مالیات، بدهی مردم به دولت
محمد یزدیزاده_اقتصاددان
دولتها برای ایجاد زیرساخت اقتصادی نیاز به منابع درآمدی دارند و عمدهترین منبع درآمدی در تمام کشورهای جهان مالیات است. هر چه رقم تحقق مالیات در بودجه بیشتر باشد نیل به اهداف برنامه توسعه نیز بیشتر خواهد بود. درآمدهای مالیاتی، دولتها را در بهبود شاخصهای رشد و توسعه اقتصادی کشورها یاری میدهد و رفاه عمومی، بهداشت، سلامت و آسایش افراد را در مناطق مختلف کشور ارتقا میبخشد. بر این اساس میتوان اذعان کرد بین رشد و توسعه اقتصادی کشورها و درآمدهای مالیاتی دولتها، رابطه مستقیم و مستحکمی وجود دارد. علاوه بر این رشد و توسعه شاخصهای اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز تحت تاثیر درآمد مالیاتی دولت است. درآمد مالیاتی دولت شامل سبدی از انواع مختلف مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم است که بهتبع عوامل متعددی تغییر میکند. در مجموع انواع مختلف مالیات در سبد مالیاتی دولتها بهصورت پویا وجود دارند که باتوجه به عوامل گوناگون همچون دوره زمانی، محل فعالیت و...، برای تامین مالی دولتها مورد استفاده قرار میگیرند. بدینترتیب در کشورهای مختلف، یکی از مهمترین اقدامات دولتها، برنامهریزی و سیاستگذاری مناسب در تدوین و تصویب نظام مالیاتی مطلوب باتوجه به شرایط و عوامل گوناگون است که نوع مالیات، نرخهای مالیاتی، روش جمعآوری، کنترل، نظارت و بازرسی بر همه رویهها و فرآیندها و...، را شامل میشود.
همچنین باید از طرق مختلف عموم مردم با مسائل گوناگون مرتبط با مالیات آشنا شوند و با فرهنگسازی مناسب، مزایای پرداخت مالیات را درک کنند. لازم است تبلیغات زیادی برای تغییر دیدگاه مردم نسبت به مالیات و در نظر گرفتن مالیات بهعنوان جزئی از بدهی مردم به دولت صورت گیرد تا پرداخت بهموقع مالیات به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود و مردم مالیات خود را بهموقع و به میزان واقعی پرداخت کنند. البته بهبود نظام مالیاتی بدون توجه به سیاستهایی که مبتنی بر ارتقای فرهنگ مالیاتی باشد، محقق نمیشود. باتوجه به اهمیت مالیات در پیشبرد اهداف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، شناسایی ویژگیها و نوع کارکردهای مالیاتها میتواند جهتگیری کلی نظام مالیاتی کشورها را آشکار کند. بر این اساس تحقق اهداف مدنظر دولتها در برنامههای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت در دریافت و هزینهکرد مالیات، با شفافسازی دولت در چگونگی هزینهکرد مالیاتهای دریافتی در گذشته مرتبط است. آنچه مسلم است، تحقق اهداف دولت در زمینه درآمدهای مالیاتی، بیش از هر عاملی وابسته به اقدامات دولت در اطلاعرسانی و فرهنگسازی مناسب برای ارتقای دانش و بینش عموم مردم در زمینه مالیات است.
در کل اطلاعرسانی و آگاهسازی مردم از رویه تعیین میزان مالیات برای هر فرد حقیقی و حقوقی، روش دریافت مالیات، محل هزینه شدن و میزان تاثیرگذاری مالیات بر عمران و آبادانی کشور به تفکیک مناطق مختلف، اهمیت گستردهای در تحقق اهداف بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت نظام مالیاتی کشور دارد، زیرا اراده مردم، عمدهترین نقش را در اجرای قانون مالیات ایفا میکند و به این لحاظ موثرترین عامل موفقیت در اجرای این قانون، فرهنگ مالیاتی جامعه است. در سالهای اخیر درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت و فرآوردههای مرتبط با آن کاهش و به تبع آن درآمد دولت هم کاهش یافته است. این موضوع عاملی شد تا دولت مطالعه و برنامهریزی گستردهای را برای تامین مالی از محلهای دیگری بهویژه از طریق اصلاح نظام مالیاتی پیگیری کند. البته در بیشتر سالها، سوقیابی به سمت تامین هزینههای دولت از درآمدهای مالیاتی در صدر برنامههای نظام اجرایی کشور قرار داشته، اما در عمل اینگونه نبود. با کاهش درآمد حاصل از صادرات نفت، حرکت به سمت اقتصاد بدون نفت، در برنامهها مورد تاکید جدی دولت قرار گرفت و در این میان، طرح مالیات بر ارزش افزوده بهعنوان مهمترین پایه مالیاتی تامینکننده درآمدهای دولت، بهعنوان یک راهکار مناسب برای اصلاح نظام مالیاتی کشور، مورد پیگیری جدی قرار گرفت. دولت همچنین تلاش زیادی برای افزایش مالیات دریافتی از بخشهای گوناگون اقتصاد بهویژه فعالیتهای زیرزمینی کرده است. بر این اساس اصلاح نظام مالیاتی و حرکت به سمت دریافت مالیات واقعی از عموم مردم از جمله اقدامات لازم برای بهبود نظام اقتصادی کشور است.