احتمال کاهش ۳۰ درصدی نرخ دلار
علی حیدری-کارشناس اقتصاد
چند هفته پیش، خبرگزاری رویترز گزارش داد امریکا برای تسهیل مذاکره با ایران، تحریم برخی فعالیتهای هستهای ایران مانند پروژه اتمی بوشهر، نیروگاه آب سنگین اراک و تحقیقات هستهای را رفع میکند. همین خبرگزاری روز شنبه گزارش داد احتمال دستیابی به توافق تا ۲هفته آینده وجود دارد. این اخبار میتواند سیگنال مثبتی برای بازارها داشته باشد اما در مجموع اگر با برنامهریزی درست همراه نباشد، کاربرد اساسی نخواهد داشت.
بدون شک، اقتصاد ایران علاوه بر سیگنالپذیری از اتفاقات بینالمللی، متاثر از شاخصهای تاثیرگذار داخلی است. در حوزه بینالملل علاوه بر توافق و بازگشت به برجام، هر دو کشور یکبار برای همیشه باید به سمت حذف تحریمهای بانکی بروند.
در غیر این صورت، توافق بهتنهایی صرفا بهعنوان گامهای اولیه موثر بر روند کاهش نرخ ارز و بهبود اقتصاد بوده و در نهایت مشکلی را حل نمیکند، چراکه دوباره مبادلات پولی میسر نبوده و گره مشکلات نقلوانتقالات مالی باز نمیشود. در این صورت مانند سالهای تحریم بدهکار و بستانکار باید مبادلات خود را در کشور سوم انجام دهند که در نهایت هزینه تمامشده را بالا خواهد برد. بهطور مثال، پولی که ایران از کره جنوبی میخواست، تبدیل به بدهی ایران به سازمان ملل شده است. بهطور کل، لغو این تحریمها میتواند سیگنال خوبی به همراه داشته باشد اما کافی نیست.
اگر مشکلات زیرساختی اقتصاد ایران حل نشود، بیم آن میرود که تاثیر لغو برخی تحریمهای هستهای از سوی امریکا بر بازارها، کوتاهمدت و حتی لحظهای باشد. بهعنوان نمونه، تاثیر مثبت این اخبار به دو دلیل در بلندمدت تاثیری نخواهد داشت.
نخست اینکه مشکل بانکی پابرجاست و همچنان دو طرف باید مشکل مبادلات بانکی را حل کنند.
این مسئله نیاز به یکسری تغییرات در قانون اساسی ایران و حتی تغییرات در رویه ایالات متحده و خزانهداری این کشور دارد. دوم اینکه مسئولان داخلی باید یکبار برای همیشه، مسئله FATF را حلوفصل کنند. نپذیرفتن FATF نوعی خودتحریمی است و تا این مسئله حل نشود، نیازی به حرکات مثبت امریکا در رفع تحریم نیست.
با این همه به دنبال خبر رویترز، در چند روز گذشته، دلار روند نسبتا کاهشی را تجربه کرده است.
دلار در ایران مانند یک شاخص تاثیرگذار بر سایر بازارها عمل میکند. این شاخص، نشانه تورمی است که در جامعه وجود دارد. پس زمانی که نرخ دلار بالا میرود؛ یعنی تورم در جامعه افزایشی شده است.
این تورم حاصل ضعف مدیریت اقتصادی است. بزرگوارانی که مدام بر افزایش و کاهش دلار تاکید میکنند، بهدنبال انکار پیامدهای ضعف عملکرد خود هستند و فرافکنی میکنند.
بنابراین راهحل اساسی برای اقتصاد ایران و کاهش نرخ دلار در مدیریت تورم است. مدیریت تورم بر خلاف رویه جاری، با کنترل و دستور حل نمیشود.
برای اینکه بتوان تورم را مدیریت کرد باید اقتصاد کلان تعریف شود، بانک مرکزی به استقلال دست پیدا کند و دولتها سیاستهای مالی و بازرگانی خود را با بانک مرکزی همسو کنند.
با ساختار فعلی که همچنان پیش برده میشود، نیازی به هیچ تحریمی نیست و همین وضع کنونی خود به اندازه کافی برای این اقتصاد به کمارفته ما فاجعه است.
اگر با همین فرمان پیش برویم، نرخ دلار در سال آینده دستکم با ۳۰ درصد افزایش روبهرو خواهد بود.
مگر اینکه اقدامی برای اجرای توافقات دوجانبه انجام شود. جامعه جهانی هم میخواهد این توافق به شکلی باشد که پیشتر از آن صحبت کرده و در مفاد قراردادهای قبلی بوده است.