از اشتباهات گذشته درس بگیریم
سیدمحمدمهدی رئیسزاده-فعال بازرگانی
ارزآوری مهمترین پیامد و ضرورت صادرات است. کشورهای مختلف جهان از صادرات بهویژه صادرات کالاهایی با ارزشافزوده بالا، منابع ارزی و درآمدهای مهم خود را تامین میکنند. در بسیاری از جوامع، از صادرات غیرنفتی بهعنوان ابزاری برای پیشرفت و بهبود شرایط اقتصادی خود استفاده شده و دولتها همواره در تلاش هستند تا شریانهای تجاری خود را از دست ندهند. ایران نیز از دهههای گذشته تلاش کرد تا فعالیتهای تجاری خود را توسعه داده و با ظرفیتهای خود به نیاز منطقه پاسخ دهد. این رویکرد مناسب، موثر ودرست ارزیابی میشود، اما برای رسیدن به نتیجه مطلوب، تنها برنامهریزی کافی نیست. ایران طی سالهای گذشته با مشکلات و لرزههای اقتصادی مواجه شد. مهمترین این مشکلات، افزایش تحریمها علیه ایران بود که درآمدهای نفتی را به نحو چشمگیری کاهش داد. تا پیش از این تحریمها، برنامهریزی ایران برای توسعه صادرات غیرنفتی بود. اگر پیش از اعمال تحریمها، ایران میتوانست تا حدی با این محدودیتها مقابله کند و درآمدهای ارزی خود را از دست ندهد، اما نهتنها تا پیش از آن، بلکه حتی تا سالهای پس از آن نیز به سمت تحقق اهداف خود حرکت نکرد. در اغلب برنامههای توسعهای کشور، به مسئله صادرات و افزایش درآمدهای غیرنفتی توجه شده، اما هنوز راهکارها و راهبردهای عملیاتی برای این اهداف، تدوین و اجرا نشده است. حتی در سند چشمانداز نیز قرار بود ایران تا سال ۱۴۰۴ تبدیل به یکی از مهرههای اصلی تجارت در منطقه تبدیل شود. با این وجود، نهتنها نتوانستیم به اهداف خود جامه عمل بپوشانیم، بلکه هر سال بازارهای صادراتی خود را از دست دادیم. این عقبگرد، دلایل گوناگون و متعددی دارد که مهمترین آن را میتوان ایراد در سیاستها و نقشه راه داخلی معرفی کرد.
برای ایجاد توسعه پایدار در تجارت کلان و رسیدن به تراز تجاری مثبت، باید ابتدا پایههای فعالیت تجاری در تمامی حلقهها را (اعم از تولید، توزیع و...) قدرتمند کنیم. ایجاد فضایی باثبات برای تجارت، لازمه توسعه متوازن است و نباید به این نکته بیتوجه بود. از اینرو در گام نخست اصلاح رویکردهای مدیریتی از نیازهای توسعه تجارت بوده و با تدوین سیاستهای زیربنایی و اصولی، میتوان پایههای صادرات را تقویت کرد. ایران ظرفیتهای بالقوهای را برای توسعه تجارت بهویژه افزایش صادرات غیرنفتی خود دارد. سال گذشته رئیس وقت سازمان توسعه تجارت از تدوین نقشه راه توسعه صادرات خبر داده بود. هر سال از این نوع اهداف بلندپروازانه صحبتهای فراوانی میشود، اما متناسب با شرایط و امکانات بالفعلی که امروزه شاهد آن هستیم، تحقق اهداف کلان و سنگین اقتصادی کمی نشدنی به نظرمیرسد. بنابراین به منظور گسترش صادرات غیرنفتی نخست باید ضعفهای خود را شناسایی کرده و سپس به تدوین راهکار برای این خلأها توجه داشته باشیم. یکی از این ضعفهای جدی، بیتوجهی به تکمیل زنجیره ارزشافزوده و تنوع سبد صادراتی است. تنوع در سبد صادراتی به معنای افزایش تعداد کالاهای صادراتمحور بوده و این اقدام جز با توسعه صنایع پاییندست محقق نخواهد شد. در حالحاضر، فقط ۵ دسته کالا ۸۰ درصد از صادرات غیرنفتی ایران را تشکیل میدهند و مواد پتروشیمی و مواد معدنی جایگاه مهمی در این آمار دارند. نبود کالاهایی با ارزشافزوده بالا و همچنین دارای مزیت رقابتی یکی از موانع مهم صادرات غیرنفتی است. در حالحاضر بخش زیادی از صادرات غیرنفتی ایران، صنایع پتروشیمی و به نوعی مواد خام است. از اینرو فعالان تجاری عقیده دارند که بهتر است به سمت صادرات کالاهایی با ارزشافزوده بالاتر حرکت کنیم. اما مشکل مهم تولید در ایران، وجود تورم فزاینده است. بهدلیل افزایش تورم در تمامی بخشهای تولیدی، نرخ تمام شده کالاها بالا بوده و همین مسئله مزیت رقابتپذیری را از تولیدات ایرانی سلب میکند. در نهایت باید تاکید کرد مهمترین اقدام در شرایط فعلی برای توسعه تجارت غیرنفتی ایران، کنترل تورم و پیشبینیپذیر کردن فعالیتهای اقتصادی و تجاری است. آنکه اهداف پیشین چه بود و در کجا ایستادهایم، باید زمینهساز برنامهریزیهای مناسب و اصلاح شده برای فعالیتهای آینده شود.