-

مالیات، حلقه مفقوده تامین بودجه

وحید عزیزی کارشناس اقتصاد

درآمدهای مالیاتی، یکی از عمده ‌ ترین منابع تامین مالی دولت ‌ ها در اقتصاد بسیاری از کشورهای جهان است و ابزاری موثر جهت سیاست ‌ گذاری ‌ های مالی محسوب می ‌ شود.

در ایران به دلیل شرایط سوق الجیشی منطقه که جزو نفت ‌ خیز ‌ ترین مناطق جهان است عوامل تامین بودجه با سایر نقاط جهان متفاوت است، عواملی مانند وابستگی بودجه دولت به درآمدهای نفتی و انعطاف ناپذیری مخارج دولت، باعث ناکارآمدی سیاست ‌ های مالی شده که این موضوع به نوبه خود نقش درآمدهای مالیاتی را در کاهش کسری بودجه دولتی و نوسانات آن کم رنگ کرده است. منابع زیرزمینی تجدیدناپذیر از سالیان پیش توسط نسل ‌ های حاکم خرج و منافع نسل آتی پایمال ‌ شده است. در کشورهایی که دولت ‌ ها به ‌ جای کارآفرینی و راهبرد توسعه به فروش منابع زیرزمینی به ‌ ویژه نفت وابسته شده ‌ اند، امر توسعه به فراموشی سپرده ‌ شده و احتمالا همه ‌ ساله برای بر باد دادن منابع توسعه ‌ ای صدها سمینار برگزار می ‌ کنند و به ناهار دل ‌ خوش دارند. مالیات یک ابزار حکومتی برای تامین منابع حکمرانی خوب و برقراری ایستگاه ‌ های توسعه ‌ ای در هر برهه زمانی است. درواقع شهروندان با پرداخت بخشی از درآمد خود به دولت ‌ ها در قالب مالیات، به دولت اختیار می ‌ دهند آن را برای اداره امور کشور، اجرای سیاست ‌ های مالی، تامین کالاها، خدمات عمومی و ضروری، تضمین امنیت، اجرای برنامه ‌ های توسعه و عمرانی کشور مورداستفاده قرار دهد. دراین ‌ بین گسترش و تنوع فعالیت ‌ های اقتصادی، نقش فزاینده دولت ‌ ها در گسترش خدمات عمومی و همچنین گسترش تعهدات دولت ‌ ها در عرصه ‌ های اقتصادی و اجتماعی، مالیات را به مسئله ‌ ای مهم و تأثیرگذار برای تمامی دولت ‌ ها تبدیل کرده و کارکردهای اصلی ابزار مالیات را به تأمین درآمدهای عمومی کشور، گسترش عدالت، تخصیص مجدد منابع از طریق توسعه اقتصادی و ثبات اقتصادی تغییر داده است. مالیات، یک پرداخت الزامی و اجباری است؛ از همین ‌ رو برخی از مالیات دهندگان برای پرداخت مالیات مقاومت از خود نشان می ‌ دهند که در علم اقتصاد از آن به عنوان فرار مالیاتی یاد می ‌ شود نوعی از مالیات وجود دارد که مقاومتی از سوی شهروندان در قبال آن وجود ندارد. جبهه ‌ گیری و مقاومت شهروندان در مورد «مالیات تورمی» وجود خارجی ندارد. این بدان خاطر است که هیچکس متوجه نیست و فکر نمی ‌ کند که با بالا رفتن سطح عمومی قیمت ‌ ها (تورم) دارد به دولت مالیات می ‌ پردازد و دست نامرئی دولت در جیب مردم برداشت خود را از درآمد آنها بدون کوچک ‌ ترین اعتراضی عملی می ‌ سازد. تازه این مقاومت ‌ ها به دلیل خود مالیات تورمی نیست، بلکه از تورم ناشی می ‌ شود و آن هم بیشتر وقتی رخ می ‌ دهد که تورم بدان گروه ‌ ها لطمات و صدمات عمده ‌ ای وارد ساخته است.

در نتیجه از تجزیه واریانس کسری بودجه در می ‌ یابیم وابستگی بالای بودجه کشور به درآمدهای نفتی است و نشان می ‌ دهد نقش سیاست مالیاتی در توضیح نوسانات کسری بودجه در کشور ‌ های دارای منابع زیر زمینی بسیار پایین است. نتایج حاصل از توابع عکس ‌ العمل آنی تجمعی برای متغیرهای مدل نشان می ‌ دهد تکانه مثبت سیاست مالیاتی مطابق با مبانی نظری باعث کاهش رشد تولید در کوتاه ‌ مدت می ‌ شود ولی اثر منفی آن در بلندمدت خنثی و صفر می ‌‌ شود. تکانه مخارج دولتی در کوتاه مدت منطبق با مبانی نظری باعث افزایش رشد تولید ناخالص می ‌ شود، ولی در بلندمدت اثر آن خنثی و به سمت صفر میل می ‌ کند. همچنین توابع عکس ‌ العمل آنی تجمعی برای مالیات نشان می ‌ دهد یک تکانه مثبت در تولید و درآمدهای نفتی باعث رشد درآمدهای مالیاتی می ‌ گردند و تکانه مخارج دولتی با یک وقفه سه دوره ‌ ای افزایش درآمد مالیاتی را به دنبال دارد. در اقتصاد ایران که بودجه آن تا حد زیادی به نفت وابسته است مالیات ستانی بهترین جایگزین برای تامین بودجه است؛ به شرطی که درآمد ‌ ها شفاف باشد.اقتصاد ما این ظرفیت را دارد که یکی دو ساله، با کاهش معافیت ‌ های مالیاتی، افزایش پایه ‌ های مالیاتی و بهبود زیرساخت ‌ های اطلاعاتی، درآمد مالیاتی در بودجه را به راحتی دو برابر کند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*