-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->محمدابراهیم برهانی

جای خالی زیرساخت

محمدابراهیم برهانی-کارشناس و فعال معدنی

جای خالی زیرساخت

خام ‌ فروشی در هر صورتی اشتباه است، اما مفهوم خام ‌ فروشی با آنچه در حال ‌ حاضر به آن اطلاق می ‌ شود، متفاوت است. خام ‌ فروشی یعنی آنکه بهره ‌ بردار، مواد معدنی استحصال ‌ شده را به ‌ صورت خام به خارج از کشور صادر کند، اما در حال ‌ حاضر بهره ‌ بردارانی که خود واحد صنایع معدنی ندارند و مجبور به فروش ماده معدنی تولیدی خود به دیگر واحدها هستند هم، زیرعنوان خام ‌ فروش طبقه ‌ بندی می ‌ شوند.

این عنوان درست نیست، چون با این کلمه، که بار منفی پیدا کرده است، به تولیدکننده توهین می ‌ شود. به ‌ نظر من، خام ‌ فروش کسی است که ماده معدنی را به صنایع معدنی کشور نمی ‌ دهد و آن را به ‌ صورت خام روانه بازارهای بین ‌ المللی و به ‌ این ‌ ترتیب پایین ‌ ترین میزان ارزش ‌ افزوده را ایجاد می ‌ کند. برای آنکه یک بهره ‌ بردار ترغیب شود که واحد صنایع معدنی احداث کند، توجه به چند نکته ضروری است که مهم ‌ ترین آنها میزان ذخیره، عیار ماده معدنی و میزان سرمایه ‌ گذاری لازم برای استفاده از تکنولوژی روز برای رسیدن به بالاترین میزان ارزش ‌ افزوده است. به ‌ عبارت ‌ دیگر، اگر ذخیره معدن برای احداث کارخانه فرآوری کم باشد یا عیار ماده معدنی مناسب نباشد، احداث واحد فرآوری معقولانه نیست. چون در این صورت باید ماده استحصال ‌ شده به یکی از واحدهای صنایع معدنی ارسال شود و آن واحد، ماده کم ‌ عیار را با مواد معدنی دیگری که از معادن دیگر خریداری کرده و عیار بالاتری دارد، ترکیب کند تا به عیاری اقتصادی برسد. بعد از آنکه شرایط فوق محقق شد، مهم ‌ ترین نکته برای احداث واحد فرآوری، وجود زیرساخت مناسب در منطقه است.فرض کنید، معدن در منطقه ‌ ای کم ‌ آب واقع ‌ شده باشد، در این صورت از اساس نباید واحد فرآوری در آن نقطه راه ‌ اندازی شود. به ‌ عنوان ‌ مثال، معدن سنگ ‌ آهنی وجود دارد که از عیار خوب و قابل ‌ قبولی هم برخوردار است، اما اگر واحد فرآوری احداث شود، باید از منابع آبی منطقه که برای ادامه حیات ضروری استفاده کند و به ‌ این ‌ ترتیب اهالی منطقه دچار آسیب می ‌ شوند.

به ‌ این ‌ ترتیب، هرکدام از زیرساخت ‌ ها وجود نداشته باشد، احداث واحد فرآوری منتفی می ‌ شود، در غیر این صورت سرمایه ‌ های ملی کشور هدر خواهد رفت.به ‌ گمان من، اگر قرار است در زمینه ‌ ای سرمایه ‌ گذاری انجام گیرد، بالاترین بهره ‌ وری زمانی اتفاق می ‌ افتد که کار به ‌ صورت تخصصی پیش برود. به ‌ عبارت ‌ دیگر، سرمایه ‌ گذار یا کامل روی معدنکاری تمرکز داشته باشد یا واحد فرآوری و صنایع معدنی احداث کند تا به بهترین شکل و با پایین ‌ ترین نرخ و بالاترین عیار، ماده معدنی استحصال شود و به ‌ دست واحد معدنی بعدی برسد.یکی از مهم ‌ ترین راهکارها این است که واحدهای صنایع معدنی کشور، ماده معدنی را به نرخ مناسب از تولیدکننده ماده اولیه خریداری کنند تا به ‌ این ‌ ترتیب تولیدکننده هم ترغیب شود تا محصولات خود را در بازارهای داخلی عرضه کند. به ‌ عنوان ‌ مثال، من تولیدکننده کربنات استرانسیوم هستم. بهره ‌ بردار سولفات استرانسیوم رغبت دارد تا ماده استحصال ‌ شده را صادر کند و درآمد دلاری داشته باشد. من واحد صنایع معدنی کربنات استرانسیوم اگر ماده تولیدی وی را با قیمت معقولی خریداری کنم، می ‌ توانم زنجیره خام ‌ فروشی را قطع کنم، زیرا من هم کربنات استرانسیوم را به دلار می ‌ فروشم و چه ایرادی دارد که من هم آن را با قیمتی مناسب از بهره ‌ بردار بگیرم که او محصول خام خود را صادر نکند.چندین سال قبل، اتفاق مشابهی رخ ‌ داده بود و فولاد با قیمتی بسیار پایین زغال ‌ سنگ را خریداری می ‌ کرد، به ‌ طوری ‌ که در آن زمان بسیاری از معادن زغال ‌ سنگ به ورشکستگی رسیدند یا به ‌ سختی کار خود را ادامه ‌ دادند. در عوض، فولادسازان از کشورهایی مانند استرالیا زغال وارد می ‌ کردند، در حالی ‌ که اگر زغال ‌ سنگ را به همان نرخ از معدندار داخلی خریداری می ‌ کرد، تولیدکنندگان هم می ‌ توانستند سرپا بمانند.البته بعد از مدتی تلاش، سرانجام این اتفاق رخ داد. بنابراین، راهکار جلوگیری از خام ‌ فروشی این است که در قدم اول سرمایه ‌ گذار ترغیب شود که واحد صنایع معدنی راه ‌ اندازی کند؛ البته این کار نباید الزامی باشد و بهره ‌ بردار ملزم به سرمایه ‌ گذاری در این زمینه باشد، بلکه باید سرمایه ‌ گذاران تشویق به سرمایه ‌ گذاری در این زمینه شوند.

و دیگر اینکه واحد فرآوری، ماده اولیه موردنیاز خود را با قیمت مناسب ‌ تری از تولیدکننده خریداری کند تا به ‌ این ‌ ترتیب، معدندار هم ترغیب شود که محصول خود را در بازار داخلی عرضه کند.حال اگر در چنین شرایطی، تولیدکننده همچنان اصرار به عرضه محصول به بازار بین ‌ المللی داشت، آن ‌ وقت دولت باید نقش خود را ایفا و راهکاری پیدا کند که برای مثال با در نظر گرفتن تعرفه صادراتی جلوی صادرات را بگیرد که آسیبی به بازار داخلی وارد نشود، اما منطقی نیست که به ‌ خاطر چند نفر، دیگران متهم به خام ‌ فروشی شوند.زمانی که واحد فرآوری کافی نداریم، تولیدکننده الزاما باید ماده معدنی تولیدشده را صادر کند و همزمان دولت باید سرمایه ‌ گذاران را به احداث واحدهای فرآوری تشویق کند. اما مشکل اصلی نبود زیرساخت ‌ ها است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*