مهاجرت، گزینه روی میز نخبگان
کارشناسان معتقدند یکی از دلایل اصلی مهاجرت نخبگان، نبود تعادل عرضه و تقاضا در بازار کار است.
شواهد و آمار حاکی از آن است که کشور توانایی تربیت نیروی کار ماهر و نخبه پروری را دارد، این در حالی است که اشتغال و استفاده از توان علمی این افراد در صنایع و شرکت های بزرگ آن طور که باید، نیست. به گواه آمار و به گفته کارشناسان، در یک دهه اخیر جذب نیروی انسانی نخبه در این مراکز صنعتی ملموس نبوده است. علاوه بر آن، نداشتن زیرساخت های مناسب برای توسعه بهتر زیست بوم دانش بنیان و جذب این افراد در شرکت ها و کسب وکارهای نوپا در کشور باعث شده همواره یک پای نیروی کار در کشور بلنگد و مهاجرت گزینه مهم روی میز نخبگان در کشور باشد. صمت در این گزارش به بررسی اصلی ترین دلایل مهاجرت دانش بنیان ها پرداخته است.
اروپا کم بود، امارات هم اضافه شد
نزدیک به یک دهه می شود که تب مهاجرت از کشور به آن سوی آب ها در میان فناوران و صاحبان فعالیت های استارت آپی در کشور قوت گرفته است. تاکنون موج خروج از کشور برای یک زندگی بهتر با امنیت شغلی و آرامش بیشتر نخبگان را در بر گرفته بود، اما امروز شاهد مهاجرت دسته جمعی نخبگان در قالب شرکت ها ی دانش بنیانی هستیم. شرایط سخت دانش بنیان شدن و توسعه کسب وکارها در کشور از یک سو، چراغ سبز کشورها و از سویی دیگر، دلیل قانع کننده ای را به فناوران برای ترک دیار داده است. اکنون چند سالی می شود که ترکیه و امارات هم به لیست مهاجران اضافه شده، این کشورها به دلیل کم بودن فاصله و سهولت در رفت وآمد می توانند گزینه مناسبی برای افرادی باشند که در ابتدای مسیر کارآفرینی قرار دارند. این در حالی است که می توان از ظرفیت دانش بنیانی یک کشور برای نگهداشت نیروی کارآمد و نخبه در داخل بهره گرفت. برخی کشورها به ویژه کشورهای غربی برای سرقت مغزهای ایرانی، برنامه ریزی های متعددی دارند و قوانین شان را سهل تر می کنند،برای مثال برخی کشورها از جمله فرانسه، ترجمه مدرک موقت و ریزنمرات وزارت علوم را برای پذیرش دانشجویان ایرانی کافی می دانند و نیازی به آزاد کردن مدرک اصلی نیست! به گفته قائم مقام بنیاد ملی نخبگان، ۳۷ درصد از رتبه های برتر کنکور و المپیادها از کشور مهاجرت می کنند. چنین آمار و ارقامی به این می ماند که بخشی از وزارت علوم و نظام آموزشی کشور به دستگاهی برای پرورش و ارزشیابی افراد برای کشورهای دیگر، شرکت ها و سازمان های آنها تبدیل شده اند! دانشجویان و افرادی که با یارانه دولتی درس خوانده اند و باید به مردم کشور خودمان خدمت کنند، اما کشورهای غربی برای جذب این نخبه ها فرش قرمز پهن کرده اند و حتی برای تسهیل خروج آنها قوانین مهاجرتی شان را هم سهل تر می کنند.
رهایی از دردسرهای تسهیلاتی در جایی دیگر
علی رحمانپور، مدیرعامل یک شرکت دانش بنیان در زمینه اینترنت اشیا در گفت وگو با صمت گفت: یکی از مهم ترین پارامترهایی که باعث می شود افراد و صاحبان شرکت های دانش بنیان را به مهاجرت وادارد، صرفه های اقتصادی است که در آن سوی مرزها وجود دارد. گفتنی است، به طورمعمول شرایط بهتری برای شرکت های دانش بنیان به دلیل افت ارزش ریال وجود دارد و همین امر باعث می شود آنها را به مهاجرت ترغیب و این تفاوت ارزی باعث شده است که بخواهند از صفر شروع و سختی ها را تحمل کنند. از تفاوت ارزی که بگذریم، بعد دیگری که دانش بنیان ها را ترغیب به مهاجرت می کند، کیفیت و رفاه اجتماعی موجود در کشورهای مقصد نسبت به ایران است.
وی افزود: حمایت خاصی از سوی نهادهای دولتی وجود ندارد و حجم سرمایه گذاری که در یک سال گذشته روی شرکت های دانش بنیان انجام شده، قابل مقایسه و قانع کننده نیست و کاملا متوقف شده است و از سوی دیگر ظرفیت بالایی دارند و به طبع در این حوزه افرادی که خواهان فعالیت هستند، گاه به این نتیجه می رسند که شاید در کشور کارآیی لازم را نداشته باشند. حمایت هایی که در کشورهای توسعه یافته انجام می شود، بحث دیگری است که رهبران استارت آپ ها و دانش بنیان ها را به مهاجرت ترغیب می کنند. موضوع دیگر، مشکلات و اوضاع کلان کشور است و در کل، وقتی شرایط کشور برای اکوسیستم نوآوری مناسب نباشد، نمی توان در یک زیست گلخانه ای و متفاوت از دیگر بخش های کشور از آنها مراقبت کرد.
رحمان پور گفت: در زمینه اینترنت اشیا، بازار خوبی برای دانش بنیان ها وجود دارد و مهاجرت، بحث داغ نخبگان این حوزه است. افزون بر آن، تحریم ها باعث شده که برخی شرکت های دانش بنیان، نتوانند با بدنه و ساختار داخلی خود به فعالیت بپردازند و مجبور هستند، برای توسعه کسب وکارشان بخشی از فعالیت خود را در قالب شرکت های فرامرزی انجام دهند و ترجیح می دهند مجموعه خارجی ثبت کنند و برخی به دلیل رشد و پیشرفتی که شاهدش هستند، ترجیح می دهند شرکت پایه را آن شرکتی انتخاب کنند که در خارج از کشور تاسیس کرده اند.
دولت به کسب وکارهای خصوصی بها دهد
در ادامه، با رئیس دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران درباره اهمیت آموزش های لازم از سوی فضای آکادمیک به صاحبان کسب وکار برای نگهداشت نیروی انسانی در کشور و پیشگیری از مهاجرت نیروی کار ماهر گفت وگو کردیم. جهانگیر یداللهی فارسی در گفت وگو با صمت ارتباط دوسویه دانشگاه با صنعت را در اکوسیستم دانش بنیان ضروری دانست و گفت: برای توسعه اکوسیستم دانش بنیان و جلوگیری از خروج افراد ماهر و نخبگان از کشور باید به کسب وکارهای خصوصی پر و بال بیشتری داد.
چرا شکست؟
یداللهی فارسی گفت: آمارها نشان داده، درصد بالایی از کارآفرینان در ۳ یا ۵ سال نخست فعالیت، شکست می خورند و از دور خارج می شوند. این امر دلایل مختلفی دارد؛ از جمله اینکه نیاز بازار از سوی صاحبان کسب وکار به درستی تشخیص داده نشده یا در روند طراحی محصول، نکات درنظرگرفته شده برای فروش، به درستی هدف گذاری نشده است، همچنین کمبود نیروی کار کارآمد و مشکل تامین مالی، از دیگر دلایل شکست و فروپاشی کارآفرینان در ابتدای مسیر است، بنابراین دانشکده کارآفرینی مکانی است که می توان روی آن به عنوان مرکزی حساب باز کرد که به نگهداشت نیروی کار ماهر و تحصیلکرده برای بازار کار می پردازد.
پلی در مسیر دانش بنیان شدن
وی بااشاره به فعالیت های دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران گفت: دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری در چند رشته کارآفرینی، دانشجو می پذیرد و در کنار آموزش های آکادمیک، برنامه های کاربردی هم در قالب آموزش و تمرین برای صاحبان کسب وکارها و مدیران شرکت های دانش بنیانی برگزار می کنیم که جزو آموزش دیدگان خارج از دانشگاه محسوب می شوند. علاوه بر آن، یک سری برنامه هایی با عنوان ماینر کارآفرینی برای دانشجویان سایر رشته های دانشگاه تهران برگزار می کنیم. در حقیقت، یکی از اهداف مهم راه اندازی دانشکده کارآفرینی، بکارگیری نیروی ماهر در فضای شغلی کشور در راستای حل معضلات اصلی جامعه است، همچنین جوانان نخبه ای که می خواهند کسب وکار خصوصی خود را راه بیندازند، باید از مسیر دانش بنیان شدن عبور کنند تا بتوانند برای خود و افراد کمتر تحصیلکرده، شغل ایجاد کنند. سیاست های شکل گیری دانشکده کارآفرینی این است که مسیر دانش بنیان شدن را برای این افراد هموارتر کند.
شناخت بازار را به دانشجویان یاد می دهیم
وی بااشاره به اینکه دروس مجزایی در دانشکده کارآفرینی برای شناخت بازار ارائه می شود، گفت: در زمینه شناخت بازار، درسی به نام شناخت فرصت ها با منابع به روز آموزش داده می شود که در آن به شناسایی فرصت ها و ایده های کارآفرینی پرداخته می شود، در واقع در این درس با تکنیک ها و روش های جدید، دانشجویان یاد می گیرند که چگونه به نیاز بازار پاسخ بدهند یا نیازهای در حال ظهور را شناسایی کنند. باید شناسایی فرصت ها و ایده های کارآفرینی با استفاده از تحلیل بازار صنعت انجام شود که دانشجویان و کارآفرینان می توانند در قالب این آموزش ها با کارآفرینان برتر در صنعت کشور ارتباط داشته باشند و شرکت های فعال داخل کشور را تحلیل کنند و تجربیات موفق کشورهای پیشرو در این زمینه را در مقایسه با خود قرار دهند، در واقع با ارائه گزارش در کلاس ها، برنامه ها و جشنواره هایی که در طول سال برگزار می شود، می توانند خود را در بستری واقعی به نقد بگذارند و ضعف های شان را شاسایی کنند تا علاوه بر افزایش مهارت و توانایی در راه اندازی یک کسب وکار، شانس موفقیت شان افزایش پیدا کند.
کار را به دانشگاه ها و دانش بنیان ها بسپارید
وی در انتها یادآور شد: به اعتقاد من، حل معضلات بزرگ کشور نظیر کم آبی، خشکسالی، فقر و بیکاری باید از مسیر دانشگاه ها و دانش بنیان ها بگذرد. اگر این مسائل در دانشگاه ها موضوع آموزش و پژوهش باشد و راه حل های موجود در فضای آکادمیک از سوی نخبگان تحلیل شود، هم می توانیم به ایجاد یک راهکار علمی و مطمئن امیدوار باشیم و هم نیروی انسانی ماهر و نخبه را در کشور نگه داشته ایم. در اصل ما باید برای پاسخ به این مسائل، دانشجویان را تربیت کنیم. اگر این حرکت توسط دانشگاه ها، دولت و صنعت درست پیش برود، در 2 برنامه 5 ساله، کشور از مشکلات مذکور عبور کرده و دیگر دغدغه اشتغال، بیکاری و رفاه را نخواهد داشت.
سخن پایانی
اگر فیلترینگ، انگیزه فعالان حوزه دیجیتال را برای مهاجرت تقویت کرده، بحران تامین مواد اولیه هم موجب تقویت انگیزه کوچ صنعتگران از کشور شده است. افزایش شمار مهاجرت نخبگان و دانش بنیان ها برای کشور تبعات غیرقابل جبرانی دارد. افرادی که هزینه زیادی برای آموزش و یادگیری مهارت آنان شده تا در نهایت گره از کار کشور باز کنند، اما به دلیل برخی موانع، فرار را بر قرار ترجیح می دهند. برخی کارشناسان معتقدند می توان از استراتژی مهاجرت در راستای کاهش هزینه آموزش بهره گرفت؛ تجربه ای که بیشتر کشورهای شرقی دارند. وقتی نخبگان برای فعالیت در کشورهای توسعه یافته، راهی بازار کار آنان می شوند، باید ابتدا آموزش ببینند تا استانداردهای لازم را کسب کنند. این فرصتی را به کشور برای ایجاد زیرساخت های شغلی لازم را می دهد و می توان در نهایت زمینه مهاجرت معکوس را فراهم کرد، بنابراین می توان از مهاجرت به عنوان یک مسیر دوطرفه و حتی مثبت هم یاد کرد، اما به شرطی که شرایط را برای برگشت مهاجران نخبه و فناور فراهم کنیم. از آنجایی که در سند راهبردی کشور در امور نخبگان از واژه «مهاجرت نخبگان» استفاده نشده و عبارت «خروج» به کار گرفته شده، باید گفت، خروج زمانی رخ می دهد که نخبه از چرخه خدمت به جامعه و اثرگذاری خارج شود؛ خواه داخل کشور باشد (خروج خاموش) یا خارج از کشور. صاحبان استعدادهای برتر و نخبگان، بیشتر با نیت کسب تخصص و بازگشت و خدمت به کشور یا با نیت اقامت در کشور مقصد و کار در آنجا، از کشور خارج می شوند. خروج نخبگان از کشور دربردارنده 2 وجه متفاوت فرصت آمیز و تهدیدآمیز است، به نحوی که تسریع و تسهیل در مسیر نخبگی و همچنین توانمندسازی و امکان مشارکت اجتماع نخبگانی در فعالیت های بین المللی جزو وجوه فرصت آمیز این موضوع تلقی می شود، اما از دیدگاه تهدیدآمیز، این پدیده سبب از دست رفتن اثرگذاری نخبه در جامعه و هدر رفتن سرمایه گذاری های کشور در توسعه اجتماع نخبگانی می شود.