نشر الکترونیک رسمیت قانونی ندارد
چالشهای نشر الکترونیک از بدو ورود فناوریهای دیجیتالی مربوط به کتاب کم نبود و نیست.
روزگاری از بیاعتمادی ناشران کتابهای کاغذی باید سخن میگفتیم، امروز از نبود قانون مشخص و فقدان یک مصوبه قانونی که بگوید نشر الکترونیک در ایران و در بدنه نهادهای بالادستی مربوطه رسمیت قانونی دارد، باید سخن بگوییم. علی محمدپور، دبیر میز کتاب دیجیتال مرکز ملی فضای مجازی و دبیر انجمن کتاب دیجیتال، مهمترین چالش در مسیر توسعه کتابهای الکترونیک را بهرسمیت نشناختن قانونی نشر الکترونیک دانست. وی در گفتوگو با صمت گفت: هنوز در بدنه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کتاب همان تنها ماهیت کاغذی را دارد و کتابهای صوتی و الکترونیک رسمیت قانونی ندارند.
شرح مفصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
تا چند سال گذشته عدمتمایل آنها به همکاری با ناشران الکترونیک، مهمترین چالش توسعه نشر الکترونیک بهحساب میآمد که دلایل گوناگونی داشت؛ از جمله نبود قانون کپیرایت. آیا همچنان این عدمهمکاری میان ناشران کتابهای چاپی با نشر الکترونیک وجود دارد؟
خوشبختانه بخشی از چالشهای توسعه نشر الکترونیک که در سالهای گذشته پررنگتر بود، در لایههای زیادی حل شدند. برای مثال زمانی ناشران کتابهای چاپی بهدلیل نبود قانون کپیرایت و تازگی فناوری در کشور به ناشران الکترونیک اعتماد نداشتند؛ اما امروز این معضل حل شده است و اغلب ناشران چاپی در همکاری با ناشران الکترونیک، موضع بیاعتمادی ندارند. گواه این گزاره هم این است که امروزه نزدیک به ۱۵۰هزار کتاب الکترونیک در پلتفرمها وجود دارد که همگی با همکاری ناشران چاپی در جریان نشر قرار گرفته است. همچنین نزدیک 5/ 3تا ۴ میلیون کاربر پلتفرمهای کتاب الکترونیک، هماکنون در کشور فعال هستند که روزانه از این پلتفرمها استفاده میکنند. گفتنی است، بازار نشر الکترونیک در کشور بهقدری بزرگ شده که عادت مصرف در مخاطبانش را شکل داده، در نتیجه پررنگ شدن نشر الکترونیک در سالهای اخیر رنگ باخته و امروز تبدیل به چرخهای سودآور در کشور شده است. بهعبارتروشنتر، فعالیت در این حرفه برای فعالان توجیه اقتصادی دارد، بنابراین نشر الکترونیک کمابیش دوره بلوغ خود را طی کرده و به مرحله سودآوری برای فعالان رسیده است.
باتوجه به نکته گفتهشده، بنابراین نشر الکترونیک از دوره نوزادی خود عبور کرده است. آیا میتوان گفت در میزان سرانه مطالعه نیز اثرگذار بوده است؟
برای پاسخ به این سوال بهتر است به چالش امروز نشر الکترونیک بپردازیم. مهمترین معضل امروز این نشر، عدم بهرسمیت شناختن آن از سوی نهادهای بالادستی است و این امر ریشه در روند سیاستگذاری صنعت نشر دارد. متاسفانه هنوز کتاب الکترونیک برای بدنه حاکمیت بهرسمیت شناخته نشده است و در آمارهای مربوط به چاپ و تولد کتاب و سرانه مطالعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درج نمیشود. حال زمانی که حاکمیت مولفهای را در آمارهای خود درج نمیکند، یعنی هنوز آن مولفه را بهرسمیت نمیشناسد و مقبولیت ندارد. کتابهای الکترونیک نه در آمار سرانه مطالعه و نه در آمارهای رسمی و نه در تعداد عنوان میزان مصرف بهحساب نمیآیند. این روند مربوط به ادارات کوچک و اتحادیهها نیست، بلکه ناشران الکترونیک امروز با معضلی روبهرو هستند که باید برای حل آن به لایه حاکمیت نفوذ کنند و پیگیر حل مشکلشان باشند.
بهنظر شما این عدمپذیرش ماهیت کتابهای الکترونیک در صنعت نشر چه تبعاتی بهدنبال دارد؟
در چنین شرایطی که سیاستگذار، مولفهای را بهرسمیت نمیشناسد، از زاویه همکاری بسیاری از ارکانها هم دور میماند، در نتیجه با رکود سرمایهگذاری و عدمپویایی مواجهیم. بهعبارت روشنتر، وقتی برای مولفهای، قانونی حاکم نیست و ماهیت قانونی ندارد؛ نه سرمایهای جاری میشود و نه اصلا بهعنوان یک عرصه برای سرمایهگذاران شناخته خواهد شد. بنابراین در نشر الکترونیک با ماهیتی روبهرو هستیم که در لایه بازار و مصرف کمابیش چالشهای خود را حل کرده است. متاسفانه در لایه سیاستگذاری، هیچ اقدامی برای رفع چالش و انجام نشده است و هنوز متولی نشر دیجیتال در کشور مشخص نیست. حتی وزارت ارشاد هم بهعنوان متولی نشر دیجیتال در کشور شناخته نمیشود. اگر متولی کتاب الکترونیک نظیر کتابهای چاپی وزارت ارشاد بود، مجوز انتشار یا سریال شابک داده میشد. همچنین پلتفرمها میدانستند که با شخصیتهای حقوقی سروکار دارند. حتی هیچ آییننامهای در این حوزه نوشته نشده است. گفتنی است، بعد از سالهای طولانی فعالیت این نشر در کشور، 2 سال پیش شورایعالی انقلاب فرهنگی مصوبهای تصویب کرد که در آن کتاب صوتی و الکترونیک مانند کتابهای چاپی بهعنوان کتاب شناخته میشود و تمام قوانین کتابهای چاپی برای این کتابها هم باید اعمال شود، اما برای اجرایی کردن این مصوبه، نیازمند تصویب قانون و آییننامه هستیم. برای مثال اگر یک ناشر هزار عنوان کتاب از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز دریافت و در یکی از پلتفرمها منتشر کند، در آمار انتشار کتاب بهحساب نمیآید، چراکه این روند از نظر وزارت ارشاد نشر کتاب محسوب نمیشود. دلیل آن هم، نبود روند اعلام وصول کتاب است، در واقع چون ناشران الکترونیک به ارشاد اعلام وصول نمیکنند، در آمار کتاب هم بهحساب نمیآیند. در چنین سناریویی، یک ناشر الکترونیک، هرچقدر هم که برای محصولات خود تلاش کند، برای وزارت ارشاد بهعنوان یک ناشر شناخته نمیشود.
بهنظر شما دلیل بهرسمیت نشناختن نشر الکترونیک در نهادهای بالادستی کشور چیست؟
صنعت نشر کشور با روشهای سنتی اداره میشود، بههمیندلیل نمودهای فناورانه جایگاه واقعی خود را ندارند. بههمین سبب، جایی برای توسعه کتابهای الکترونیک باقی نمیماند. بهعبارت روشنتر، هنوز در بدنه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کتاب تنها ماهیت کاغذی دارد و کتابهای صوتی و الکترونیک رسمیت قانونی ندارند. وقتی سیاستها فقط و فقط کتاب چاپی را به رسمیت میشناسند، نمیتوان انتظاری از توسعه کتابهای الکترونیک با آن چیزی که در جهانهای پیشرفته اتفاق افتاده است، داشت. در حالی که بسیاری از کتابها ممکن است اصلا نسخه چاپی نداشته باشند و فقط در بستر الکترونیک منتشر شوند، بههمین دلیل برخی ناشران الکترونیک مجبور میشوند تعداد اندکی از کتابهای خود را برای اعلام وصول به ارشاد چاپ کنند.
آیا عدمتوسعهیافتگی در توسعه نشر الکترونیک، در دیگر حوزهها هم اثر میگذارد؟
بدون شک این عدمتوسعهیافتگی خود را در دیگر نهادها نظیر نهادهای بهداشتی و آموزشی نشان میدهد. برای مثال در حوزه نشر دانشگاهی اصلا نشر دیجیتال وجود ندارد. از طرفی، چون وزارت ارشاد این فضا را بهرسمیت نشناخته است، چگونه میتوان انتظار داشت که کتابهای الکترونیک دانشگاهی از سوی وزارت علوم تحقیقات و فناوری و آموزش و پرورش بهرسمیت شناخته شوند و در بدنه آموزش قرار گیرند. امسال هم این ناشران در نمایشگاه کتاب تهران حضور ندارند. بهعبارت دیگر، بخشی از دستاوردهای کشور در حوزه فرهنگ و کتاب در بزرگترین رویداد فرهنگی بهنمایش در نیامده است.
آیا چنین روند معیوبی بهمیزان مواجهه سیاستها در کشور با دستاوردهای فناورانه برمیگردد؟
بیشک فناوری یک فرصت است، اما از سویی، تبعات و مشکلات خودش را هم دارد. میتوانیم با سیاستگذاری از فرصتها نهایت استفاده را ببریم و حتی تهدیدها را هم کنترل کنیم. اما متاسفانه فناوری در حوزه نشر دیجیتال آسیبهای زیادی هم داشته و صنعت نشر را متحمل آسیبهایی هم کرده است. یکی از این تهدیدها بهدلیل نبود قانون کپیرایت است. بسیاری از کتابهای ناشران بهطرز فاجعهباری کپی شده و در مسیرها و بازارهای غیررسمی و فضاهای کنترلناپذیر توزیع شده است، بنابراین فناوری میتوانست بازار کتاب دیجیتال،حتی صنعت نشر دیجیتال را توسعه بدهد و در زمانهایی هم چنین اتفاقی افتاد.
اما از طرف دیگر، باید این سوال را پرسید آیا فناوری گردش مالی صنعت کتاب را بیشتر کرده است یا خیر؟ باید گفت بهنظر میرسد که باید بیشتر کرده باشد، اما برعکس عمل کرده و بدتر شده و بهنسبت تقاضاها و حجم بهرهبرداریهایی که شده، گردش مالی بهشدت پایین است. وقتی نظم مالکیت بههم بریزد و کتاب ناشران در بسیاری از گروهها و کانالهای فضای مجازی نشر پیدا کند، یعنی بازار کتاب بهواسطه فناوری تهدید شده است. بازار رسمی که پلتفرمهای کتاب الکترونیک و صوتی هستند، باید توسعه پیدا میکردند که نسل بازار الکترونیک کتاب را در دست میگرفتند و مرجع میشدند، اما امروز آنها مرجع نیستند و بازار غیررسمی بزرگتر از بازار رسمی است. متاسفانه مرجعیت کتابهای الکترونیک ایران، پلتفرمهای ایرانی نیست و در اختیار پلتفرمهای خارجی نظیر تلگرام و ... است که متاسفانه باعث درآمدزایی برای ناشرها نمیشود.
پیشبینی شما از آینده صنعت نشر در کشور چیست؟
امروزه عادت مصرف کاربران بهتدریج بهسمت بازار دیجیتال کتابهای الکترونیک رفته است؛ بهویژه نسل جوان که مخاطبان اصلی کتابهای الکترونیک و صوتی هستند. همچنین بهدلیل نرخ فراتر از قدرت خرید مردم در حوزه کتاب که موجب دسترسی سختتر مردم به کتاب شده است، میتوان به توسعه نشر الکترویک اندیشید. یکی از راههای توسعه صنعت نشر، توسعه نشر الکترونیک است، چراکه هم ارزانتر است و هم دسترسی بهتری دارد و چالش کاغذ را که یکی از اصلیترین چالشهای ناشران است، ندارد و در نهایت منجر به بومی و سرزمینی شدن این ظرفیت میشود.
سخن پایانی
گویا قرار بوده است فناوری در حوزه نشر به توسعه بازار کتاب و نشر بیانجامد، اما بهدلیل عدمسیاستگذاریهای درست و بهموقع، در نهایت آسیبزننده شده است. توسعه فناوری در هر صنعتی دارای مسیری است که بیشک برای توسعه باید این مسیر را پیمود، حال اگر استفاده درست میشد و برمبنای سیاستهای دقیقتر پیش میرفت، از منافع آن بیشتر سود میبردیم. در واقع همهچیز به نحوه سیاستگذاری ما برمیگردد. بهعبارت دیگر، عملکرد حاکمیت در حوزه نشر دیجیتال باعث زیرزمینی شدن بازار نشر و موجب توسعه مسیرهای غیرقانونی شده است. متاسفانه این مشکلات در دورانی از تاریخ رخ داده که بهعنوان عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات و هوشمصنوعی شناخته میشود. گفتنی است، در تمام دنیا مسیر ناشران بهسمت کم کردن استفاده از کاغذ است. در حالی که همانگونه که گفته شد، وزارت ارشاد فقط کاغذهای چاپی را بهرسمیت میشناسد. بههمیندلیل حوزههای توسعه نشر دیجیتال که با حاکمیت سر وکار دارند، کاملا قفل شدهاند.