داستان درام همسانسازی
بهروز صادقی-روزنامهنگار
براساس گفته رئیس کمیسیون برنامهوبودجه مجلس، همسانسازی حقوق بازنشستگان کشوری، لشکری و تامین اجتماعی در کمیسیون برنامهوبودجه و محاسبات مجلس مصوب شده است. به این ترتیب، همسانسازی احتمالا برای تصویب نهایی به صحن مجلس خواهد رفت، اما سوال اصلی برای بازنشستگان کارگری این است که آیا این همسانسازی شامل حال بازنشستگان کارگری میشود؟اجرا نشدن صحیح طرح همسانسازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی در حالی است که این گروه درخواست رفع تبعیضهای موجود بین آنان و بازنشستگان خدمات کشوری و لشکری را دارند. در این زمینه باید در نظر داشت، براساس بررسیهای انجامشده (که از سوی صداوسیما نیز انعکاس یافت)، با حذف دفترچههای درمانی تامیناجتماعی سالانه بیش از ۲ میلیارد تومان در بودجه این سازمان صرفهجویی خواهد شد، در حالی که بهخاطر هزینه چاپ همین دفترچهها تاکنون، ۲ درصد حقوق دارندگان این دفاتر کسر میشده که سرجمع این رقم سر به فلک میکشد. بیتردید اگر کسر این مبلغ (زین پس که هزینه چاپ برای دفترچهها در کار نیست)، تداوم یابد، یک ظلم و برداشت غیرقانونی آشکار خواهد بود که باید با جدیت پیگیری و از تداوم آن جلوگیری شود.
نکته دیگری که وجود دارد، اجحاف در حق بیمهشدگان تامیناجتماعی برای بیمه بودن داروهایی است که برایشان تجویز میشود؛ برای مثال یک بازنشسته تامین اجتماعی که حداقل ۲ بیماری زمینهای مزمن مثل دیابت، کلسترول یا فشارخون بالا دارد، هیچیک از داروهایی که برایش تجویز میشود و باید مصرف کند، مشمول بیمه نیست و همه را باید بهصورت آزاد از داروخانه تهیه کند و این امر در حقیقت بهمثابه ظلمی فاحش در حق بیمهشدگان تامیناجتماعی است؛ یعنی از یکسو، افزایش حقوق آنان در طرح همسانسازی در حد ۱۹ درصد بوده، در حالی که این رقم برای بازنشستگان خدمات کشوری و لشکری حداقل ۷۰ درصد نسبت به حقوق کارکنان همردیف و شاغل است و از دیگرسو، دفترچههای درمانی آنان نیز فعال است و این افراد تمامی داروهای موردنیاز خود را با برخورداری از پوشش بیمه دریافت میکنند، اما بازنشستگان تامیناجتماعی باید ویزیت پزشک معالج و هزینه اقلام دارویی موردنیازشان را از جیب خود بپردازند و بعد سازمان ادعا کند که چندین میلیارد تومان صرفهجویی داشته است اما بهنفع چه کسی؟! این استراتژی و راهبرد بهنفع هر کس و هر سازمانی که باشد، در هر حال به ضرر بازنشستگان است!
بیتردید اگر حذف دفترچههای درمان، اقدامی بهنفع بیمهشدگان بود، صندوقهای بیمه لشکری و کشوری همانگونه که سهم خود را از دولت گرفتند، خیلی پیشتر دفترچهها را حذف میکردند، در حالی که هماکنون دفترچههای درمانی آنها معتبرتر و قویتر از گذشته فعال است و در این میان، فقط سازمان تامیناجتماعی مدعی است که حذف هزینه کاغذ، چاپ و در نهایت حذف دفترچههای فیزیکی، میلیاردها تومان صرفهجویی در پی خواهد
داشت. حال پرسش اساسی این است که نمایندگان محترم مجلس که وکیل مردم هستند، چرا چشمان خود را بر قانونگریزی سازمان و دولت در این زمینه بستهاند و باوجود اینکه مشاهده میکنند سالیان درازی است که سفرههای بازنشستگان تامین، هر روز کوچک و کوچکتر و فشار اقتصادی، روحی و روانی زیادی بر آنان وارد میشود، تلاش ملموس و بازدارندهای برای حمایت از این قشر از آحاد جامعه از خود نشان نمیدهند؟
امید آنکه قوه قضاییه بهعنوان مدعیالعموم، سازمانهای بازرسی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، رسیدگی جدی به وضع بازنشستگان تامین اجتماعی و احقاق حق آنان را در اولویت برنامهها و کارهای خود قرار دهند و این گروه از آحاد جامعه را از فشارهای سخت اقتصادی امروز جامعه رهایی بخشند.