-

تاثیر توسعه‌یافتگی بر میزان آسیب‌های گردوغبار

محمدرضا جعفری_ پژوهشگر محیط‌زیست و توسعه

مسئله گردوغبارها از جنبه‌های گوناگونی قابل بررسی است. یک بعد از این پدیده که هم بسیار زیاد و هم در عین حال نابسنده به آن پرداخته شده از جنبه محیط زیستی و منشأ و کانون‌های اصلی خیزش خاک بوده است. چرا می‌گویم زیاد؟ چون تقریبا تمام رسانه‌ها با کلیدواژه ریزگرد از اظهارات کارشناسی و شبه‌کارشناسی پر شده‌اند. اما چرا نابسنده؟ چون تحقیق جامع و مستند درباره این منشأ، داخلی و خارجی بودن آن و مقدار سهم هر کدام انجام‌نشده و اظهارات بعضا متناقض است. در این زمینه می‌توان به نظرات مغایر سازمان هواشناسی با سازمان حفاظت محیط‌زیست درباره سهم کانون‌های داخلی و خارجی در گردوغبار خوزستان اشاره کرد. منشأ گردوغبارها از آنجایی مهم است که نحوه تعدیل و کاهش و در پایان توقف وقوع آن را مشخص می‌کند.

مسئله بعدی تاثیرات گردوغبار بر محیط‌زیست و اثرات کوتاه‌مدت و بلندمدتی است که بر عرصه‌های گوناگون طبیعت می‌گذارد. از سوی دیگر هم تاثیر وقوع متواتر پدیده گردوغبار بر زندگی اجتماعی و اقتصادی نواحی تحت‌تاثیر و آسیب‌پذیر موردبررسی است. در هر کدام از این ۳ مولفه نکات مهمی نهفته است.

پیش از این در خوزستان گردوغبار محلی در بخش‌های کوچکی از استان وجود داشت. اما آنچه در کمتر از ۲۰ سال گذشته در حال وقوع بوده، پدیده جدیدی است که هم عامل و هم راهکار مقابله با آن با گذشته تفاوت دارد.

مسئله جدی و مهمی که در این میان وجود دارد، زیست فردی و حیات اجتماعی در شرایط استمرار وقوع پدیده گردوغبار است. من می‌خواهم از تعیین آسیب‌پذیری و اثرات گوناگون این پدیده فراتر بروم و منظر نگاه را بر نحوه و شیوه‌های تداوم حیات باکیفیت و رفاه عمومی که امکان تاب‌آوری در شرایط بحرانی را میسر می‌کند، متمرکز کنم. اما نباید مفهوم تاب‌آوری را از نگاهی تقلیل‌گرایانه و روانشناختی که به‌نوعی تحمل فردی شرایط ناگزیر و به‌اصطلاح سوختن‌وساختن تحت هر شرایطی است، تلقی شود.

از این منظر دیگر تاب‌آوری، روشی فردی در مقابل بحران نیست، بلکه راهکاری ساختاری مرتبط با عدالت اجتماعی و متناظر با رفاه عمومی است که جنبه‌های متفاوت اقتصادی و اجتماعی را دربر می‌گیرد و به‌نوعی ایجاد و توسعه ظرفیت‌های اجتماعی-اقتصادی و ابزاری برای تسهیل فرآیندهای بازیابی و کاهش مخاطرات و آسیب‌پذیری است. این را هم باید در نظر داشت که شدت و وسعت آسیبی که از پدیده‌های جوی و اقلیمی بر مناطق مختلف وارد می‌شود به‌طور مستقیم متاثر از میزان توسعه‌یافتگی آن مناطق و ظرفیت‌های زیرساختی است که از پیش برای مواجهه با این پدیده‌ها مهیا شده است. در واقع میزان توسعه‌یافتگی است که به حفظ کیفیت زیست و تداوم و بازگشت زندگی به شرایط نرمال پس از بحران کمک می‌کند.

در مقابل مفهوم محدود تاب‌آوری و سازگاری که به‌شدت در حال استفاده در رسانه‌ها و کارشناسان ارگانیک حاکمیتی و جریان اصلی محیط زیستی است، بحث ظرفیت‌سازی و ارتقای شاخص‌های توسعه انسانی و اجتماعی و استانداردهای زیستی مطرح می‌شود.

خوزستان با آسیب‌های ناشی از جنگ و فرسودگی زیرساخت‌های شهری و روستایی مواجه بوده است. به علاوه عدم‌توسعه زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی متناسب با افزایش جمعیت باوجود برخورداری‌ از منابع طبیعی فراوان، شرایط استاندارد زندگی را از زیستمندان این مناطق دریغ کرده است. فقر و محرومیت و بیکاری، فقدان امکانات اجتماعی و فرهنگی، ضعف در خدمات پزشکی و بهداشتی و آموزشی همگی از عوامل ایجاد نارضایتی عمومی ‌از زندگی در این استان‌ها و سبب‌ساز مهاجرت بوده است. در این شرایط، میزان تاثیرات پدیده گردوغبار به‌مراتب فزونی می‌گیرد.

پدیده گردوغبار و پیامدهای آن شناخته‌شده و حل آن مستلزم تغییر در چشم‌انداز برنامه‌ریزی توسعه‌ای در این استان‌ها با نگاه غالب به پدیده دیرپای ریزگرد و اولویت‌گذاری سیاست‌ها برمبنای کنترل وجوه گوناگون تاثیرگذاری آن بر زندگی شهروندان است. این امر نیاز به عزم مدیریتی و نگاه حاکمیتی دارد. تحول در معماری و برنامه‌ریزی شهری، گسترش زیرساخت‌های دولت الکترونیک، بهینه‌سازی اماکن عمومی، بالابردن سطح خدمات پزشکی، آموزشی و رفاهی، کاهش ساعات کاری در فعالیت‌های بیرونی و افزایش دستمزدها، پرداخت تسهیلات بهسازی خانه‌ها و در کل جایگزینی روزمرگی با خلاقیت مدیریتی، از جمله مواردی است که می‌تواند منجر به کاهش پیامدهای گردوغبار و سازگاری با آن شود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین