بلوکبندی برای مقابله با سلطه دلار
عبدالعظیم موسوی-صادرکننده و کارشناس بازاریابی
رئیسجمهوری در سفر اخیر خود به روسیه ضمن اشاره به گسترش روابط تجاری تهران- مسکو بیان کرد هر دو کشور اشتراک نظر دارند که باید سلطه دلار پایان یابد و مبادلات تجاری با پول دو کشور انجام گیرد. مسئله بیان شده از طرف آقای رئیسی بسیار بزرگ و مهم است اما باید بدانیم اجرای چنین اقدامی کار بسیار سنگینی است و در کوتاهمدت نمیتوان به آن رسید. در طول سالیان ابزار سلطه امریکا در دنیا اسلحه و دلار بوده است. با توجه به وضعیت پیش آمده برای امریکا در عراق و افغانستان، میتوان گفت مسئله اسلحه تقریبا کنار گذشته شده است. بنابراین درحالحاضر بیشترین فشار سلطهگری امریکا در جهان از طریق ارز حاکم بر معاملات جهانی یعنی دلار میباشد. بنابراین بپذیریم یا نه، ابزار غالب تعاملات بینالمللی جهان، ارز دلار امریکا است. همان کاری که بانک مرکزی در یک کشور میتواند با سیستم بانکی بکند، امریکا به وسیله دلار در سیستم مالی دنیا انجام میدهد. زمانی هم که این کشور رکود، تورم و یا بدهیهای خارجی فراوانی داشته باشد از طریق چاپ دلار میتواند مشکلات خود را حل کند. بنابراین دلار ابزار بسیار مهمی در اقتصاد جهان بوده و میتوان ادعا کرد در دنیای امروز حتی قدرت بیشتری نسبت به اسلحه پیدا کرده است. کنار گذاشتن دلار امریکا از روابط و معاملات بینالمللی یک ایدهآل است اما نمیتوان انتظار داشت که تا یک دهه آینده عملی شود. ارز یورو در اتحادیه اروپا با توجه به قوت و قدرتی هم که پیدا کرد باز نتوانست مستقل از دلار باشد. درواقع یورو رهبری دلار را در بازار مالی و جهانی پذیرفته است. با این تفاسیر اینکه ارزهایی مثل یوان یا روبل بتواند حتی تا آستانه قدرت و برد یورو پیش بروند یک آرزو است، چه برسد به اینکه پایان سلطهگری دلار را اعلام کنند. اما میتوان به این سناریو به عنوان یک آرمان مثبت نگاه کرد. کشورها نمیتوانند از طریق بلوکبندی از یک پول جایگزین استفاده کنند. تجارتی هم که تا کنون با این فرمول انجام شده یا شکست خورده و یا خیلی موفقیتآمیز نبوده است. به طور مثال میتوان به تجربه ایران و روسیه اشاره کرد. حدود ۱۶ سال پیش بانکی در مسکو مامور شد از طریق بانک ملی ایران نمایندگی بگیرد تا هم بتواند تحریمها و هم FATF را دور بزند. اما در نهایت عملکرد موفقی نداشت و شاید بشود گفت ۵ درصد تجار هم نتوانستند از این فرصت ایجاد شده استفاده کنند. بنابراین کنار گذاشتن دلار به عنوان یک پول مرجع در جهان کار سخت و پیچیدهای است و بین دو کشور هم قطعا ممکن نیست. چین با روسیه و ایران نمیتوانند مانند فرآیندی که در اتحادیه اروپا وجود دارد، تفاهمی مابین خود برقرار کنند. چرا که همبستگی موجود در اتحادیه اروپا بین این ۳ کشور فراهم نیست. به علاوهاینکه در معاملات جهان امروز، چین و روسیه نیز خود یک شکل دیگری از سلطهگری هستند. اما درحالحاضر ایران در شرایطی قرار دارد که بخاطر مبارزه با امریکا مجبور است نیمنگاهی به روسیه داشته باشد. اما روسیه و چین هیچوقت منافع ملی خود را برای این که با ایران در مقابل دلار وارد یک اتحادیه پولی بشوند رها نخواهند کرد. درحالحاضر بیشترین واردات ایالات متحده امریکا از کشور چین است. با توجه به تحریمهای امریکا علیه ایران، چین در ابتدا به منافع ملی خود نگاه میکند و بعد وارد رابطه اقتصادی با ایران میشود. روسیه هم شرایط مشابه چین را دارد. همین امروز نیز بخاطر بحث FATF و تحریم نمیشود از بانکهای روسیه پول به ایران انتقال داد. روسیه با وجود اینکه خود را در مقابل امریکا میبیند اما تحریمهای امریکا علیه ایران را پذیرفته است و از زیر بار آن نمیتواند شانه خالی کند، چرا که هزینههای زیادی برای منافع ملی آن دارد. بنابراین مقابله با سلطهگری دلار امریکا در معاملات در مقیاس آرمانی مهم و خوب است اما عملی شدن آن در کوتاهمدت یک خوشبینی اشتباه است.