سرکوب قیمتی مانع توسعه و بازسازی
علیمحمد بد-فعال صنعت سیمان
در طول ماههای گذشته و قبل از روی کار آمدن دولت سیزدهم وعدههایی مبنی بر ساخت یک میلیون مسکن در سال مطرح میشد. سیمان یکی از محصولات ساختمانی پرکاربرد است. ظرفیت تولید صنایع سیمان کشور در موقعیت کنونی حدود ۹۰ میلیون تن برآورد میشود اما این صنایع در حالحاضر فقط با حدود ۷۰ درصد ظرفیت خود فعالیت میکنند. چنانچه این صنایع بتوانند با ظرفیت کامل خود فعالیت کنند، بدون تردید از عهده تامین نیاز کشور به سیمان برای احداث یک میلیون واحد مسکونی بر خواهند آمد، به شرط آنکه با سیاستهای اشتباهی همچون سرکوب قیمتی مانع بازسازی و نوسازی صنایع سیمان کشور نشوند.
بهای فروش سیمان در طول سالهای گذشته همواره تحتتاثیر نرخگذاری دستوری و سرکوب قیمتی بوده است. در چنین شرایطی، صنایع تولیدکننده سیمان کشور امکان بازسازی و نوسازی را از دست دادهاند. برای ساخت یک واحد با ظرفیت تولید یک میلیون تن سیمان در سال، حدود ۲ هزار میلیارد تومان سرمایه نیاز است.
تعویض کوچکترین تجهیزات در چنین کارخانهای دستکم یک میلیارد تومان سرمایه نیاز دارد اما صنایع سیمان کشور با توجه به شرایط و فشارهایی که در طول سالهای گذشته متحمل شدهاند، توان تامین چنین هزینهای را ندارند.
در همین حال باید تاکید کرد صنعت سیمان در رده نخستین صنایع کشور است و واحدهای احداثشده در این صنعت اغلب قدیمی هستند و نیاز به تجهیز و بازسازی دارند اما با توجه بهدلایل یادشده از عهده اجرای آن بر نمیآیند. در چنین شرایطی، هر نوع فشار مجددی از سوی دولت برای سرکوب نرخ سیمان به منزله توقف تولید در این صنعت خواهد بود.
توسعه باید با در نظر گرفتن تمام شرایط تولید باشد. توسعه یکجانبه ممکن نیست. نمیتوان بدون توجه به شرایط عملکردی صنایع تولیدکننده مصالح ساختمانی، روند ساختوساز را در کشور رونق داد. بهعلاوه آنکه بارها از سوی فعالان صنعت سیمان تاکید شده که بهای فروش سیمان تاثیر بسیار محدودی در نرخ تمامشده ساختوساز دارد؛ بنابراین سرکوب قیمتی این محصول ساختمانی عامل بازدارندهای در جلوگیری از رشد بهای ساختوساز در کشور نیست.
البته در ماههای اخیر با عرضه سیمان در بورس کالا، شاهد رفع مشکلات و کمبودها در این بخش هستیم. طی هفتههای اخیر با توجه به افزایش عرضه سیمان در بورس کالا، شاهد تعادل در روند خریدوفروش این محصول ساختمانی در رینگ معاملاتی بورس کالا هستیم. البته این روند همچنان به اصلاحاتی نیاز دارد، چراکه در برخی مناطق کشور نیاز به سیمان بیشتر و در برخی مناطق کمتر احساس میشود.
در ادامه باید تاکید کرد میزان مصرف سیمان در نیمه نخست امسال کاهشی بوده است. این موضوع حکایت از رکود در بخش ساختوساز دارد. البته افت تولید سیمان طی ماههای گرم سال و کاهش تولید در این صنعت نیز در این روند موثر بوده؛ یعنی این کاهش تولید به توقف اجرای فعالیتهای ساختوساز هم منجر شده است.
در پایان باید تاکید کرد که صنایع سیمان کشور در ماههای اخیر و با وجود سرد شدن هوا با قطع گاز روبهرو شدند.
چنانچه مازوت تا پایان فصل سرما بهجای گاز در اختیار صنایع قرار گیرد در روند تولید واحدهای سیمانی کشور، مشکلی پیش نخواهد آمد.
البته در حالحاضر ضوابط دستوپاگیری برای صنایع و در جهت تامین سوخت مازوت وجود دارد؛ ازجمله آنکه صنایع موظف به ارائه تعهدات مالی هستند که عموما از عهده تامین آن بر نمیآیند.
برای جبران بخشی از کمبودهای برق در ماههای گرم سال نیز تولیدکنندگان میتوانند با برنامهریزی اجرای عملیات تعمیرات خود را به فصل گرم سال منتقل کنند. در واقع با برنامهریزی میتوان بخشی از این روند کمبود تولید را جبران کرد.