افزایش سن بازنشستگی مسکنی موقت است
«اگر کسی یک نگاه کلی به موضوعات مربوط به بازنشستگی و پایداری صندوقهای آن در جهان امروز بیندازد، درخواهد یافت، یک مشکل اساسی افزایش امید به زندگی و طول عمر افراد است. پرواضح است هرچه عمر افراد بیشتر شود، سالهایی که فرد از مستمری بازنشستگی استفاده میکند، افزایش خواهد یافت که این امر بهوضوح به افزایش چشمگیر هزینههای صندوق منجر میشود.»
نماینده پیشین مجلس درباره تصمیم دولت و مجلس مبنی بر افزایش سن بازنشستگی در ایران، میگوید: «اگر کسی یک نگاه کلی به موضوعات مربوط به بازنشستگی و پایداری صندوقهای آن در جهان امروز بیندازد، درخواهد یافت، یک مشکل اساسی افزایش امید به زندگی و طول عمر افراد است. پرواضح است هرچه عمر افراد بیشتر شود، سالهایی که فرد از مستمری بازنشستگی استفاده میکند، افزایش خواهد یافت که این امر بهوضوح به افزایش چشمگیر هزینههای صندوق منجر میشود.»
هادی حقشناس، استاندار اسبق گلستان، تصریح میکند: «چنین اصلاحاتی پارامتریک است و ما در بحران صندوقهای بازنشستگی بدون تردید نیازمند این هستیم که اصلاحات اساسی صورت بگیرد. راهکار اساسی این است که اداره شرکتهای زیرمجموعه صندوقهای بازنشستگی کارآمد شود. نباید فراموش کنیم که نزدیک ۵۰۰ بنگاه بزرگ کشور زیر نظر ۱۸ صندوق بازنشستگی مشغول فعالیت هستند. انتظاری که وجود داشته این بود که شرکتهای زیرمجموعه آنقدر درآمدزایی داشته باشند که از محل درآمدهای آنها بتوان کسورات مستمری و حقوق بازنشستگان را تامین کرد.»آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی صمت با این کارشناس اقتصاد است.
باوجود اینکه دولتها و سیاستگذاریهای چند دهه اخیر از عوامل اصلی بحرانی است که صندوقهای بازنشستگی با آن مواجهند، مجلس در اقدامی به افزایش سن قانونی بازنشستگی دست زده است. چنین اصلاحاتی تا چه اندازه به بحران موجود در این صندوقها پاسخ میدهد؟
نکتهای که درباره مشکلاتی مانند مشکلات امروز صندوقهای بازنشستگی باید مدنظر داشت این است که بحران در این بخشها چنان بزرگ و دامنگیر هستند که اصلاحاتی از این دست به هیچ عنوان نمیتواند آن را مرتفع کند. برای اینکه مشکل صندوقهای بازنشستگی کشورمان برطرف شود باید اقدامات بزرگ و مهمی انجام شود که ابعاد آن بهمراتب از افزایش سن کارمندان فعلی و دیرتر بازنشسته شدن آنها گستردهتر است.
مشکلات فعلی صندوقهای بازنشستگی را چه میدانید؟
مشکلات این نهاد گوناگون است. درباره مشکلاتی که امروز صندوقهای بازنشستگی ایران با آن دست به گریبان هستند باید به این امر توجه شود که بخشی از مشکلات سازمانهای تامین اجتماعی جهان و شرکتهای بیمهای، جهانی است و بخشی دیگر از مشکلات از جنس خاص کشورمان هستند که ناشی از عملکرد و ویژگیهای خاصی است که در کشور ما وجود داشته است.
از نظر جهانی مشکل عام و جهانشمول چیست؟
اگر کسی یک نگاه کلی به موضوعات مربوط به بازنشستگی و پایداری صندوقهای آنها در جهان امروز بیندازد، در خواهد یافت که یک مشکل اساسی افزایش امید به زندگی و طول عمر افراد است. پرواضح است هرچه عمر افراد بیشتر شود، سالهایی که فرد از مستمری بازنشستگی استفاده میکند افزایش خواهد یافت که این امر بهوضوح به افزایش چشمگیر هزینههای صندوق منجر میشود.
توجه به این نکته از آنجایی ضروری است که حتی در کشورهای توسعهیافته که اقتصادی رقابتی در ابعاد جهانی دارند هم مشکل افزایش امید به زندگی موجب ناپایداری منابع صندوقهای بازنشستگی شد. به همین دلیل همزمان با کشورهای در حال توسعه، در کشورهای توسعهیافته هم افزایش سن بازنشستگی در برنامههای اصلاحات عمومی جای گرفته است.نمونه واضح آن را نیز در کشور فرانسه مشاهده کردیم. بهخوبی میدانیم که اقتصاد فرانسه بهمراتب وضعیت بهتری از اقتصاد کشور ما دارد و جزو چند اقتصاد برتر جهان دستهبندی میشود. با این حال امانوئل مکرون، رئیسجمهوری این کشور باوجود همه تبعات اجتماعی، تصمیم به افزایش سن بازنشستگی گرفت. اگر یادتان نرفته باشد پاریس و شهرهای اصلی فرانسه در اعتراض به این تصمیم مدتها میدان اعتراضات وسیع بود. با این همه دولت این کشور حاضر به تجدیدنظر در این تصمیم نشد. بهزبان سادهتر از آنجایی که میانگین طول عمر و امید به زندگی در تمام جهان رو به افزایش گذاشته، خروجی صندوقهای بازنشستگی نسبت به ورودیها فزونی گرفته و باید فکری برای آن کرد. در هر حال منظورم این است که تصمیم اخیر نمایندگان مجلس، باوجود هر انتقادی که به آن میشود، تصمیمی عمومی در سطح جهان است و حتی اگر مشکلات مالی صندوقهای بازنشستگی برطرف هم شود باید برای سن بازنشستگی چارهاندیشی کرد.
صندوقهای بازنشستگی در ایران چه مشکل ویژه و متفاوتی نسبت به کشورهای دیگر دارند؟
همانطور که همه میدانند، مدتهاست صندوقهای بازنشستگی برای پرداخت مستمری به کمکهای دولتی وابسته شدند. گرچه کمکهایی که دولت میدهد بهاصطلاح ناشی از دستودلبازی دولتیها نیست و ناشی از تصمیمات دولت برای صندوقهای بازنشستگی است، اما سال به سال بر حجم این کمکها افزوده میشود و این احتمال قطعی است که در ادامه این وضعیت بحرانها تشدید شوند، اما هرگز بهشکل خود به خودی رفع نخواهند شد.ضمن اینکه دولت از منابع در اختیاری که دارد اقدام به پرداخت کمک به صندوقهای بازنشستگی نمیکند، بلکه مانند کسری بودجه درباره این کسری هم اقدام به استقراض از منابع بانکی یا انتشار اوراق قرضه میکند که این اقدام موجب افزایش نرخ تورم و مشکلات ناشی از آن میشود. میتوان گفت ادامه این وضعیت در هر صورت به زیان همه مزدبگیران، از جمله بازنشستگان کشور خواهد بود.
اقدام اخیر مجلس را راهکاری اساسی میدانید؟
خیر؛ به هیچ عنوان من این اقدام را راهکاری اساسی نمیدانم. همانطور که از عنوان این اقدامات هم برمیآید چنین اصلاحاتی پارامتریک است و ما در بحران صندوقهای بازنشستگی بدونتردید نیازمند این هستیم که اصلاحات اساسی صورت بگیرد، اما اقدام اخیر مجلس را نباید اساسی یا حتی راهکاری قطعی در نظر گرفت.راهکار اساسی این است که اداره شرکتهای زیرمجموعه صندوقهای بازنشستگی کارآمد شود. نباید فراموش کنیم که نزدیک ۵۰۰ بنگاه بزرگ کشور زیر نظر ۱۸ صندوق بازنشستگی مشغول فعالیت هستند. انتظاری که وجود داشته این بود که شرکتهای زیرمجموعه آنقدر درآمدزایی داشته باشند که از محل درآمدهای آنها بتوان کسورات مستمری و حقوق بازنشستگان را تامین کرد. به این ترتیب افزایش بهرهوری و کارآمدسازی مدیریت این بنگاه بهنحوی که بتواند کسورات بازنشستگان را به نحو احسن تامین کند، اصلیترین و اصولیترین راهکاری است که میتوان برای وضعیت فعلی صندوقهای بازنشستگی ارائه کرد.
در بحران فعلی صندوقهای بازنشستگی اقدامات دولت اثرات منفی بیشتری داشت یا نوع مدیریت مدیران صندوقهای بازنشستگی و شرکتهای زیرمجموعه؟
هر دو مسئلهای که اشاره کردید در این بحران نقش داشتند، اما چون مدیران صندوقهای بازنشستگی و شرکتهای زیرمجموعه آنها از طرف دولتمردان انتخاب میشوند، میتوان ادعا کرد نقش مدیران دولتی در بحران فعلی بیش از فاکتورهای دیگر است. از مهمترین مشکلاتی که دولت برای صندوقهای بازنشستگی بهوجود آورد، پرداخت بدهیهایش در قالب رد دیون بوده است. بسیاری از شرکتهای واگذار شده در این قالب، جزو بنگاههای زیانده و ورشکسته بودند که فعالیتشان نمیتوانست بهرهوری را در صندوقهای بازنشستگی افزایش دهد.از سوی دیگر هم مدیران صندوقهای بازنشستگی با عملکرد پر از ایراد خود مشکلات فراوانی ایجاد کردند. متاسفانه مدیران این صندوقها اغلب از افراد ناتوان و بیتجربه در اداره یک بخش مالی بودند و همین نیز موجب شد این صندوقها به بدترین شکل اداره شوند.
با این وصف تغییر مدیران ناکارآمد یا خاتمه دادن به سیاستهای مضر ازسوی دولت راهکار اساسیتری نسبت به افزایش سن بازنشستگی نیست؟
واقعیت این است که مشکلات صندوقهای بازنشستگی ایران چندوجهی است و تردیدی هم نمیتوانیم داشته باشیم که تغییر مدیران ناکارآمد و جایگزینی آنها با مدیران توانا با افزایش بهرهوری بنگاههای زیرمجموعه میتواند به افزایش بارآوری سرمایهگذاری این صندوقها و متعاقب آن بهبود عملکرد آنها ختم شود. همچنین ضروری است دولت فکری به حال رد دیونهایی که انجام داده، بکند. با این حال نباید فراموش کرد افزایش امید به زندگی و طول عمر هم یک مسئله مهم است که نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم. منظورم این است که بهترین صندوقهای بازنشستگی جهان هم وقتی دوره مستمری گرفتن افراد طولانی میشود، دچار بحرانی در منابع خود خواهند شد.
کدام اقدامات دولت موجب افزایش مشکلات شد؟
هر اقدامی که از درآمدهای صندوق بازنشستگی بکاهد و بر هزینههای آن اضافه کند، به زیان پایداری مالی است. مثلا دولتها در اقدامی با اهداف فرهنگی تصمیم گرفتند زنان شاغل را ۵ سال زودتر بازنشسته کنند یا برخی مشاغل را با توجیهات نامعلومی جزو مشاغل زیانآور دستهبندی کردند که شاغلان آنها از امتیاز بازنشستگی زودتر از موعد بهرهمند میشوند؛ اقداماتی از این دست بدونتردید موجب منفی شدن تراز مالی صندوقها شده و میشود.
اگر اقداماتی از این دست ازسوی دولت متوقف نشود و در مقابل دائم از کارمندان و کارگران انتظار کار و تلاش بیشتری داشتن، چقدر میتواند به رفع مشکل بینجامد؟
اقدامی چون افزایش سن بازنشستگی در نهایت چند سال عملکرد مالی صندوقها را بهبود میبخشد، اما این اقدامات مانند مسکن عمل میکنند و در کوتاهمدت اثراتش متوقف میشود.
چه اقداماتی باید از امروز در دستور کار باشد تا مشکل بهصورت ریشهای حل شود؟
بهنظر من باید مدیرانی سکان شرکتهای زیرمجموعه صندوقهای بازنشستگی و اداره این صندوقها را برعهده بگیرند که توانایی اداره اصولی آن را داشته باشند. همچنین بهتر است منابع این صندوقها وارد بازار سرمایه شود، زیرا بازار سهام ریسک کمتری برای منابع دارد تا شرکتهایی که در قالب رد دیون به آنها تحمیل میشود و اغلب اعضای هیات مدیره آنها هم سفارشی انتخاب میشوند.
چنانچه دولت تمایل به ادامه برخی سیاستهای فرهنگی مثلا بازنشستگی زودتر زنان داشته باشد، میتوان امیدوار به بهبود وضعیت بود؟
به هیچ وجه؛ بگذارید اینطور بگویم که دولت با اجرای این اقدامات چنان به بحران دامن میزند که دیگر جمع کردن آن بسیار دشوارتر خواهد بود و به زیان همه تمام میشود. در این صورت اقداماتی چون افزایش سن بازنشستگی نهایتا مسکنهایی هستند که به یک راهکار موثر ختم نخواهند شد.این نکته را هم باید گفت که رفع بحرانهای چندوجهی، تنها از طریق اصلاحات ساختاری، نه پارامتریک محقق خواهد شد. در واقع مشکل چه در انضباط مالی دولت و رویکرد قوه مجریه به قانون بودجه باشد و چه بحران ناپایداری مالی صندوقهای بازنشستگی، اصلاحات پارامتریک مسکنهای کوتاهمدت هستند و اصلاحات ساختاری میتواند به رفع ریشهای و مستمر بحرانها منجر شود.
رشد اقتصادی پایدار چقدر به بهبود عملکرد صندوقهای بازنشستگی منجر میشود؟
همانطور که در سوال اول هم توضیح دادم، کشوری چون فرانسه که اقتصاد آن بهشکلی کارآمد اداره میشود و اقتصادی رقابتی با تنظیمگری دقیق دولت در آن حاکم است هم بهدلیل افزایش عمر افراد مجبور شد دست به یکسری اصلاحات پارامتریک از جمله افزایش سن بازنشستگی بزند و باوجود تبعات سیاسی که امانوئل مکرون با آن مواجه میشد، چارهای نداشتند جز اینکه با بیتوجهی به اعتراضات گسترده عمومی، سن بازنشستگی را افزایش دهند.هرچند نباید این را هم نادیده گرفت که در یک اقتصاد درحالرشد و توسعهیافته، از آنجایی که درآمدها بهشکل پایدار افزایش پیدا میکند همه بنگاهها از جمله بنگاههای زیرمجموعه صندوقهای بازنشستگی، بهرهوری بیشتری دارند. همچنین در یک اقتصاد که هر سال رشدی مطلوب دارد، اشتغال دائم در حال افزایش است و رشد اشتغال هم به این معناست که ورودیهای صندوقهای بازنشستگی بیشتر میشود. طبیعی است در این شرایط پایداری مالی همه صندوقها، از جمله صندوقهای بازنشستگی بهبود مییابد. در کل نباید این موضوع نادیده گرفته شود که یک اقتصاد در حال رشد برای مشکلات خود میتواند راههای متنوعتری پیدا کند و مشکلاتی هم که به آن دچار میشود، بحران یا ابربحران نیستند.
روند فعلی که مجلس و دولت در پیش گرفتند چقدر میتواند به رفع مشکل فعلی صندوقهای بازنشستگی منجر شود؟
تنها اقدامی که صورت گرفته افزایش سن بازنشستگی است. متاسفانه فعلا هیچ تلاشی برای رفع دائمی مشکلات دیده نمیشود، اما انشاالله بهزودی اقدامات موثر و مفید را در دستور کار میگذارند.