-

عبور از سنت به مدرنیته

علیرضا چابکرو-محقق و استاد دانشگاه

عبور از سنت به مدرنیته

نقش‌آفرینی در اقتصاد جامعه جهانی رویایی زیباست، اما شدنی نیست؛ چراکه جنگ اقتصادی نسبت به گذشته که بیشتر بر سر نفت بود، این روزها بر سر صفر و یک‌هایی است که در فضای سایبر، تعیین‌کننده نفوذ قدرت‌ها هستند؛ یعنی قدرت‌ها از خواهران نفتی به خواهران اطلاعاتی آینده تبدیل شده‌اند. بنابراین، مسیر آسانی برای کشورها در راستای قدرت‌نمایی اقتصادی وجود ندارد.برای تعامل با جامعه جهانی، نخستین مولفه استقلال، اقتصادی است که باید به سطحی قابل‌قبول برسد. در واقع، ابتدا باید اقتصاد سنتی را پویا و فعال کنیم تا در نهایت، به اقتصاد دیجیتال برسیم. برای مثال، در بحث انرژی نباید فقط متکی به نفت باشیم و می‌توانیم از دیگر داده‌های انرژی در کشور نظیر انرژی خورشیدی و بادی نیز استفاده کنیم. اینجاست که می‌توانیم صحبت از استقلال اقتصادی به‌میان آوریم یا اینکه نباید اصلی‌ترین درآمد کشور از راه خام‌فروشی باشد.فعالیت کشورها در دنیای دیجیتال باتوجه به حجم زیاد اطلاعات حتمی است و اصلا راهی جز فعالیت‌های اقتصادی در بستر اینترنت در آینده‌ای نزدیک وجود ندارد، در غیر این صورت، مقاومت در برابر اقتصاد دیجیتال، اقتصاد کشورها را محکوم به شکست می‌کند. بنابراین دیر یا زود کشورها باید میان اقتصاد سنتی و دیجیتال، تعاملی منطقی برقرار کنند تا به حفاظت از بقای خود، در تبادلات و عرصه‌های اقتصادی بپردازند؛ بنابراین، میان این دو باید ‌سازگاری دقیقی شکل بگیرد تا در نتیجه این سازگاری، جهان به‌سمت اقتصاد فول‌دیجیتالی شدن، میل پیدا کند؛ یعنی تمام تبادلات بر بستر سایبر انجام شود. اما باید بدانیم که این به‌معنای آن نیست که ارکان اقتصاد سنتی از بین برود یا روابط اقتصادی و دادوستدها منفعل شوند. در واقع، حرکت در مسیر اقتصاد دیجیتالی یعنی ایجاد یک همپوشانی که مولفه‌های فعال در هر دو نوع اقتصاد دیجیتالی و سنتی نقش مهمی دارند. تجربه این روند در اغلب کشورها اجتناب‌ناپذیر است.

ناگفته نماند که اقتصاد سایبری مقیاس وسیع‌تری نسبت به اقتصاد دیجیتال دارد و فرآیندهای دیجیتالی به‌عنوان یک تکنیک در اقتصاد سایبری شناخته می‌شوند. گفتنی است، اقتصاد جوامع به‌آرامی در فضای سایبر هضم می‌شوند و این روند اجتناب‌ناپذیر است. در واقع، می‌توان گفت فعالیت در بستر اقتصاد دیجیتال در آینده‌ای نزدیک یک انتخاب نیست؛ بلکه اجبار است و در نهایت، از آن باید تبعیت کرد. در این مسیر، ایران یا هر کشور دیگری چند راهکار پیش‌رو دارد؛ نخست آنکه یا باید روش منفعلانه‌ای را در پیش گیرد و منتظر تصمیمات قدرت‌ها باشد یا باید نقش خودش را تعریف کند تا بتواند عملکرد موثری در اکوسیستم اقتصاد دیجیتال جهانی داشته باشد.اگر ایران نقش منفعلانه را در اقتصاد دیجیتال جهان برای خود برگزیند، سرورهای بزرگ فناوری اطلاعات که به‌عنوان غول‌های اقتصادی شناخته می‌شوند، کنترل‌کننده اصلی فعالیت‌های اقتصادی خواهند بود. آنها نقش اقتصادی ایران را تعیین می‌کنند و ایران ملزم به همان روندی خواهد شد که برایش در نظر می‌گیرند. اما اگر کشور خواهان عملکرد موثر است، باید پلتفرم خود را ایجاد کند که قدرت رقابت با پلتفرم‌های قوی دنیا را داشته باشد. همچنین، نیازمند یک اقتصاد پویا است تا بتواند در مسیر دیجیتالی شدن در مقیاسی وسیع گام بردارد. در این شرایط می‌تواند یکی از تعیین‌کننده‌های اقتصاد سایبری جهان باشد. اما بیش از هرچیز باید دید نقش ایران در اقتصاد دیجیتالی کجاست؛ سازگاری میان اقتصاد سنتی و سایبری همان مرحله‌ گذار اقتصاد کشور به‌سوی فضای سایبر در مقیاسی وسیع است. به‌منظور دستیابی به این سازگاری، ابتدا باید زیرساخت‌های اقتصاد دیجیتال در کشور فراهم شود.

در واقع، باید به آن قدرت بخشید و بعد در مسیر سودآوری قرار داد. همچنین، مقدار زیادی از ظرفیت‌های مردمی و اقتصادی را متوجه این نوع از اقتصاد کنند که در این شرایط نیز اقتصاد کشور ارزش‌افزوده بالایی خواهد داشت که در نهایت منجر به افزایش قدرت آن می‌شود. حال سوال این است که آیا می‌توان به چنین آرمانی در اقتصاد کشور دست یافت؟ واقعیت این است که اگر خواهان این هستیم که جزئی از اقتصاد دیجیتال در جهان شویم، باید با آنها تعامل داشته باشیم. در واقع، اگر می‌خواهیم جزو جامعه جهانی شویم، باید نقش‌آفرین باشیم. اگر بتوانیم بخشی از پازل بزرگ سایبری و اقتصاد دنیا شویم، می‌توانیم حرفی برای گفتن در اقتصاد دیجیتال داشته باشیم.بی‌شک سرمایه‌گذاری روی دانش‌افزایی یکی از راه‌های استقلال اقتصادی است که می‌توان مانور زیادی روی آن داد. در این شرایط، فضای سایبری مجبور است که این اقتصاد را در خود بگنجاند و با آن همسو شود، چراکه منبع ثروت به‌حساب می‌آییم.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین