یک تبدیل سودآور
صنایع تبدیلی و فرآوری محصولات یکی از مصداقهای ایجاد ارزش افزوده در تولید و تجارت است و تقریبا همه کشورهای پیشرو در این زمینه تمرکز و سرمایهگذاریهای خود را معطوف به این حوزه کردهاند.
آمارهای جهانی نشان میدهد در بسیاری از کشورها، فرآوری محصولات کشاورزی و استفاده بهینه از صنایع تبدیلی، علاوه بر کاهش ضایعات این محصولات سودآوری تقریبا ۲ برابری برای این کشورها داشته و این کشورها با به خدمتگیری مولفههایی مانند بستهبندی و برندینگ، توانستهاند سهم خود را در بازارهای جهانی افزایش دهند.
در کشور ما گرچه همواره صحبت از استفاده بهینه از صنایع تبدیلی، فرآوری محصولات و صادرات با ارزش افزوده مناسب بهجای فلهفروشی مطرح بوده، اما در عمل شاهدیم که هرگز در این بخشها حرکت چشمگیری انجام نشده است. اما آیا واقعا صنایع تبدیلی در بخش کشاورزی تا این حد میتواند در افزایش سودآوری در مقیاس ملی موثر باشد؟ و اگر اینطور است چرا تا امروز حرکت نتیجهبخشی در این باره انجام نشده است؟ گزارش این شماره روزنامه صمت به بررسی این موضوع از دیدگاه دستاندرکاران و کارشناسان بخش کشاورزی پرداخته که شرح آن را در ادامه میخوانید:
ارزش افزوده صنایع تبدیلی زیاد است
خسرو فروغان- نایب رئیس اتاق بازرگانی شیراز: گرچه در سالهای گذشته فعالیتهای مطلوبی در بخش کشاورزی کشور صورت گرفته اما نبود تمرکز بر بخش صنایع تبدیلی یکی از مهمترین عوامل از درست رفتن بازارهای بینالمللی برای محصولات کشاورزی کشور ما است. یکی از مشکلاتی که پیشتر با آن مواجه بودیم آماده نبودن زیرساختهای فیزیکی کشور بود که سبب از بین رفتن نگاه صادراتمحور شده بود.
کشور ما دارای مزیتهای نسبی و مطلق مختلفی در حوزه کشاورزی است و میتواند حرفهای زیادی در این زمینه برای گفتن داشته باشد اما نبود تمرکز در این مزیتها عاملی شده که فعالیتها در این حوزهها دچار اختلال شود.
نرخ تمامشده بالا، مشکلات ورود به کشورهای هدف، زیرساختهای ضعیف صادراتی و نبود تفکر صادراتی در واحدهای فعال در این زمینه از دیگر مشکلات اصلی است که کشور در حوزه صنایع تبدیلی با آن دست و پنجه نرم میکند. با این روند و همچنین با نگاههای سلیقهای که در برخی افراد وجود دارد، تنها شاید بتوانیم نیاز داخلی را برطرف کنیم.
مشکلات مدیریتی از جمله مشکلات اصلی واحدهای تولیدی و تکمیلی است. در کنار توسعه فعالیتهای اقتصادی شناخت بازار نیز عاملی است تا روند توسعه صادرات بهبود یابد.
صنایع تبدیلی امروز در دنیا یکی از اصلیترین منابع سودآوری محسوب میشوند، اما ما همچنان در کشور با ضعفهای بسیاری در این حوزه دست به گریبان هستیم. نبود زیرساختهای لجستیکی کافی و مناسب در کشور، کمبود صنایع تبدیلی و مشکلات مربوط به برندسازی سبب شده ما نتوانینم در این بخش پابهپای کشورهای دیگر حرکت کنیم.
حتی در موارد زیادی مشاهده میشود که محصولی که خاستگاه اصلی آن ایران است، با میزان کمتر در کشورهای دیگر تولید میشود و پس از فرآوری و بستهبندی سهم قابلتوجهی از بازار را به خود اختصاص میدهد. ما برای جلوگیری از افزایش ضایعات و همینطور بهدست آوردن سهم مناسبی از بازارهای بینالمللی، باید حتما به فکر شکوفایی صنایع تبدیلی در کشور باشیم.
صنایع تبدیلی پایه رونق تجارت هستند
محمدشفیع ملکزاده- رئیس سابق سازمان نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی ایران: کشور ما از نظر اقلیم شرایط بسیار مناسبی برای تولید محصولات مختلف کشاورزی دارد و میتواند از این طریق ارزآوری مناسبی داشته باشد، اما در تمام این سالها موضوعی که مانع جدی در مسیر نقشآفرینی بخش کشاورزی در تجارت و اقتصاد کشور بوده، بیتوجهی به موضوع صنایع تبدیلی و تکمیلی در این حوزه و غفلت از فرآوری محصولات مختلف کشاورزی است.
در تمام این سالها همواره تجارت در حوزههای مختلف را برپایه خامفروشی و فروش فله گذاشتهایم که این کار علاوه بر اینکه ارزش افزودهای به همراه نداشته، با مشکلات فراوان و درصد بالای آسیب به این محصولات نیز روبهرو بوده است.
بهطور کلی یکی از دلایلی که ما قادر به اجرای صحیح الگوی کشت در کشور نیستیم، همین بیتوجهی به صنایع تبدیلی و فرآوری محصولات کشاورزی است. مسائلی مانند توفیق نیافتن در تنظیم بازار نیز از همین غفلت در زمینه صنایع تبدیلی و زیرساختهای آن نشأت میگیرد.
طبق آمار درحالحاضر در کشور برای بین ۲۰ تا ۲۵ درصد محصولات، امکان استفاده از صنایع تبدیلی و تکمیلی وجود دارد که این میزان در مقابل حجم تولیدات ما بسیار ناچیز است و از توانایی ما برای تولید و صادرات این محصولات میکاهد.
به دلیل همین امکانات محدود امروز در بسیاری از مناطق کشور محصول روی دست کشاورز میماند و حتی او حاضر میشود آن را بهصورت رایگان در اختیار متقاضیان بگذارد.
امسال در زمینه پیاز دیدیم که در مناطقی مثل کهنوج چندده هزار تن پیاز روی دست کشاورز ماند و در نهایت سازمان تعاون روستایی با ورود به این موضوع حدود ۷۰ هزار تن آن را خریداری کرد، اما بهدلیل نبود زیرساختهایی مثل انبار و صنایع تبدیلی امکان استفاده مطلوب از این میزان نیز فراهم نشد.
مسائلی از این دست که در سالهای گذشته بسیار در کشور اتفاق افتاده، موجب شده بسیاری از کشاورزان در این سالها با ورشکستگی مواجه شوند.
بسیاری از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی با توجه به این مشکلات به ناچار زمینهای کشاورزی خود را فروخته و به شهرها مهاجرت کردهاند که این روند بهتدریج موجب از بین تولید خواهد شد.
اگر بخواهیم در این زمینه صادق باشیم باید بگوییم در طول این ۴ دهه هرگز نتوانستهایم در حوزه صنایع تبدیلی و تکمیلی بهشکل مطلوب عمل کنیم. در این سالها هرگز نگاه ویژهای به این موضوع وجود نداشته و بهدلیل بروکراسیهای پیچیده برای دریافت مجوز، نتوانستهایم سرمایهگذاران داخلی و خارجی را برای حضور در این عرصه متقاعد کنیم.
در این زمینه میبینیم که حتی در بسیاری از موارد سرمایهگذارانی که وارد این عرصه شدهاند پس از مدتی از ادامه کار منصرف میشوند.
امروز صنایع تبدیلی و زیرساختهای موردنیاز آن نقش کاملا تاثیرگذاری در رونق تجارت در بخش کشاورزی دارند و ما نیز اگر خواهان چنین پیشرفتی هستیم باید در زمینه هر محصولی، امکان ایجاد و گسترش انبار، سردخانه، صنایع تبدیلی و تکمیلی، فرآوری، بستهبندی و برندینگ را فراهم کنیم، وگرنه مانند محصولاتی مثل زعفران که سهم عمده تولید جهانی را در اختیار داریم باید تنها دل به فلهفروشی و خامفروشی این محصولات خوش کنیم و ارزش افزوده و فرآوردههای حاصل از آن نصیب کشورهای دیگر شود.
سخن پایانی...
این طبیعی است که کشوری که سالها بار تجارت و ارزآوری خود را صرفا بر دوش نفت انداخته، نتواند بهراحتی و در فاصلهای کوتاه تجارت خود را بر پایه محصولات غیرنفتی شکل دهد، اما باید توجه داشته باشیم که تعلل در این کار ضمن اینکه باعث از دست رفتن فرصت رقابت در این حوزه میشود، با کاهش بهرهوری و افزایش ضایعات، باعث زیاد شدن بهای تمامشده محصولات و خارج شدن آنها از چرخه رقابت میشود.
کاهش سود در حوزه تجارت رغبت فعالان و سرمایهگذاران را برای ورود به این عرصه کم میکند و در نهایت کشوری که باتوجه به قابلیتهای اقلیمی خود میتواند حرفهای زیادی برای حضور در بازارهای صادراتی محصولات کشاورزی داشته باشد، با کاهش تولید و از دست رفتن بازارها مواجه میشود.