-

الزامات ثبات‌بخشی به زنجیره فولاد

رضا شهرستانی، عضو هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران

سودآوری تولید در حلقه ‌ های گوناگون زنجیره تولید فولاد متفاوت است و همین موضوع به یکی از دلایل اصلی بروز تنش در میان فعالان زنجیره فولاد در طول سال ‌ های گذشته بدل شده است. با وجود راهکارهای متعددی که برای حل این اختلاف ارائه شد، اما هیچ ‌ کدام از روش ‌ ها تاکنون نتوانسته ‌ اند، موفقیت ‌ آمیز باشند. در همین حال هر روز شاهد اثرات منفی سیاست ‌ گذاری اشتباه در زنجیره فولاد بر عملکرد صنایع هستیم.

چالش ‌ های حاکم بر زنجیره فولاد، نه ‌ تنها با تغییر روش ‌ های قیمت ‌ گذاری در این زنجیره و حذف ضرایب قیمتی پایان نیافت، بلکه شاهد بروز مشکلات دیگری نیز بودیم. رشد ناهمگون زنجیره فولاد و توسعه نامتوازن در حلقه ‌ های گوناگون این زنجیره، یکی از بزرگ ‌ ترین این چالش ‌ هاست. چنانچه فرآیند قیمت ‌ گذاری در حلقه ‌ های گوناگون زنجیره فولاد به ‌ گونه ‌ ای باشد که سودآوری در یک حلقه به مراتب افزایش یابد و از مسیر عادلانه خارج شود، شاهد سرریز سرمایه به آن بخش خواهیم بود. سرریز سرمایه به یک حوزه درنهایت به از میان رفتن همگونی و تعادل در کل زنجیره منتهی می ‌ شود و چالش ‌ های بسیاری را به ‌ دنبال خواهد داشت. بر همین اساس نیز انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران چندی پیش پیشنهاد کرد، ضرایب قیمتی با اصلاح به ‌ عنوان فرمولی برای تعیین قیمت پایه محصولات در بورس کالا استفاده شود.

در ادامه مقررشده تشکل ‌ های تخصصی فعال در زنجیره فولاد در این ‌ باره تصمیم ‌ گیری کنند. چنانچه توافقی میان فعالان زنجیره فولاد شکل بگیرد، وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز با آن موافقت خواهد کرد. چنانچه در مذاکرات میان فعالان زنجیره فولاد، توافقی حاصل نشود، وزارت صنعت، معدن و تجارت به این موضوع ورود کرده و زمینه رفع مشکلات را فراهم می ‌ کند. با این وجود روند قیمت ‌ گذاری در زنجیره فولاد در سال ‌ های اخیر به قدری چالش ‌ زا بوده که اکنون امکان توافقی جدید، قوی است.

در سایه تغییرات یادشده در فرآیند قیمت ‌ گذاری زنجیره فولاد در سال ‌ های اخیر، شاهد افزایش قابل ‌ توجه سودآوری تولید در حلقه گندله ‌ سازی بودیم، تاجایی که سود فعالیت در این حلقه از ۲۳ . ۵ به ۲۷ تا ۳۰ درصد افزایش یافت. درنتیجه شاهد رشد سرمایه ‌ گذاری در این بخش بودیم و در حال حاضر میزان تولید و ظرفیت گندله به مراتب بیش از نیاز داخلی کشور برآورد می ‌ شود. توجه به این نکته ضروری به ‌ نظر می ‌ رسد که ماده اولیه کافی (یعنی سنگ آهن) نیز برای تولید این حجم از گندله در کشور وجود ندارد؛ بنابراین سهم قابل ‌ توجهی از ظرفیت ‌ های ایجادشده در این صنعت، خالی می ‌ ماند. پیش ‌ بینی می ‌ شود ظرفیت تولید گندله ‌ سازی کشور به ۱۰۰ میلیون تن برسد، اما این حجم از تولید مازاد نیاز داخلی است؛ درنتیجه صنایع با تولید پایین ‌ تر از ظرفیت با ضرر و زیان قابل ‌ توجهی روبه ‌ رو می ‌ شوند. ازمجموع موارد یادشده می ‌ توان این ‌ طور نتیجه گرفت که سودهای مقطعی کوتاه ‌ مدت در نهایت به ضرر کل زنجیره خواهد بود.

حضور نیروهای غیرمتخصص و ناکارآمد در زنجیره فولاد طی سال ‌ های گذشته در بدنه وزارت صنعت، معدن و تجارت به سیاست ‌ گذاری اشتباه در این بخش منتهی شد. کما اینکه در دوره ‌ ای با هدف ارزان ‌ سازی محصولات نهایی فولادی، فشار مضاعفی به تولیدکنندگان در حلقه ‌ های بالادستی وارد آمد. در آن دوره، ابهامات متعددی در فرآیند فروش فولاد و محصولات فولادی در بورس کالا ایجاد شد. در سایه ارزان ‌ فروشی شمش فولاد، حلقه ‌ های بالادستی این زنجیره نیز متضرر شدند؛ بنابراین برای اصلاح این شرایط، ضرایب قیمت ‌ گذاری محصولات بالادستی زنجیره فولاد (شامل کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی) حذف و با سیاست ‌ گذاری غلط وزارت صنعت، معدن و تجارت در فرآیند قیمت ‌ گذاری، تمامی تولیدکنندگان در حلقه ‌ های گوناگون این زنجیره متضرر شدند. در واقع سوءمدیریت گریبان فولادسازان را گرفت.

هرچند هنوز ابهاماتی درباره سوءاستفاده از این شرایط وجود دارد؛ بنابراین برای اصلاح وضعیت موجود انتظار می ‌ رود از نظرات متخصصان و کارشناسان در فرآیند تصمیم ‌ سازی و سیاست ‌ گذاری استفاده شود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*