعه مییابد که مصرف آب آن بهینه بوده و آلایندگیهای محیطزیستی به حداقل رسیده است.
برخی کارشناسان بر این باورند که بهرهوری سبز و بهینهسازی مصرف، میزان تخریب کمتری در تولید یک کالا ایجاد میکند اما با رشد اقتصادی و افزایش تولید کالاها در پی بهرهوری، به صورت کلیتری تخریب محیطزیست اتفاق میافتد. در این زمینه چگونه فکر میکنید؟
این نقد به بهرهوری سبز را رد میکنم. بهرهوری سبز مفهومی است که حتی میزان تولید را متعادل میکند و اجازه نمیدهد از منابع محیطزیست و طبیعی بیش از حد مجاز استفاده شود.
بهرهوری سبز با متعادل کردن تولید توسعه را نیز متعادل میکند. اساسا بهرهوری سبز با صرفهجویی در مصرف منابع طبیعی معنا میشود.
اگر بهرهوری سبز منجر به مصرف بیش از اندازه منابع محیطزیستی شده باشد، از مفهوم خود منحرف شده است. بهرهوری سبز تنظیمکننده فعالیتهای انسان با محیطزیست است.
شاید در کشورهایی که از بهرهوری سبز و توسعه پایدار میگویند انحرافاتی رخ داده اما در همانجا نیز باید بهدنبال علت این انحراف بود. بهطور مثال، به خطر افتادن امنیت غذایی در جهان برخی از کشورها را مجبور به استفاده بیش از حد از منابع محیطزیستی کرده و به این سمت کشانده است.
سخن پایانی
در مجموع برخی کارشناسان بر این باورند که بهرهوری سبز میزان تولید کالا و رشد اقتصادی را متعادل میکند و اجازه نمیدهد افزایش تولید پس از بهرهوری بهگونه دیگری به محیطزیست آسیب برساند. در واقع بهرهوری سبز ابزاری برای نیل به توسعه پایدار است.
با این حال، کارشناسان دیگری معتقدند سازکار شیوه تولید اقتصادی جهانی، نه براساس نصایح اخلاقی محیطزیستی، بلکه براساس رقابتپذیری و کسب سود بیشتر فعالیت میکند و تعریف بهرهوری نیز از همین کسب سود بیشتر ناشی میشود.
بنابراین بهرهوری سبز با وجود اینکه امر لازمی است اما کافی نبوده و حفظ محیطزیست نیاز به تغییرات ریشهایتری در سازکار شیوه تولید اقتصاد دارد.