تولید با درهای بسته ممکن نیست
سعید عسکرزاده- دبیر انجمن سنگ آهن ایران
بهرهگیری از ظرفیتها معدنی و توسعه صنایع وابسته به آن به الزاماتی نیاز دارد که از جمله مهمترین آنها میتوان به تعامل با جهان اشاره کرد. در واقع تعامل با دنیا از یکسو به منزله ورود به بازارهای جهانی است و از سوی دیگر، تامین نیاز فعالان صنایع معدنی و در ادامه حتی ورود تجهیزات معدنی را به کشور تسهیل میکند. در همین حال، زمینه ورود سرمایه را به کشور فراهم خواهد کرد؛ بنابراین در مجموع میتوان اینطور نتیجه گرفت که برقراری تعامل در سطح بینالمللی، لازمه بهبود در عملکرد صنایع است.
بخش معدن و صنایع معدنی سوای تمام مسائل مرتبط با موضوعات سیاسی و روابط میان کشورها باید بتوانند تولید خود را ادامه دهند و در چارچوب مشخص و تدوینشده با عنوان تجارت بینالملل در سطح جهانی حضور یابند؛ بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که تأثیرپذیری عملکرد صنایع از موضوعات سیاسی اشتباه و محدودیتآفرین است و بازنگری آنها ضروری بهنظر میرسد.
توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که تولید در حوزههای گوناگون از تعاملات جهانی تاثیر میگیرد، چراکه واردات و صادرات لازمه تولید و تداوم آن است و بدینترتیب در تمام دنیا تلاش میشود روابط تجاری بهگونهای تنظیم شود که ارزش ملیت به حداقل کاهش یابد.
با وجود تمام موارد یادشده در طول سالهای گذشته شاهد اعمال تحریمهای سیاسی و اقتصادی علیه ایران بودهایم. این تحریمها محدودیتهای قابلتوجهی را در مسیر فعالیت بخش معدن و صنایع وابسته به آن ایجاد کرد. در چنین شرایطی، انتظار میرفت طرفهای تجاری نسبت به دخالت سیاست و سیاسیکاری در مسائل اقتصادی معترض شوند و تداوم روابط تجاری آزاد را مطالبه کنند اما در عمل نهتنها چنین اتفاقی نیفتاد، بلکه از این محدودیتها بهعنوان برگ برنده فعالیت خود نیز بهره گرفتند.
در واقع با آغاز تحریمهای بینالمللی علیه ایران طرفهای خارجی بدعهدی کردند و تسلیم خواستههای دولتها شدند. تنها در مواردی ارتباط و همکاری مشترک ما با شرکتهای چینی یا روسی باقی ماند. این محدودیت ضربههای غیرقابل جبرانی به تولید، تجارت و انواع کسبوکارها وارد کرد. دبیر انجمن سنگ آهن ایران گفت: وارد آمدن ضربه به تجارت به منزله متضرر شدن تولید نیز هست، چراکه از یکسو تامین تجهیزات، قطعات، لوازم یدکی، مواد اولیه و... دشوار میشود و از سوی دیگر، فروش جهانی و صادرات با چالشهای جدی روبهرو خواهد شد و بسیاری از مشتریان قبلی روابط خود را با ما قطع خواهند کرد.
علاوه بر تمام این موارد، این محدودیتها در روابط بینالمللی به ابزاری برای چانهزنی میان ایران و سایر کشورها و همچنین شرکتهای طرف قرارداد ما تبدیل شده است. در واقع شرکتهای خارجی از این فضای سیاسی و غیراقتصادی حاکم بر روند تجارت بهعنوان ابزاری برای چانهزنی بهره گرفتند.
بدینترتیب از یکسو محصولات خود را با بهای بالاتری به ما فروختند و از سوی دیگر، کالای ایرانی را با نرخ بهمراتب پایینتری خریداری کردند. توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که میزان تولید بسیاری از محصولات بیش از نیاز کشور بوده و در این شرایط، صادرات تنها راه تداوم تولید در این واحدهاست. از مجموع موارد یادشده اینگونه برداشت میشود که برای تداوم تولید و کسبوکار در حوزههای گوناگون چارهای جز برقراری تعامل با دنیا نداریم.
اگر این راههای ارتباطی حذف شود، از جهات گوناگون متضرر خواهیم شد. در چنین شرایطی از سیاستگذاران انتظار میرود ضمن درک شرایط موجود بهگونهای عمل کنند که اقتصاد کشور بازیابی شود. در همین حال، امید میرود با بهرهگیری از فضای تعاملی کنونی از این بحران عبور کنیم.
در پایان از مجموع موارد یادشده میتوان اینطور نتیجه گرفت که تولید در حوزههای گوناگون با درهای بسته ممکن نیست. هر صنعتی هرقدر هم در مسیر خودکفایی گام برداشته باشد، باز هم برای تداوم فعالیت خود نیازمند واردات یا صادرات است؛ بنابراین شکلگیری تعاملات جهانی پیششرط نخست در مسیر بهبود عملکرد صنایع و بهدنبال آن بهبود تولید و توسعه اقتصادی است.