مرز باریک میان روزنامهنگاری و ترویج علم
کاظم کوکرم-روزنامهنگار علم
در کشور ما ۲ مفهوم ترویج علم و روزنامهنگاری علم گاهی تا حد زیادی با هم تلفیق شده است، در حالیکه ۲ موضوع مجزا از هم هستند. از آنجا که نهاد مشخصی برای ترویج علم در بدنه علم و فناوری کشور طراحی نشده، این امر باعث شده است بخشی از این وظیفه به دوش روزنامهنگاران علم بیفتد. در حالی که کار یک روزنامهنگار پس از خبررسانی، پرسشگری و نظارت تحلیلگرانه است؛ اینجاست که روزنامهنگاران نمیتوانند بهصورت استاندارد به فعالیت خود بپردازند و عمده کارشان صرف سادهسازی مفاهیم علمی برای مخاطبان رسانهها میشود. این را هم باید بدانیم که نظام نوآوری و تولید در کشور به زیستبوم دانشبنیان خلاصه نمیشود. در واقع، امروزه پوشش خبرهای توسعه علم و فناوری در رسانهها اغلب به دستاوردهای دانشبنیان گره خورده است و مسائلی که در دانشگاهها و دیگر گروههای علمی مانند علوم پایه وجود دارد و اتفاقا آنها زمینهساز توسعه علم در شرکتهای دانشبنیان هستند، نادیده گرفته میشوند. برای مثال، اتفاقات یا پژوهشهایی که در حوزه فیزیک ذرات یا علوم شناختی در شاخه نظری ممکن است، رخ میدهد، چون لزوما در حیطه شرکتهای دانشبنیان نیستند، در خبرگزاریها بازتاب داده نمیشوند و این ضربه بزرگی است، چراکه وقتی رسانه به یک موضوع نپردازد، بهتدریج از نگاه دیگر نهادها و مسئولان هم دور میماند و بودجه قابلتوجهی هم به این بخش مهم و بنیادی در کشور تعلق نمیگیرد و برای پیشرفت آن حوزه در کشور، مطالبهگری از بطن جامعه ایجاد نمیشود.
بیشک نبود زبان مشترک میان روزنامهنگاران علم و فناوری با فعالان دانشبنیان از دلایل اصلی بروز برخی چالشها است. هنوز ادبیات تعامل با رسانه در زیستبوم دانشبنیان ما جایگاه خود را پیدا نکرده و علت این امر به فرآیند کار رسانههای داخلی ما نیز باز میگردد؛ کمیت بالای کار خبرنگاران و روزنامهنگاران علم و فناوری در رسانهها موجب شده است که ایندو به نقطه اشتراک مطلوبی در بیان زبان واحد نرسند. متاسفانه در بیشتر رسانههای کشور، کار خبرنگار با متر و معیارهای کمیتی سنجیده میشود و معمولا این فرصت به خبرنگار یا روزنامهنگار داده نمیشود که روی یک موضوع عمیق شود و امکان انتشار گزارشهای تحلیلی و تحقیقی عمیق را پیدا کند. از اینرو معمولا اتفاق ناخوشایندی که میافتد، این است که کیفیت یک گزارش یا خبر، فدای سرعت در انتشار میشود. بیشتر خبرنگاران هم ترجیح میدهند کارهای روزمره خود را برای حفظ امنیت شغلی پیش ببرند تا اینکه با دقت نظر و صرف مطالعه زیاد، گزارش تحلیلی پرمایهای را بهجای ۴، ۵ گزارش میانمایه منتشر کنند. در نتیجه، وقتی یک خبرنگار حوزه علم و فناوری با مدیر یک شرکت دانشبنیان مصاحبه میکند، فرصتی برای کسب جزییات گسترده از آن حوزه خاص را ندارد که بتواند محقق یا مدیر مربوطه را به چالش نقد بکشاند و تنها به معرفی محصول و شرح اتفاق رخداده میپردازد. این در حالی است که اشراف وسیع خبرنگاران علم و فناوری بر موضوعات علمی، اهمیت بسیار زیادی دارد. عدماشراف کافی به موضوع، موجب سوختن سوژهها میشود. درست است که این روزها بسیاری از خبرنگاران ما، زمانهایی را که خارج از ساعت کاری باید صرف توسعه فردی و خانواده خود کنند، مشغول مطالعه درباره حوزه خود هستند؛ این فضیلت و حتی وظیفه خبرنگار است، اما آیا میتوان از همه خبرنگاران این انتظار را داشت که از زمان شخصی و استراحت خود برای بهبود کیفیت شغلی وقت بگذارند، آن هم بدون هیچ پاداش و تشویقی از سوی رسانه و جامعه! معتقدم ما نیازمند یک تغییر در روال کار رسانهای هستیم. مدتزمان مطالعه و تحقیق خبرنگاران برای مطالعه و عمیق شدن روی یک حوزه خاص باید جزو کارکرد آنها در رسانهها در نظر گرفته شود و در ادامه، بهطبع زمانی هم برای آمادهسازی و تنظیم مصاحبهها و گزارشهایشان لحاظ شود. این همان مسئلهای است که مدیران مسئول و سردبیران رسانهها باید اهمیت آن را درک کنند؛ خبرنگار، ماشین تایپ و پرینتر نیست! کار خبرنگار فقط نوشتن نیست.
بیشک حمایت و دفاع از خبرنگاران و روزنامهنگاران میتواند عنصر حیاتی در مسیر شفافسازی فرآیندهای زیستبوم دانشبنیان از طریق رسانهها باشد. مدیران مسئول و سردبیران باید از کار خبرنگاران در مواردی که مشغول تدوین یک گزارش تحلیلی یا تحقیقی با رویکرد انتقادی هستند، حمایت و دفاع کنند. فعالان زیستبوم دانشبنیان یا هر پروژه علمی و فناوری دیگری در کشور بدانند که اگر کارشان را درست انجام ندهند، رسانهها میتوانند عملکرد آنها را بهچالش بکشند و از آنها در برابر حق جامعه بر گردن آنها مطالبهگری کنند؛ متاسفانه جای خالی چنین فرآیندی در رسانههای امروز ما بهشدت احساس میشود. البته میدانم محدودیت بودجه برای جذب نیرو در رسانهها موجب شده است که فشار کار برای خبرنگاران بسیار بالا باشد. از طرفی، خبرنگار هم ناچار است کارکرد خود را به آن میزان کمیتی از خبر و گزارش که ملزم به ارائه آن است، برساند. در چنین شرایطی، دیگر نمیتوان انتظار رعایت استانداردهای بالای تهیه خبر و گزارش را داشت. بنابراین، لزوم تغییر فرآیند کار و ارزشیابی عملکرد خبرنگاران از سوی مدیران رسانهها حداقل انتظاری است که میتواند تاحدی به بهبود کیفیت کار روزنامهنگاران علم و فناوری کمک کند.