تامین مالی لازمه تغییر فرآیند تولید
روزآمدی صنایع یکی از بسترهای مهم برای جلب رضایت مشتریان در تولید و خدمات است. سرعت پیشرفت علوم شاید بتوان گفت لحظهای است و در هر تغییری، شاهد تحولی بزرگ در بخشی از علوم هستیم.
صنعت هم از این امر مستثنا نبوده و شرکتهای خلاق و نوآور در حال ربودن گوی رقابت در بازار جهانی بهنفع خود هستند. امروز فناوری با عنوان دانشبنیان، ضرورت تحول در فرآیند تولید را بهوجود آورده است. تاکیدات رهبر معظم انقلاب در دیدار با صاحبان بنگاههای اقتصادی در پایان سال گذشته، توجه به کیفیت محصولات موضوع دانشبنیان را پررنگتر کرده است؛ دانشبنیان شدن یا دانشبنیانها چقدر در هموار کردن مسیر تولید کیفی نقش دارند؟ در صنعت قطعه، دانشبنیان شدن قطعهسازان، ما را به هدف نزدیکتر میکند یا تعامل و مشارکت با شرکتهای فعال در این حوزه؟
محدودیتهای قانونی
محمدمهدی شکورزاده، عضو هیاتمدیره انجمن تخصصی صنایع همگن نیرومحرکه و قطعهسازان خودرو کشور درباره برنامه انجمن قطعهسازی برای تحقق شعار سال و حرکت شرکتهای قطعهساز به سوی دانشبنیان شدن به گفت: برخی شرکتهای قطعهسازی که این توانایی را داشتند از همان بدو تاسیس، مبنای تولید را روشهای فناورانه گذاشتهاند. این شرکتها از همان ابتدا بهعنوان دانشبنیان ثبت شدهاند. البته محدودیتهایی هم به لحاظ قانونی برای ثبت شرکتها با عنوان دانشبنیان وجود دارد، اینکه وقتی حجم گردش کالای شرکتی عدد بالایی باشد، بهدلیل گردش مالی بالا، گرفتن مجوز تا حدودی برای این شرکتها به سختی انجام میشود.
وی افزود: در صورتی این قطعهسازان میتوانند بهعنوان شرکتهای دانشبنیان فعالیت داشته باشند که شرکت جدیدی در کنار شرکت قبلی خود به ثبت برسانند.
او گفت: تولید محصول براساس روشهای فناورانه، زمانبر است.هنگامی که شرکتی گردش کالای بالایی دارد، به لحاظ قانونی محدودیت دارد که بتواند بهعنوان دانشبنیان تغییر جهت دهد؛ از اینرو حرکت شرکتهای قطعهساز به سوی دانشبنیان شدن با محدودیتهایی همراه است. از سوی دیگر، تاسیس شرکت جدید و طی کردن فرآیند اداری آن، هم منابع مالی زیادی میخواهد و هم منجربه هدررفت زمان میشود؛ بنابراین تعامل شرکتهای صنعتگر و دانشبنیان صرفهاقتصادی بیشتری دارد.
فعالیت براساس حرکتهای دانشبنیان
شکورزاده با بیان اینکه بسیاری از شرکتهای قطعهساز در حال تولید محصولات جدید برای خودروهای جدید هستند اما شرکت دانشبنیان نیستند، گفت: این در حالی است که کار آنها با شرکتهای دانشبنیان تفاوتی نمیکند. دانش فنی ایجاد میکنند که قبلا نبوده و حتی برای محصولات فناوریک قراردادهایی با خودروساز منعقد کردهاند اما بهعنوان دانشبنیان ثبت نشدهاند.
این فعال صنعت خودرو در ادامه سخنان خود تصریح کرد: تعریفها باید اصلاح شود و شرکتهایی که محصولات جدیدی تولید میکنند باید شرکتهای دانشبنیان بهشمار روند، به این ترتیب، حرکت دانشبنیان نباید منوط به مجوز شود.
شکورزاده افزود: در حالحاضر، شرکتهای صنعتی زیادی با دانشبنیانها وارد مذاکره شدهاند که میتوانند محصولات موردنیاز آنها را تولید کنند. در این بحث، محصولات «هایتک» بیشتر مطرح هستند. این مشارکت و تعامل در زمان اعمال محدودیتهای بینالمللی بیشتر شده و ارتباط با دانشگاهها و مراکز علمی افزایش یافته است. در راستای اصلاح فرآیند تولید و محصولات جدید، پروژههایی تعریف شده است.
مشکل شرکتها در نرخ و بازار
شرکتهای دانشبنیان عنوان میکنند دانش فنی موردنیاز را در اختیار دارند اما سرمایه کافی برای تولید و بازار ندارند که تولید محصولات تضمینشده باشد. شکورزاده در پاسخ به این پرسش که قطعهسازان چگونه میتوانند در این راستا به شرکتهای دانشبنیان کمک کنند، گفت: در حالحاضر یکی از بزرگترین مشکلات صنعت قطعه، کمبود نقدینگی است. مدت زمان زیادی است که صنعتگران در مضیقه مالی هستند. با این وضعیت، انتظار برای توسعه و هزینه برای ایجاد دانش جدید شاید امکانپذیر نباشد.
این فعال صنعت قطعه یادآور شد: با تغییراتی که در نرخ مواد اولیه، دستمزد، عوارض گمرکی و... رخ داده به نظر میرسد امسال همچنان نقدینگی چالش بزرگ تولید محصولات باشد.
شکورزاده درباره کمک قطعهسازان به شرکتهای دانشبنیان عنوان کرد: شرکتهای دانشبنیان باید محصولی تولید کنند که بازاری برای فروش در داخل و خارج داشته باشد. اگر محصولی با ایده نو و بهای تمامشده رقابتی تولید شود، به بازار شرکتها بسیار کمک میکند. البته این خریدار دانش فنی است که تشخیص میدهد ایده در آینده بازار خوبی دارد که روی آن سرمایهگذاری کند یا ریسک بالایی دارد. تمام این امور به محاسبات اقتصادی شرکتها و سرمایهگذاران برمیگردد.
ضرورت تغییر فرآیند تولید
در ادامه ساسان قربانی از فعالان صنعت قطعه و از تدوینگران استراتژی صنعت خودرو و چشمانداز افق ۱۴۰۴ این صنعت، درباره دانشبنیان شدن شرکتهای قطعهساز به گفت: اگر قرار باشد سطح کیفی تولیدات ارتقا یابد، باید فرآیند تولید تغییر کند. برای ورود به عرصه جدید قطعات که تا امروز تجربه نشده باید به سراغ فناوریهای جدید برویم. وی افزود: طبیعی است این مسیر نیازمند تغییرات بنیادین در حوزه تولید است؛ تغییر در تجهیزات تولید، فرآیند آن، نوع استانداردها و روشهایی که در گذشته، حتی تا سال قبل، مورداستفاده قرار میگرفته، نهفته است.
قربانی با بیان اینکه تولیدات فعلی نیاز به دانش خیلی متفاوتی ندارند، مگر اینکه بخواهیم میزان تولید را در رقمهای چندبرابری افزایش دهیم، گفت: در اینباره به تغییر مسیر در جهت تکنولوژی نیاز داریم که پیششرط کار بهشمار میرود.
این فعال صنعت قطعه با اشاره به شعار سال، تاکید کرد: برای تغییر محصولات و ارتقای کیفی آنها ناگزیر به اصلاح فرآیند تولید هستیم. این امر میتواند دلیل فعالیت شرکتهای مبتنی بر سازمانها یا استارتآپهای دانشبنیان باشد.
منابع مالی همچنان پاشنه آشیل تغییرات
این تدوینگر استراتژی صنعت خودرو با بیان اینکه حرکت صنعت قطعه به سوی دانشبنیان شدن یا تعامل با دانشبنیانها نیازمند بنیه مالی و تدوین نقشه راه اصلی است، گفت: در حالحاضر این پیششرطها فراهم نیست. نمیدانیم بهعنوان جامعه قطعهسازی سمتوسوی حرکت صنعت خودرو کشور به کجاست. وقتی نقشه راه مشخص نیست و تا زمانی که بازار، سفارش کار نداده، شرکتها نمیتوانند خودشان شروع به تولید قطعه خاصی در حوزه دانشبنیان کنند. بهعنوان مثال، در حوزه سیستمهای ایمنی باید مشخص باشد، قرار است به کجا برسیم. تفاوت نیازمندیهای ما با سایر کشورها در این بخش چیست؟ یا در اتاق خودرو چه سطحی از رفاه پیشبینی شده است؟ مشخص شدن این موارد در ارتقای تکنولوژی، سرمایهگذاری و سطح دانش و آگاهی موردنیاز، ضروری است.
وی تاکید کرد: تا آن حلقه گمشده و سمتوسوی خودروسازی و مسیر صنعت خودرو حداقل برای ۱۰ سال آینده در دو برنامه ۵ ساله مشخص نشود، نمیتوان از صنعت قطعه خواست جهت حرکتش را معین کند. این تا حدودی با راهی که کشورهای صنعتی تجربه کردهاند، منافات دارد.
بدون مسیر «آب در هاون کوفتن» است
قربانی با بیان اینکه تدوین استراتژی صنعتی برای صنعت خودرو، مسیر روشنی در اختیار قطعهساز قرار خواهد داد، گفت: باید مشخص شود مثلا تا ۵ سال آینده چه محصولاتی با چه ویژگیها باید تولید شود. وقتی ویژگی خودروها مشخص شد، شیشهساز میداند باید چه شیشهای بسازد یا سازنده صندلی میداند پارچهای که قرار است برای صندلی خودرو استفاده شود، چه نوع پارچهای است و... بهعنوان مثال، اگر هدف این است که در ۱۰ سال آینده یکی از تولیدکنندگان اصلی خودرو برقی باشیم، برنامه باید از امروز تعریف شده باشد تا قطعهساز تکلیف خود را بداند و اینکه از چه منابع مالی میتواند استفاده کند.
این فعال صنعت افزود: برای حرکت به سمت تولید خودروهای برقی، تیراژ تولید برای ساخت قطعات بسیار مهم است. بهعنوان مثال، اگر قرار است ۲۰ هزار خودرو در ۸ سال آینده تولید شود، آیا منطقی است قطعهساز سرمایهگذاری هنگفتی برای وارد کردن دانش فنی این بخش کند؟ این مسائل نیازمند اطلاعات بالادستی است تا تولیدکننده بداند در چه سطحی باید خود را ارتقا ببخشد. در غیر این صورت، آب در هاون کوفتن است.
فناوری قدیمی و چالش تولید
قربانی در پاسخ به این پرسش که آیا دانشبنیان شدن مسیری متفاوت از فناوری روزآمد است، گفت: هر دو یکی است. تولید روزآمد همان حرکت در مسیر دانشبنیان شدن است. هنگامی که تولیدکننده از تکنولوژی روز جهان بهرهمند میشود؛ یعنی فرآیند تولید آن، دانشبنیان است. هر دانشی در زمان خود تا هنگامی که دانش جدیدتری نیامده، دانشبنیان و نو بهشمار میرود.
وی ادامه داد: اگر امروز در بخش صنعت بر دانشبنیانها تاکید میشود به این دلیل است که تکنولوژیهایی که در زمان خود دانشبنیان یا روزآمد بودهاند، بدون تغییر در فرآیند تولید تکرار شدهاند و با توجه به پیشرفت لحظهای علم، برخی از این تکنولوژیها دیگر نخنما شده و فناوری بهشمار نمیروند. ساسانی یادآور شد: ایراد فرآیند تولید ما تکرار دانش بدون نوآوری و تغییر طی سالیان طولانی است که امروز با تاکید بر دانشبنیانها عنوان میشود محصولات و فرآیند باید روزآمد شده و با تکنولوژی جدید انجام شود. بهعنوان مثال، برای افزایش سرعت خودرو یا افزایش ایمنی آن باید تحولاتی را قطعات مربوطه و فرآیند تولید آن تجربه کنند. این تغییرات نیازمند دانش بالاتری است که به اصطلاح بهعنوان دانشبنیان از آن نام برده میشود که مبتنی بر نیازمندی روز یا آینده مصرفکنندگان خواهد بود.
سخن پایانی
شعار سال معمولا موضوع مهمی را گوشزد میکند و به افراد دستاندرکار هدف را نشان میدهد اما چگونگی رسیدن به هدف و تعیین مسیر با خود افراد است. در بخش دانشبنیانها هم تاکید بر تولید فناورانه بوده که از صنعتگران میخواهد با روزآمد کردن فرآیند تولید، فضایی برای توسعه مهیا کنند. اما مشکل اینجاست که معمولا صنعتگران با توجه به نوسانات بازار پولی کشور قادر به برنامهریزی منسجم نبوده و حتی نمیتوانند برنامهریزی ماهانه داشته باشند. نرخ مواد اولیه و نوسانات نرخ ارز، سرمایه صنعتگران را کوچک کرده و در دورهای که کمبود منابع مالی چالش بزرگ صنایع شده، بدون حمایت مالی استفاده از دانش روز بعید به نظر میرسد. در این راستا هم شرکتهای دانشبنیان و فناور و هم واحدهای صنعتی با سابقه طولانی، دچار کمبود منابع مالی هستند از اینرو در یک دهه گذشته محصولات دانشبنیان نتوانستهاند در بازار جایگاه ویژهای برای خود کسب کنند. برای دانشبنیان شدن صنعتگران بهویژه در صنعت خودرو و همچنین تعامل شرکتهای دانشبنیان با صنعت تامین مالی از منابع مناسب است.