یادگیری پلتفرمی بهجای حفظکردنهای طوطیوار
بنا به تعریف دانشمندان، تکنولوژی آموزشی، روشی اصولی و منطقی برای حل مشکلات آموزشی و برنامهریزی درسی است که با نوعی تفکر منظم و علمی همراه است. بسیاری از کارشناسان در این عرصه معتقدند امروزه مدارس کشور نیاز مبرمی به تحولی در روشهای آموزشی دارند، چرا که 2 سال آموزش مجازی بهدلیل همهگیری کرونا نشان داد که فناوری میتواند ابزار گمشده مدارس برای ارائه بهتر مفاهیم آموزشی و تربیت نسلی خلاق باشد.
محمد ناصری، کارشناس تکنولوژی آموزشی در گفتوگویی که باصمت داشته درباره اهمیت تحول در تکنولوژی آموزشی بهدست دانشبنیانها گفت: برای تربیت نسلی خلاق راهی جز تحول در تکنولوژی آموزشی نداریم و امروز بیش از هر زمان دیگری باید عرصه را برای دانشبنیانها فراخ کنیم.
ورود تکنولوژی آموزشی به مدارس
از سال ۱۳۰۶ هجریشمسی، اجرای تکنولوژی آموزشی در برخی مدارس کشورمان بهراه افتاد. اقدام به ایجاد آزمایشگاههای فیزیک، شیمی و علومزیستی نمونهای از اجرای این طرح بود، اما عواملی سبب موفق نبودن این مراکز و راکد ماندن فعالیتهای آنان شد که نداشتن کادر متخصص، کمبود ابزار و مواد موردنیاز و بیاعتقاد به کاربرد این ابزار و روش از آن جمله بودند.
طبق تعریف ارائهشده از تکنولوژی آموزشی باید گفت، اگر بتوانیم با شیوهای منظم ابزار فناورانه را بهخدمت بگیریم، توانستهایم در این مسیر گام برداریم. هرچه زمان پیش میرود، ابزار مدرنتری پدید میآید؛ اگر دیروز کتابهای درسی با تایپ سربی در اختیار دانشآموزان قرار میگرفت، امروز کتاب الکترونیکی با قابلیت تغییر فونتهای مختلف در اختیار آنان قرار داده میشود و این تغییر و تحول روزبهروز خود را بیشتر نشان میدهد، بنابراین لزوم تحول در تکنولوژی آموزشی در مدارس کشور بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
بهنظر شما روال نوگرایی در فضای آموزش و پرورش از چه ضوابطی پیروی میکند و تایید و نظارت آن برعهده چه نهادی است؟
در سال ۱۳۹۰، مصوبهای معروف به مصوبه ۸۲۸ در شورای آموزش عالی آموزش و پرورش که مرکز قانونگذاری در وزارت آموزش و پرورش است، تصویب شد. در این مصوبه برای تمام افرادی که میخواهند از حیث محتوا و فناوری به کمک آموزش و پرورش بیایند، بستری قانونی فراهم شده است. سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش در وزارت آموزش و پرورش متولی تصویب این مصوبه است. گفتنی است، این سازمان نقش مهمی در تصمیمگیریهای مهم در فضای آموزش و پرورش دارد. در واقع بحثهایی وسیعتر از اجرای تصویبات قانونی آموزش و پرورش در این سازمان موردبررسی و ارزیابی قرار میگیرد و متشکل از تعداد زیادی اندیشمندان، متخصصان و مسئولان است و بهعبارتی مغز آموزشوپرورش بهحساب میآید، بنابراین هر تغییر و تحولی از جمله در کتاب درسی، ایجاد فرآیندها، افزودن هر ماده آموزشی، بهتر است در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش بررسی شود. همچنین این سازمان، مسئولیت تغییرات محتوایی آموزشی را هم برعهده دارد. حال اگر فردی بخواهد در راستای اعتلای روند آموزش و پرورش، خدمتی به این فضا و دانشآموزان کند، پس از بررسی و صدور تاییدیه از این سازمان، میتواند با حمایت مدیران مربوطه طرحش را در مدارس به اجرا دربیاورد. تاکید این سازمان، قدرتمند شدن بخش خصوصی و مشارکت جدی این بخش در امر بهبود کیفیت محتوا خارج از بدنه آموزش و پرورش است. در بند ۹۴ آییننامه شورایعالی آموزش و پرورش به این امر تاکید شده است که نرمافزارهای موردتایید سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش مورداستفاده در فضای آموزشی قرار بگیرد، در واقع این بند به مشارکت دانشبنیانها بر تحول تکنولوژی آموزشی اشاره دارد.
با نگاهی گذرا به کارنامه وزارت آموزش و پرورش در بهرهگیری از فناوریهای نو و دستاوردهای دانشبنیانها برای تحول تکنولوژی آموزش در کشور، میتوان گفت تاکنون کاربرد دستاوردهای دانشبنیانها در مدارس و فضای آموزش و پرورش کشور در مقیاسی وسیع دیده نشده است؛ گره این معضل را در کجا میتوان یافت؟
در فضای آموزش و پرورش کشور سیستم واحدی در باب اجرایی کردن مصوبات وجود ندارد. در واقع وقتی طرحی تایید میشود، نباید بخش یا سازمان دیگری از زیرمجموعه این سازمان آن را رد کند و بهدلخواه به اجرا در نیاورد. این ناهماهنگی در آموزش و پرورش همان پاشنه آشیلی است که منجر به ضعف در تکنولوژی آموزشی کشور شده است. چنین روالی از گذشته تاکنون در فضای آموزش و پرورش کشور وجود داشته است و به امروز اختصاص ندارد. تا زمانی که این چرخه حول مدار ناهماهنگی در اجرا قرار گرفته باشد، همچنان شاهد ضعف در تکنولوژی آموزشی کشور خواهیم بود. نمونه چنین روندی در باب استفاده از مجلات رشد در مدارس رخ داد. سال ۱۳۹۶، مجله رشد که بهعنوان منبع آموزشی و کمکدرسی از سوی وزارت آموزش و پرورش منتشر میشد، توسط یکی از مدیران کل ادارات آموزش و پرورش مورد بیمهری قرار گرفت و دستور داده شد که حجم بسیار کمی از این مجلات خریداری شود. این امر نشاندهنده آن است که ناسازگاری در یک نهاد هرچند کوچک، میتواند به بخشهای دیگر هم سرایت کند. این تصمیم براساس تخلفی گرفته شد که در مدارس یکی از استانهای کشور در باب خرید مجلات رخ داده بود. انتقاد وارده در استفاده از ابزارهای فناورانه در مدارس این است که تولیدات نرمافزاری در فضای آموزشوپرورش جنبه رسمی ندارد، بههمین دلیل موردپذیرش بسیاری از مدیران کل در ادارات آموزش و پرورش نیست. وقتی که چنین نگاهی در مقامات اجرایی وجود داشته باشد، بهندرت میتوان انتظار داشت که تحول در تکنولوژی آموزشی کشور اتفاق بیفتد. اگر تنها ۴ یا ۵ مدیرکل در استانی دارای چنین تحلیلها و نگرشهای شخصی باشند، شرایط تحول در نظام آموزش و پرورش تا حد زیادی با مشکل مواجه میشود.اینکه قانون و مجریان مسیر متضادی را پیش گیرند، نتیجهای جز انفعال و حتی عقبگرد را نمیتوان انتظار داشت و تحولی در فضای آموزش و پرورش کشور ما بهوجود نمیآید. تحول وسیع تکنولوژی آموزشی تا حد زیادی به تغییر نگاه این دسته از مدیران اجرایی بستگی دارد. به اعتقاد من، وزیر آموزش و پرورش خوب است بهروشنی موضع خود را در بهرهگیری از دستاوردهای دانشبنیانها نشان دهد؛ اینکه در شعار چیزی بگوید و در عمل کار دیگری کند، اتفاق مهمی نمیافتد. ضروری است که دانشبنیانها برای وزارت آموزش و پرورش بهرسمیت شناخته شوند تا یک مشارکت واقعی میان دانش و فناوری در مدارس کشور بهوجود بیاید. حال از آنجایی که امروز ضرورت مشارکت دانشبنیانها در فضای آموزش و پرورش کشور بهشدت احساس میشود، لازم است بستری فراهم شود تا بیشتر دانشبنیانهایی که در فضای آموزشی و در راستای تحول تکنولوژی آموزشی فعالیت میکنند، بتوانند آزادانه ایده خود را در اختیار کارشناسان قرار دهند تا از بین آنها موفقترین و بهترین دستاورد انتخاب شود. مدیر مدرسه این اجازه را دارد که تشخیص دهد کدام فرآیند میتواند برای آموزش و پرورش دانشآموزان تاثیرگذار باشد، اگر چنین فرآیندی اتفاق نیفتد، نشاندهنده آن است که در باطن فضای آموزش و پرورش کشور یک نظام جزیرهای حاکم است و از یک جریان نظاممند خبری نیست.
باتوجه به اینکه بودجه مدارس غیرانتفاعی بهواسطه خدمات و امکاناتی که ارائه میدهند از سوی مردم تامین میشود، همواره این نگرانی وجود دارد که نباید استفاده از دستاوردهای فناورانه در بحث آموزش دانشبنیانها بهشرط دریافت هزینه و تنها در برخی مدارس از جمله مدارس غیرانتفاعی باشد و بهعنوان یک کالای لوکس موردپذیرش قرار گیرد. برای پرهیز از لوکسانگاری دستاوردهای دانشبنیانها باید چه روالی پیگیری شود؟
اساس شکلگیری مدارس غیرانتفاعی، ارائه خدمت و امکانات بیشتر در ازای دریافت هزینه از والدین است. در واقع زمانی که وزارت آموزش و پرورش به این نتیجه رسید که نمیتواند برخی امکانات را در اختیار دانشآموزان قرار دهد، به متولیان امر اختیار داد که در قالب مدارس غیردولتی و بهازای دریافت هزینه و براساس اصول و معیارهای آموزش و پرورش، آن امکانات را به دانشآموزان ارائه دهد. بر این اساس طبق قانون، فعالیت مدارس غیرانتفاعی در نظام آموزش و پرورش کشور ضروری است، اما برخی منتقدان نگاه سوگیرانهای نسبت به فعالیت این مدارس دارند؛ مگر جز این بود که مدارس غیردولتی موفق، در همهگیری کرونا کارنامه مثبتی از خود بهجای گذاشتند؛ اگر نگاه بدبینانه به هر رویکرد جدیدی داشته باشیم، نمیتوانیم کاری از پیش ببریم. باتوجه به اینکه آموزش مدارس در 2 سال همهگیری کرونا بر بستر مجازی بود و تجربه استفاده از ابزارهای فناورانه در بسیاری از مدارس برای بیشتر دانشآموزان رخ داد، امروز بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند محصولات فناورانه دانشبنیانهایی هستیم که در عرصه آموزش فعالیت میکنند، در واقع اکنون زمانی است که محصولات شرکتهای دانشبنیان میتواند بیشتر از هر زمان دیگری به درد فضای آموزشی کشور بخورد. نگرش لوکسانگارانه نسبت به استفاده از دستاوردهای دانشبنیانها در فضای آموزشی میتواند ناشی از نگاه اقتصادی برای بهرهبرداری بیش از حد برخی صاحبان مدارس غیردولتی یا حتی مدیران ادارات کل باشد، چرا که لزوم فعالیت دانشبنیانها لوکس و پرهزینه نیست. نیاز است بیشتر مدارس، بهویژه مدارس دولتی از محصولات دانشبنیانها بهرهمند شوند، چرا که ۹۰ درصد مدارس کشور دولتی است.
مشکلی که وجود دارد، این است که برخی تصور میکنند استفاده از محصولات شرکتهای دانشبنیان در آموزش یک اقدام لوکس است، در حالی که این دستاوردها میتوانند بهقدری مفید واقع شوند که بهتر است در کل فضای آموزش و پرورش کشور مورداستفاده قرار بگیرد و نباید نگاه لوکسانگارانه به استفاده از محصولات دانشبنیانها در مدارس داشت. در واقع با هدف تحول تکنولوژی آموزشی، لازم است این محصولات در تمامی مدارس بهکار گرفته شود. در کل اگر فرآیندی در آموزش و پرورش بهصورت قانونی در نظر گرفته میشود، نیاز است که بستر اجرایی آن هم فراهم شود. اگر دانشبنیانها را بهرسمیت میشناسیم، خوب است از توان آنها نهایت استفاده را در راستای تحول تکنولوژی آموزشی ببریم. باتوجه به اینکه تعداد دانشبنیانهای فعال در عرصه آموزش زیاد هم نیستند، میتوان بهمیزان فایده آنها بهتر پی برد. در واقع اگر دانشبنیانی فعالیت موثری دارد که میتواند به بهبود فرآیند آموزشی کمک کند، بهطورقطع موردتوجه و بازخورد فضای آموزشی کشور قرار میگیرد، بهشرطی که عرصه برای توسعه آن فراهم باشد. بهاعتقاد من لازم است که خلأ و جای خالی بخشهایی که دانشبنیانها میتوانند در آن موثر باشند، از سوی سازمانهای مربوطه مشخص شود و لازم است فناوران عرصه آموزش بدانند که نیاز بازار هدف چیست تا محصولی موردنیاز را طراحی و تولید کنند.
در گزارشی از همین رسانه، اینگونه درج شد که برخی صاحبان شرکتهای دانشبنیان که در عرصه تولید محصولات فناورانه برای ارتقای تکنولوژی آموزشی فعالیت میکنند، معتقد بودند که ارتباط و پیوند موثر میان آنها و فضای آموزش و پرورش وجود ندارد. بهعبارت دیگر آنها بر این باورند که نیازهای آموزشی باید از سوی این نهاد برای تولیدات بهتر بیان شود و تعاملی بیشتر میان این نهاد برای تحول در تکنولوژی آموزشی برقرار شود. بهنظر شما زمینههای برقراری این تعامل چگونه بهوجود میآید؟
این تقاضای دانشبنیانها کاملا بجا است. آنها رویکرد مشارکتی دارند و میخواهند که با نهادهای گوناگون زیرمجموعه وزارت آموزش و پرورش ارتباط موثری در راستای تحول تکنولوژی آموزشی داشته باشند، اما شاید بسیاری از آنان ندانند سازمان پژوهش و آموزش در وزارتخانه آموزش و پرورش متولی چنین فرآیندهایی است و میتواند به آنها در این زمینه کمک کند. بدونشک این سازمان به نیازهای آموزشی اشراف دارد و تا حد زیادی میدانند که برای تحول تکنولوژی آموزشی نیازمند چه دستارودهای فناورانه هستیم. سازمان پژوهش و آموزش در وزارت آموزش و پرورش، مسئولیت چنین ارتباط دوسویهای را برعهده دارد و تعیین میکند که در چه زمینههایی، نیازمند چه فناوریهایی هستیم و چه کمبودهایی وجود دارد. ارتباط دانشبنیانها با سازمان، برای رفع چنین خلأهایی است. مجریان در این زمینه نقش مهمی برعهده دارند، از مدیران مدارس تا مدیران کل در ادارات آموزش و پرورش؛ این افراد همراه با سازمان پژوهش به اجرای قوانین و همگام با دانشبنیانها به تحول تکنولوژی آموزشی در کشور بپردازند.
مدیران مدارس چه نقشی در ایجاد تحول تکنولوژی آموزشی دارند؟
به اعتقاد من الزام اطلاعرسانی بیشتری درباره نوع ارتباط دانشبنیانها با آموزش و پرورش احساس میشود؛ اگر شورایعالی وزارت آموزش و پرورش استفاده از یک فرآیند فناورانه را تایید کردند، در اجرای آن کوشا باشند. مدیر مدرسه میتواند در پذیرش یک ساختار فناورانه و کاربرد آن در مدرسه اعمالنظر و پس از بررسی انتخاب کند که از چه پلتفرمی باید در مدرسه تحتنظارت خود بهره بگیرد، اما تمام این فرآیند در راستای اجرای تحول تکنولوژی آموزشی است و برخورد سلیقهای در آن جایگاهی ندارد، اما اینکه بخواهند نسبت به تمامی ابزارهای فناورانه در راستای توسعه تکنولوژی آموزشی موضع شخصی بگیرد و با آن مخالفت کند، موردپذیرش نیست. خوب است از تجربهای که در حملونقل شهری داریم، استفاده کنیم. زمانی بود که تنها آژانسها بهعنوان تاکسی شخصی در اختیار مردم قرار داده میشد؛ اما نرمافزارها و پلتفرمهای مبتنی بر فناوری، تحول زیادی را در این عرصه بهوجود آوردند و دسترسی شهروندان به تاکسیهای شخصی را چندین برابر و قابلدسترستر کردند. برد این فرآیند آنجایی بود که رقابت بین چند شرکت دانشبنیان درگرفت و چند پلتفرم همزمان به فعالیت پرداختند. در فضای آموزشی هم لازم است، چنین اتفاقی رخ دهد. وجود رقابت در بین شرکتهای دانشبنیان بهنفع مردم تمام میشود، چرا که هزینه کمتری را بر دوش آنها میگذارد. در این شرایط دانشبنیانها تلاش میکنند آن ابزارهای فناورانهای که افزون بر کارآیی، ارزانتر تمام میشود را انتخاب کنند؛ در کل وقت آن رسیده است که دانشبنیانها یک بازوی مهم در تحول تکنولوژی آموزشی در فضای آموزش و پرورش کشور باشند.