کاهش بحران با اصلاح مدیریت منابع آبی
محسن موسوی خوانساری فعال آب و محیطزیست
بحث مدیریت منابع آبی تنها به عنوان یک معضل محیط زیستی مطرح نیست و می تواند کل زنجیره اقتصاد را دچار دست اندازهای جدی کند، از این رو رویکرد نهادهای دولتی در مواجهه با این ابربحران حائزاهمیت است. براساس آمار و ارقام موجود در کشور، ۳ درصد از منابع آبی به طورمعمول صرف صنایع و چرخه صنعت می شوند. ۹ درصد دیگر هم به عنوان آب شرب و مصارف شهری استفاده می شود و باقیمانده آن که در حدود ۸۰ درصد است، در کشاورزی استفاده می شود، بنابراین بیشترین مصرف و حتی هدررفت آب را در این بخش شاهد هستیم. بسیاری از کارشناسان عقیده دارند، نبود مدیریت صحیح منابع آبی در کنار مصرف نادرست از ذخایر موجود، علت اصلی هدررفت آب و خشکسالی های اخیر است. در حال حاضر نیز منابع آبی کشور با تهدیدهای بیشتر و جدی تری مواجه است و وضعیت فعلی اهمیت مدیریت و نحوه استفاده از ذخایر آبی را چند برابر می کند. استفاده بیش از حد منابع آبی زیرزمینی یکی از مواردی است که به عنوان دلیل اصلی فرونشست زمین در بسیاری از شهرها و مناطق عنوان می شود، اما ذخایر آبی مباحث جزئی تری دارد که لازم است برای انجام مدیریت صحیح، به آن توجه کرد. باید برای بررسی مدیریت منابع آبی مشخص کرد که در رابطه با کدام یک از حوضه های آبریز قصد تحلیل و تفسیر داریم، چرا که هر حوزه شرایط اقلیمی و جغرافیایی منحصر به خود را دارد و باید به طور مشخص و تفکیک شده به مسائل مرتبط با هر حوضه آبریز بپردازیم، بنابراین اهمیت وجود مدیریت تخصصی در این امر، مسئله ای حائزاهمیت است. هر حوضه آبریز شامل منابع آب تجدیدپذیر و منابع آب ثابت است. در سال های متمادی، به دلیل نبود مدیریت مصرف در سطح های مختلف، بیش از توان ذخایر و منابع تجدیدپذیر، برداشت آب داشته ایم و در عمل به استفاده از ذخایر آب ثابت رسیدیم. نتیجه مهم استفاده و برداشت بی رویه از ذخایر آب تجدیدپذیر، نرسیدن آب به تالاب ها و خشک شدن آنها است که در سال های اخیر به دفعات، شاهد این دست نتایج و پیامدهای منفی در کشور بودیم، همچنین استفاده از ذخایر ثابت آب از دیگر پیامدهای برداشت های گسترده از منابع آبی است. همین امر باعث بروز بسیاری از مشکلات محیط زیستی و شکل گیری بحران های آبی در کشور شده است، از این رو رسیدگی به رفع نقایص مدیریت منابع آبی از ضرورت ویژه ای برخوردار است و تنها با اصلاح روندهای مدیریتی به ویژه در سطوح کلان، می توان شرایط آبی کشور را تا حدی بهبود داد. در زمینه مدیریت منابع آبی و پایداری اکوسیستم که به عنوان یک زنجیره این دو به هم متصل هستند، طی 5 دهه اخیر بی توجه بودیم و امروزه نتایج منفی و بحران های حاصل را در نقاط مختلف کشور مشاهده می کنیم. این دست بی توجهی ها، منجر به از دست دادن نیمی از ذخایر ثابت آب کشور شده است. وجود ابربحران های زیست محیطی به وجودآمده به دلیل مصرف نادرست از منابع آبی، توجه به راهکارهای رفع آن را می طلبد. به عنوان نخستین و اصلی ترین راهکار باید به استانداردهای جهانی در مصرف آب بازگردیم. در حال حاضر چاره ای جز کاهش برداشت از منابع تجدیدپذیر آبی نداریم. باید به منابع آب تجدیدپذیر فرصت ترمیم و بهبودی دهیم و برای کاهش این برداشت، پیدا کردن نقطه مناسب کاهش مصرف آب ضروری است. به بیانی دیگر، لازم است، برنامه ریزی شود که در کدام قسمت، مصرف آب کاهش یابد، همان طور که در ابتدا به آن اشاره شد، عمده مصارف آب کشور در بخش کشاورزی است و باید برای کاهش استفاده آب و مصرف بهینه در این بخش برنامه ریزی مناسب داشته باشیم، هرچند ضروری است، فراموش نکنیم تصحیح الگوی مصرف آب در تمامی بخش ها لازم است، اما باید عمده فشارها بر کاهش مصارف کشاورزی باشد تا ضمن بهبود شرایط فعلی، بتوان تالاب های خشکیده امروز را احیا کرد. در چنین شرایطی، سفره های آب زیرزمینی نیز فرصت بهبودی دارند و می توانند ضمن تامین کردن آب موردنیاز مردم، خشکیده نشوند. متاسفانه نبود مدیریت صحیح در استفاده از ذخایر آبی، سبب شده بیشترین مشکلات زیست محیطی به صورت زنجیره ای رخ دهد. بحران فعلی نتیجه خلأهای مدیریتی و اصلاح آن ضروری است.