چرایی ناترازی گاز در ایران(بخش پایانی)
رضا پدیدار- رئیس کمیسیون انرژی و محیطزیست اتاق تهران
کارشناسان انرژی در رابطه با جایگاه ایران در تولید و مصرف انرژی می گویند ایران درحال حاضر چهارمین مصرف کننده بزرگ گاز در دنیاست و به همین دلیل هم انرژی گاز سهم بالایی در سبد انرژی کشور دارد. تا امروز نیز تولید داخل به هر شکل ممکن به تقاضای کشور پاسخ داده اما با توجه به تامین ۷۰ درصد تولید گاز کشور از میدان پارس جنوبی، طبق برآوردها در سال های آینده با نا ترازی شدید گاز روبه رو خواهیم بود. اصولا ناترازی گاز در نتیجه دو حالت بروز می کند. یکی اینکه میزان تولید از تقاضا کمتر باشد و دیگری شرایطی است که در مقطع زمانی خاص و در ایام پیک مصرف، میزان مصرف گاز از تولید پیش تر شود که هم اکنون کشور در حالت دوم قرار دارد. چنانچه در زمستان امسال نیز برخی از مناطق با قطعی گاز مواجه بوده و برای تامین گاز خانگی و عمومی، تزریق گاز به صنایع کاهش یافت.
بسیاری از کارشناسان معتقدند برای رفع ناترازی گاز ۳ دسته راهکار کلی وجود دارد. افزایش تولید و کاهش مصرف دو راهکار اصلی رفع ناترازی گاز است. در این بین برای رفع یا کاهش ناترازی در پیک مصرف نیز باید مدیریت مصرف گاز با جدیت دنبال شود. به علاوه اینکه تمرکز بر ذخیره سازی گاز از مهم ترین گزینه های در دستور کار است. برای موفقیت در این مسیز باید به بهینه سازی مصرف گاز توجه بیشتری داشت؛ چنانچه به تاکید کارشناسان مهم ترین راهبردی که باید در راستای ناترازی گاز انجام پذیرد، بهینه سازی مصرف گاز و کاهش مصرف است. در این حوزه نیز باید رویکردهایی مانند اجرای پروژه های غیر متعارف و غیر اقتصادی دولت را کنار گذاشت و به سمت رویکردهایی رفت که امکان تحول جدی در این حوزه را ایجاد کند. همان طوری که در بحث های قبلی نیز بدان اشاره کرده ام شاخص شدت مصرف انرژی در ایران معادل ۵ . ۷ برابر میانگین جهانی و حداقل ۳ تا ۴ برابر کشورهای توسعه یافته است. همچنین در صورتی که متوسط شدت مصرف انرژی در جهان در حال کاهش است، اما نمودار مصرف انرژی در کشور همچنان افزایشی است. اگر ۵۰ درصد کاهش مصرف انرژی را نیز ایده آل بدانیم، حداقل می توان به نصف این میزان یعنی ۲۵ درصد کاهش مصرف انرژی دست یابیم که خود این عدد نیز رقم بزرگی است. همچنین در حوزه غیرقیمتی نیز سیاست هایی باید مد نظر قرار گیرد که ناظر بر قانون اصلاح الگوی مصرف و اقدامات فنی مانند اصلاح شیوه ساختمان سازی و مدیریت صنعتی باشد. مهم ترین راهبرد در این زمینه نیز بهینه سازی مصرف انرژی در ساخت وسازهاست که با اصلاح نرخ گاز می توان در این مسیر گام برداشت. بر این اساس با توجه به تفاوت نرخ گاز بخش خانگی، تجاری و نیروگاهی با نرخ صادرات گاز، می توان سیاست اصلاح نرخ گاز را اجرایی کرد. در کلام پایانی؛ مصرف گاز خانگی در بهمن سال گذشته ( سال ۱۴۰۰ ) از مرز ۶۸۰ میلیون متر مکعب گذشت و به این ترتیب رکوردی تاریخی در مصرف گاز کشور ثبت شد. در این زمینه بخش خانگی معادل ۸۰ درصد از مصرف گاز را به خود اختصاص داد. این میزان مصرف رقمی معادل مصرف گاز چند کشور همسایه را در بر می گیرد و با توجه به این موضوع مهم، بیشترین اصلاح نرخ با هدف کاهش مصرف باید در بخش مصرف خانگی رخ دهد و تنها در این صورت است که می توان به حفظ پایداری شبکه نیز امیدوار بود.
همانگونه که در این یادداشت بدان اشاره رفت میزان مصرف گاز در ایران معادل ۱۲ کشور ثروتمند اروپایی است. مصرف بالای گاز در بخش خانگی و ارزان بودن تعرفه گاز برای نیروگاه ها باعث شده علاوه بر پیروی نکردن از الگوی بهینه در بخش نیروگاهی نیز راندمان مصرف کاهش یابد و همین مسئله به نوعی به مصرف فزآینده انرژی و رفع ناترازی گاز و نبود تعادل در این بخش منجر شده است.
با ادامه روند موجود پیش بینی می شود ناترازی گاز از ۲۰۰ میلیون مترمکعب فعلی در ماه های سرد سال به حدود ۲۵۰ میلیون متر مکعب در سال های ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ و نیز بیش از ۵۰۰ میلیون متر مکعب در سال ۱۴۱۰ برسد. امید است مقامات مسئول در وزارت نفت از قابلیت ها و توانمندی های تخصصی و حرفه ای بخش خصوصی بهره گرفته و به جریان ناترازی در مصرف و تولید گاز طبیعی پایان دهند.