در خیال خام نباشیم!
مبنای اقتصادی ایران براساس تجارت تعریف میشود. طبیعی است در این شرایط باید برنامهریزیها به نحوی باشد که زیرساختهای تجاری را درنظر بگیرد.
از سوی دیگر، کشور ما شرایط اقلیمی بسیار مناسبی برای تولید محصولات مختلف کشاورزی دارد و میتواند از این طریق ارزآوری مناسبی داشته باشد اما همواره موضوعی که مانع جدی در مسیر نقشآفرینی بخش کشاورزی در تجارت و اقتصاد کشور بوده، بیتوجهی به صنایع تبدیلی و تکمیلی در این حوزه و غفلت از فرآوری محصولات مختلف کشاورزی است.
حقیقت این است که در تمام این سالها همواره تجارت در حوزههای مختلف را بر پایه خامفروشی و فروش فله گذاشتهایم. این کار علاوهبر اینکه ارزش افزودهای به همراه نداشته، با مشکلات فراوان و درصد بالای آسیب به این محصولات نیز روبهرو بوده است.
بهطور کلی یکی از دلایلی که توان ما در اجرای صحیح الگوی کشت در کشور را کاهش داده همین بیتوجهی به صنایع تبدیلی و فرآوری محصولات کشاورزی است. مسائلی مانند توفیق نیافتن در تنظیم بازار نیز از همین غفلت در زمینه صنایع تبدیلی و زیرساختهای آن نشأت میگیرد.
براساس آمار، درحالحاضر در کشور برای بین ۲۰ تا ۲۵ درصد محصولات، امکان استفاده از صنایع تبدیلی و تکمیلی وجود دارد که این میزان در مقابل حجم تولیدات ما بسیار ناچیز است و از توانایی برای تولید و صادرات این محصولات میکاهد.
به دلیل همین امکانات محدود، امروز در بسیاری از مناطق کشور محصول روی دست کشاورز میماند به طوری که حتی او حاضر میشود آن را بهصورت رایگان در اختیار متقاضیان بگذارد. این در حالی است که مصرفکنندگان در بازارهای داخلی و خارجی منتظر همین کالا هستند.
امسال در زمینه کشت پیاز دیدیم در مناطقی مثل کهنوج چندده هزار تن پیاز روی دست کشاورز ماند و در نهایت سازمان تعاون روستایی با ورود به این موضوع حدود ۷۰ هزار تن آن را خریداری کرد، اما به دلیل نبود زیرساختهایی مثل انبار و صنایع تبدیلی امکان استفاده مطلوب از این میزان نیز فراهم نشد.
مسائلی از این دست که در سالهای گذشته بسیار در کشور اتفاق افتاده، موجب شده بسیاری از کشاورزان با ورشکستگی روبهرو شوند.
بسیاری از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی نیز با توجه به این مشکلات به ناچار زمینهای کشاورزی خود را فروخته و به شهرها مهاجرت کردهاند که این روند بهتدریج موجب از بین تولید خواهد شد.
اگر بخواهیم در این زمینه صادق باشیم باید بگوییم در طول این ۴ دهه هرگز نتوانستهایم در حوزه صنایع تبدیلی و تکمیلی به شکل مطلوب عمل کنیم.
در این سالها هرگز نگاه ویژهای به این موضوع وجود نداشته و به دلیل بروکراسیهای پیچیده برای دریافت مجوز، نتوانستهایم سرمایهگذاران داخلی و خارجی را برای حضور در این عرصه متقاعد کنیم.
حتی در بسیاری از موارد سرمایهگذارانی که وارد این عرصه شدهاند پس از مدتی از ادامه کار منصرف میشوند.
امروز صنایع تبدیلی و زیرساختهای موردنیاز آن نقش کاملا تاثیرگذاری در رونق تجارت در بخش کشاورزی دارند و اگر خواهان چنین پیشرفتی هستیم باید در زمینه هر محصولی، امکان ایجاد و گسترش انبار، سردخانه، صنایع تبدیلی و تکمیلی، فرآوری، بستهبندی و برندینگ را فراهم کنیم، وگرنه مانند محصولاتی مثل زعفران که سهم عمده تولید جهانی را در اختیار داریم باید تنها دل به فلهفروشی و خامفروشی این محصولات خوش کنیم و ارزش افزوده و فرآوردههای حاصل از آن نصیب کشورهای دیگر شود.