ظرفیتهای پیشرانی معدن
داریوش اسماعیلی-کارشناس و فعال معدنی
به باور من، مهمترین پیشران اقتصادی در کشور ما بخش معدن است، اما تاکنون چنانکه بایدوشاید موردتوجه و عنایت قرار نگرفته است. در دوره تحریم بهوضوح روشن شد که این حوزه اقتصادی، در مقایسه با دیگر حوزهها قدرت مانور و گریز بیشتری دارد. در این دوران، منابع عمده تامین ارزی کشور ما عبارت بود از: صادرات تولیدات زیرمجموعه مس، صنایع فولادی و در نهایت محصولات پتروشیمی که نقش خود را در اقتصاد مقاومتی نشان داد.
بنابراین میتوان با تمرکز در حوزه معدن، پروژههای پیشران اقتصادی تعریف و مواد معدنی مختلف را اکتشاف و استخراج کرد، در گام دوم باید فرآوری انجام داد و از محصولات بهدستآمده برای توسعه صنایعمعدنی بهره برد.بهعنوانمثال، سنگآهن شناسایی، اکتشاف و استخراج و در بخش تولید صنایعمعدنی تبدیل به ورق میشود و در گام آخر در تولید خودرو و لوازم منزل به کار میرود و زنجیره ارزشافزوده را ادامه میدهد؛ پس فرآیندی را آغاز میکند که نقطه ابتدایی آن معدن است.
نکته بعدی، تعریف پروژههای عظیم است که بتواند بر اقتصاد کشور در برنامه هفتم توسعه تاثیرگذار باشد. بهگمان من، حداقل یکی از چند پروژه عظیم را میتوان در حوزه معدن و صنایعمعدنی تعریف کرد.بهعنوانمثال، ظرفیت بخش فولاد که قرار بود روی ۵۵ میلیون تن بسته شود، امروزه به بیش از ۷۰ تا ۸۰ میلیون تن افزایش پیدا کرده است. اما حجم سنگآهن اکتشافشده بههیچوجه حتی پاسخگوی ۵۵ میلیون تن هم نیست. بنابراین، چارهای نداریم جز اینکه روی اکتشاف و استخراج عمیق سرمایهگذاری کنیم. از سوی دیگر، در سالهای گذشته پروژههای بزرگ فولادی در کشور احداث شده، اما در مناطقی است که فاقد زیرساختهای لازم هستند و با مشکلاتی برای تامین آب، برق و گاز دارد و بهاینترتیب، آرامآرام بهسوی عدمصرفه اقتصادی پیش میرود.
بنابراین، آمایش سرزمین مسئله بسیار مهمی است که متاسفانه در این مدت چنانکه بایدوشاید موردتوجه قرار نگرفته است. موضوع در همه زیرمجموعههای صنعتی اهمیت دارد، اما اهمیت آن در حوزه معدن و صنایعمعدنی بیشتر است. باید باتوجه به ظرفیتهای موجود بهخوبی تعریف کنیم و ببینیم کدام نقطه کشور برای احداث کدام کارخانه ظرفیت دارد. بنابراین باید آمایش سرزمین در حوزه معدن بهسرعت و بهخوبی تعریف و اجرا شود تا زمینه برای اجرای طرحهای پیشران معدنی فراهم شود.نکته مهم دیگر هوشمندسازی است که باید در تمام بخشهای زیربنایی کشور اعمال شود، اما در معدن و صنایعمعدنی اولویت بیشتری دارد.
متاسفانه درحالحاضر در بسیاری از بخش ممیزی اتفاق میافتد و بهعنواننمونه، موضوع حقوق دولتی را در نظر بگیریم که اگر هوشمند شود، نقش عوامل انسانی در آن کم خواهد شد و بهاینترتیب، بسیاری از سرمنشأهای ظلم و فساد بهویژه برای معادن کوچک از میان میرود.این هوشمندسازی باید در همه ابعاد پیاده شود و اهمیت فراوانی دارد. بهعنوانمثال، دیگر میتوان سیستمهای مکانیکی و ماشینآلات تولیدی را بهشکلی هوشمند درآورد تا اگر سنگ معدنی با عیار خاصی در نظر هست، سیستم بهگونهای تنظیم شود که حداکثر بهرهوری را ایجاد کند و اگر عیار عوض شد، سیستم بهشکل هوشمندانه تغییرات لازم را ایجاد کند تا دوباره حداکثر بهرهوری ایجاد شود.درباره افزایش ارزشافزوده و مبارزه با خامفروشی گامهای خوبی برداشتهایم، اما باید تکمیل شود. تجربه نشان داده است که اگر قرار بود در بخش آهن و فولاد ما سنگ معدن صادر کنیم با زیانهای هنگفتی روبهرو میشدیم. اما بهگمان من، معنی این گزاره این نیست که نباید هیچگونه ماده معدنی را بهصورت خام صادر کنیم، زیرا برخی از مواد معدنی ما حجم بسیار زیادی دارد. برای مثال، سنگهای تزئینی را باید فرآوری کنیم، اما هرچقدر فرآوری کنیم، بازهم حجم عظیمی از آنها را در اختیار داریم. پس چرا باید سنگ را در کوهستانها و بیابانها رها کنیم؟ دولت باید مشوقهایی ایجاد کند که سنگ فرآوریشده سود بیشتری داشته باشد، اما سنگهای زیادی ماندهاند که میتوانند بهصورت فرآورینشده هم به بازارهای جهانی عرضه شوند. بنابراین، باید بخش فرآوری و جلوگیری از خامفروشی در معدن بهدرستی و با دقت تدوین شود.ضرورت دیگر برای رونقبخشی در حوزه معدن، تامین امنیت اقتصادی است. نباید شرایط بهگونهای باشد که بخش خصوصی در منطقه دورافتادهای هزینه کند و بعد در آستانه رسیدن به نتیجه تعدادی از افراد رأسا یا تحتتاثیر تحریک عدهای دیگر جلوی سرمایه را بگیرند. این نبود امنیت اقتصادی است که باعث شده سرمایههای قابلتوجهی بهسمت معدن نرود. درحالحاضر کار به جایی رسیده است که در برخی از استانها؛ شورای تامین، استانداری یا دیگر مسئولان میگویند ما اجازه خروج ماده معدنی از منطقه خود را نمیدهیم. این چه معنایی دارد؟ بر این اساس، خوزستان هم میتواند بگوید نفت نباید از استان خارج شود یا تولیدات دیگر از شهرستانهای دیگر...این بنای نادرستی است که در بخش معدن گذاشته شده است و حتما باید در برنامه هفتم توسعه، برای حل آن تدابیری اندیشید.
بهگمانمن، زمینههای مناسبی برای رشد معدن و صنایعمعدنی وجود دارد و امیدواریم با همفکری و تبادلنظر فعالان این حوزه و محوریت بخش خصوصی بتوان مجموعهای از پیشنهادات را آماده و ارائه کرد که چالشهای موجود را حل کند.