تشکلها باید مجری تجارت باشند
ابوالفتح صانعی-رئیس اتحادیه بازرگانان تجهیزات پزشکی
تجارت امروز دنیا در کشورهای موفق اگرچه با حمایت دولتها همراه است اما دولتها معمولا در فرآیندهای اجرایی آن دخالت نمیکنند و همواره نقش ناظر را دارند و روندهای عملیاتی را به تشکلها و بخش خصوصی سپردهاند.
اکنون تشکلها در حوزه تجارت دنیا نقش غیرقابل انکاری دارند که میتواند موجب همافزایی و ارتقای فعالیتهای این حوزه شود. در کشور ما نیز اگر اقتصاد غیرکلان و غیرملی را نتیجه کار فعالان اقتصاد و بازرگانان بخش خصوصی بدانیم، میتوان گفت خلاصه تجربه این فعالان در تشکلها متبلور میشود. درواقع وجود این تشکلها میتواند موجب افزایش آگاهی و بینش افراد و باعث پویایی فعالیت تجاری و کار فعالان اقتصاد باشد.
در عین حال تشکلهایی از این دست با توجه به رسالتهای تعریفشده آنها میتوانند نقطه تعادلی بین حقوق فعال اقتصاد و حقوق مصرفکنندگان باشند و به مشکلات بسیاری در این حوزه پایان دهند.
همچنین پیگیری مطالبات قانونی در عرصههای مختلف، میتواند از کانال این تشکلها انجام شود و مسئولان و دستاندرکاران حوزههای تصمیمگیری و اجرایی نیز میتوانند در صورت تمایل در بخشهای گوناگون از وجه کارشناسی تشکلها و همفکری و مشاوره اعضای آنها در انجام امور استفاده کنند.
درباره حضور تشکلها و نمایندگان آنها در عرصههای برنامهریزی، تصمیمگیری و تصمیمسازی حوزه تجارت باید گفت به طور کلی در این بخش که بازیگران اصلی آن فعالان اقتصادی بخش خصوصی هستند، بهترین مشاور میتواند همین بانک تجربه اطلاعاتی ذخیرهشده در تشکلهای تخصصی و بهترین کارشناسان اعضای این تشکلها باشند.
آنچه گفته شد درباره ظرفیتها و قابلیتهای تشکلهای تخصصی در حوزه تجارت است اما در عمل، در حال حاضر از ظرفیت تشکلهای بخش خصوصی در کشور استفاده بهینه نمیشود و معمولا مشاوره و تعامل با آنها «بعد از واقعه» و بروز مشکلات ناشی از تصمیمگیریهای غلط صورت میگیرد که حتی این رویکرد نیز نسبی است.
استفاده از دانش و تجربه فعالان اقتصاد در تشکلهای تخصصی این بخش بعد از تصمیمگیریها و زمانی اتفاق میافتد. این طبیعی است وقتی یک برنامه، بدون توجه به مبانی آن اجرا شود هزینهساز و مشکلزا خواهد بود، چنانکه مشاهده میشود این برنامهریزیهای اشتباه موجب ایجاد هزینه برای تاجران، دولت و مردم شده است.
اگر اراده تصمیمگیران اقتصاد در بخش تجارت بر این باشد که سیاستگذاریهای مناسبی برای این بخش انجام دهند، باید در این حوزه از ظرفیت تشکلها استفاده کنند. در این صورت بخش مهمی از مشکلات پیش نخواهد آمد و قسمتی از هزینههای اضافی که در روند کاری بروز میکند نیز کاسته خواهد شد.
امروز مشاهده میشود با وجود تاکید و هشدار فعالان بخش خصوصی درباره برخی مسیرهای عوارضدار و هزینهساز، دستاندرکاران دولتی و سیاستگذاران حوزه تجارت در همان مسیر حرکت کردهاند و پس از مدتی به نتیجه گفتهشده رسیدهاند. تشکلها، دولت و مردم در یک جبهه هستند و باید در کنار یکدیگر برای تحقق اهداف اقتصادی گام بردارند اما اگر بخواهیم در این زمینه به شکل جزیرهای، سلیقهای و جدا از هم پیش برویم، باید هزینهها و آسیبهای آن را نیز بپذیریم.
در نهایت اینکه اگر به دنبال دستیابی به مسیری روشن و سودآور در تجارت کشور هستیم، نمیتوانیم فقط منافع سازمان، بخش و نهاد خود را در نظر بگیریم. بخش خصوصی و دولتی باید حرکت در این مسیر را با هماهنگی هم انجام دهند و به جای رقابت در این زمینه از هم حمایت کنند تا روزنههای بیشتری در شرایط امروز تجارت ایران باز شود.