حمله قطر به دروازه گازی ایران
منوچهر محمدشمیرانی-کارشناس ارتباطات
قطر، علاوه بر پیروزی در مسابقه فوتبال با ایران، با استفاده از عدمانعقاد قرارداد ایران با شرکتهای بزرگ بینالمللی بهدلیل تحریمها، با امضای ۳ قرارداد گازی جدید با ۳ شرکت بزرگ بینالمللی و جذب سرمایه خارجی، عزم جدی خود برای افزایش استخراج گاز و سرعت دادن به توسعه بهرهبرداری از میدان گازی مشترک با ایران را نشان داده و شبیخون به دروازه گازی ایران را هم شدت بخشیده است. بهگفته خیلیها، باختن تیم ملی فوتبال ایران در زمین مستطیل فوتبال به قطر، شاید ناراحتکننده و سخت باشد، اما آنقدر سخت نیست و درد ندارد که ببینیم سالهاست دست روی دست گذاشتهایم و به بهانه تحریم، شاهد آن باشیم که قطر، از میدان گازی مشترک پارسجنوبی، به اتکای قرارداد با شرکتهای بزرگ بینالمللی و استفاده از تجهیزات و وسایل و ماشینآلات و تکنولوژی روز، در مقابل ۷ حلقه چاه فعال ما، ۳۳۰ حلقه چاه بزند و با فروش وسیع گاز، وضع رفاه مردم و اقتصاد کشورش را بهجایی برساند که کسی زیر خط فقر نباشد و درآمد سرانه مردمش ۸۴هزار دلار در سال باشد؛ در مقابل درآمد سرانه کمتر از ۵هزار دلار سالانه مردم ایران (یعنی، میانگین کمی بیشتر از ماهانه ۴۰۰ دلار).کشور قطر، شبهجزیره کوچکی به وسعت ۱۱هزار و۶۸۵ کیلومترمربع است که از جنوب، با عربستان مرز زمینی دارد و از ۳ جهت دیگر، همجوار آبهای خلیجفارس است. جمعیت آن در سال ۲۰۲۱ برابر با ۲.۶۸۸.۰۰۰ نفر بوده و جز دوحه پایتخت آن، ۶ شهر مهم دیگر هم دارد. سرزمین قطر بهعنوان بخشی از تمدن ایران، از دوران پیش از تاریخ وجود داشته است و کتیبهها و ظروف سفالی کشفشده، نشان میدهد از حدود ۴هزار سال پیش از میلاد مسیح، در این منطقه، افرادی زندگی میکردهاند.
از سال ۱۹۱۳ که نفت در قطر کشف شد با امضای پیمانی، تحت حمایت انگلیس قرار گرفت که تا سال ۱۹۷۰ ادامه داشت. براساس ارزیابیهای مراجع بینالمللی، قطر در میان کشورهای آسیایی ـ به ویژه در منطقه خاورمیانه ـ از ثبات نسبی برخوردار است و ارزیابی صندوق ضمانت صادرات ایران نیز، حاکی از آن است که این کشور در طبقهبندی ریسک، دارای رتبه ۲ است.قطر، علاوه بر عضویت در سازمانهای بینالمللی، پیمانهای اقتصادی و موافقتنامههای تجاری با کشورهای دیگر، همکاری صمیمانهای با سازمان ملل متحد دارد و از اقدامات اوپک، در تعیین نرخ نفت و ثبات اقتصادی جهان حمایت میکند. این کشور، در تحکیم روابط خود با کشورهای اسلامی، جهان سوم و عرب میکوشد و در این زمینه، در صدر کشورهای کمککننده به دولتهای نیازمند قرار دارد.
امروزه، اقتصاد قطر برپایه نفت بنا شده و همین امر، این کشور را به یکی از کشورهای ثروتمند جهان تبدیل کرده است و بیدلیل نیست که حدود ۷۰ درصد از درآمدهای این کشور، از طریق صادرات نفت و گاز تامین میشود.براساس آمار منتشره از سوی بانک جهانی، قطر پس از روسیه و ایران، دارای سومین منبع ذخیره گازی جهان و دومین صادرکننده گاز طبیعی است. بههمیندلیل، قطر که تا یک قرن پیش، درآمدش بیشتر از ماهیگیری و صید مروارید بود، سرمایهگذاریهای کلانی با مشارکت شرکتهای خارجی در زمینه خطوط لوله انتقال گاز، صدور گاز طبیعی مایعشده و تبدیل گاز به سوخت مایع انجام داده و تلاش کرده است تا شرایط رفاهی سطح بالایی را برای شهروندان خود فراهم کند. در سالهای اخیر نیز، علاوه بر رونق گردشگری، با خرید تیمهای فوتبال اروپایی، ساخت فرودگاه، استادیوم و زیرساختهای استاندارد و قابلقبول، توانسته است در سال ۲۰۲۲ جامجهانی فوتبال و پس از آن، در روزهای اخیر، جام فوتبال ملتهای آسیا را بهخوبی برگزار کند. نباید فراموش کرد که تفاوت کشورها، در استفاده بهموقع و بهینه مدیران و زمامداران آن، از قابلیتها، تواناییها، ظرفیتهای موجود و تبدیل تهدیدهای پیشروی یک کشور، به فرصتهای رشد و توسعه و بهبود شرایط زندگی مردم است. یک مقایسه خیلی ساده، نشان میدهد که جمعیت ایران ۴۰ برابر جمعیت قطر است و ایران، وسعتی ۱۵۰برابر قطر دارد. در ضمن اینکه خاک کشور ایران و حاصلخیزی آن، بههیچوجه قابل مقایسه با سرزمین خشک و برهوت و بدون آب و دریاچه قطر نیست. یکی از نمادها و نشانههای قابلمقایسه ۲ کشور، شرکتهای هواپیمایی آنها است؛ هواپیمایی ملی ایران ۸۴ سال عمر دارد (عمری نزدیک به عمر کشف نفت در قطر) و در حالی که تا همین چند دهه پیش، تعداد هواپیماها و نوع آن، قابلقیاس با هیچیک از کشورهای اطراف نبود. درحالحاضر نیز، هواپیمایی ملی ایران ـ بهعنوان نخستین شرکت هوایی خاورمیانه ـ فقط ۲۶ هواپیما با عمر متوسط ۲۷ سال دارد، در حالی که از عمر شرکت هواپیمایی قطر، فقط ۳۰ سال گذشته است و ۲۳۰ هواپیما با عمر متوسط ۴ سال در اختیار دارد.
شرکت هواپیمایی قطر با مدیریت قوی و صحیح و سرمایهگذاری لازم، بهترین شرکت هواپیمایی جهان در ۵ سال اخیر بوده و بیشترین میزان رضایت میهمانان خود را بهدست آورده است. به هر روی، دولتمردان و مسئولان ما باید بپذیرند که پیشرفت و پسرفت هیچ کشوری، اتفاقی و تصادفی نیست و بهرهبرداری صحیح و بجا از امکانات و فرصتها، میتواند یک کشور را بهپیش براند یا از گردونه توسعه خارج کند. درباره ایران و قطر هم، میتوان گفت در شرایطی که براساس برآورد شرکت انرژی قطر، میدان گازی پارسجنوبی ـ بهعنوان بزرگترین میدان گازی جهان ـ حدود ۱۰ درصد از منابع شناختهشده جهان را در خود جای داده و یکسوم از این میدان گازی، متعلق به ایران است، چرا ایران، به دلیل بدبیاری برای شیب بیشتر این میدان گازی بهسمت قطر، چندین فرصت امضای قرارداد با شرکتهای بزرگ بینالمللی را هم، باید از دست بدهد. در حالی که قطر، با برداشتن گامهای جاهطلبانه، بتواند قراردادهای کلانی با شرکتهای اروپایی و حتی شرکتهای چینی برای بهرهبرداری از میدان گازی مشترک پارسجنوبی ببندد و حتی بتواند پس از حمله روسیه به اوکراین و بهخطر افتادن منابع گازی اروپا، بهعنوان یک کشور کوچک، جایگزین روسیه شود تا اروپا بتواند شرایط بحرانی جدید انرژی خود را مدیریت کند.در پایان، فقط باید گفت بهجای ناراحتی برای باخت تیم فوتبال ایران، تمهیداتی را اتخاذ کنیم تا در جریان برداشت از بزرگترین میدان گازی مشترک دنیا، دست ایران در حنا نماند و در نهایت، نان و آب و رفاهی نیز، نصیب ملت ایران شود.