ورود صنایع فولادی و معدنی به اقتصاد دیجیتال
نخستین همایش بینالمللی تحول دیجیتال در فولاد، معدن و صنایع معدنی توسط ایمیدرو و بنیان نوآوری هوش مصنوعی در تهران برگزار شد.
به گزارش سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو)، همایش بینالمللی تحول دیجیتال ( DT ) در صنعت فولاد و معدن، رهبران صنعت، پژوهشگران و مبتکران را گرد هم آورد تا جدیدترین پیشرفتها در تحول دیجیتال و صنعت نسل چهار و پنج را مورد بحث و بررسی قرار دهند. این همایش بینالمللی به بررسی چالشها، راهحلها و فرصتهای DT در فولاد و معدن و پایداری و بهرهوری آن توسط اساتید مجرب و متخصص داخلی و بینالمللی پرداخت.مدیرکل دفتر بررسیهای اقتصادی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت: صنایع معدنی و فولادی باید با هماهنگی و همکاریهای بینالمللی در اقتصاد دیجیتال ورود کنند و تجارب و فناوریهای جهانی در این عرصه بهرهمند شوند. سید مهدی حاتمیان در نخستین همایش بینالمللی تحول دیجیتال در صنعت فولاد، معدن و صنایع معدنی اظهارکرد: ورود به اقتصاد دیجیتال تحولآفرین است که نیاز است بخشهای اقتصادی کشور در این عرصه حضور پیدا کنند.وی افزود: نگاه زیست بومی هوشمند در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در برنامه هفتم وجود دارد.
وی با اشاره به اینکه در اقتصاد دیجیتال باید به سهم ۱۰ درصدی دست یابیم گفت: نیاز است تا به بخش هوشمندسازی در اقتصاد دیجیتال تا افق ۱۴۱۰ دست یابیم تا محصولات بومی تولید شود.
ورود به اقتصاد دیجیتال تحولآفرین است
وی ادامه داد: مدل رشد بخش معدن نسبت به سایر بخشها با رشد ۱۳ درصدی در برنامه هفتم مطرح شده است این امر با ظهور فناوریهای نو و دیجیتالسازی اقتصاد محقق خواهد شد. مدیرکل دفتر بررسیهای اقتصادی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در ادامه نقش زیست بومی و راهبردی ارتباطات و فناوری ارتباطات در بخشهای اقتصادی کشور را با تاکید بر تحول دیجیتال تبیین کرد و گفت: رشد فراگیر اقتصاد دیجیتال نوعی از رشد اقتصادی است که منجر به افزایش سطح رفاه، ایمنی بر خط و توسعه فناورهای در اقتصاد کشور میشود. حاتمیان خاطر نشان کرد: در بخشهای مختلف اقتصادی در سطح جهانی به موضوع دیجیتالی اقتصادی پرداخته و با تامین زیرساختهای فناوری، افزایش ارزش افزوده و کاهش هزینهها رقم خورده است.
تحول دیجیتال در صنعت فولاد و معدن
مهدی شامیزنجانی، استاد دانشگاه، در همایش بینالمللی تحول دیجیتال در صنعت فولاد و معدن سخنانی با موضوع مؤلفهها و اصول راهنمای تحول دیجیتال در صنعت فولاد و معدن» سخنانی ایراد کرد.
شامیزنجانی در مقدمه گفت: زنجیره ارزش در صنعت فولاد و فلز بسیار پیچیده است. شرکتها باید با تعداد زیادی از داراییهای ناپایدار به هم پیوسته، تعداد زیادی از واحدهای محصول، پایگاه مشتریان متنوع با نیازمندیهای خدمات و کیفیت متفاوت، و کانالهای توزیع پیچیده متفاوت دست و پنجه نرم کنند.
وی ادامه داد: استفاده از دارایی اغلب به عنوان یک اولویت در نظر گرفته میشود و انگیزهها بر این اساس ساختار مییابند، اما این تصمیمها اغلب بر تمام محرکهای کسبوکار که بر حاشیه سود، سطح خدمات یا سرمایه در گردش تاثیر میگذارند، اثرگذار نیستند.
شامیزنجانی گفت: کارخانهها و داراییهای آن اغلب به جای اینکه برای رسیدن به یک هدف استراتژیک بزرگ یکپارچه شوند، بهصورت سیلویی کار میکنند. مدیران زنجیره تامین دسترسی کمی به اطلاعات بلادرنگ دارند که باعث میشود نتوانند تغییرات بازار را پیشبینی کنند. در نتیجه، شرکتها دائما به صورت تدافعی عمل میکنند، بدون اینکه توانایی پیشبینی و کاهش ریسک یا استفاده از فرصتهای کوتاهمدت را داشته باشند، که منجر به از دست دادن قابل توجه ارزش میشود. وی با تاکید بر اینکه شرکتهای فولادی و فلزی به طور مستمر در تلاش برای حل این مسائل بودهاند گفت: با این حال روشهای سنتی بهبود عملیاتی به پایان خود نزدیک شده است. برای از بین بردن گلوگاه توانایی انسان در نظارت بر سیستمهای پیچیده و انجام محاسبات آنی گسترده، دیجیتالیشدن شاید تنها راهحل برای بنبست کنونی باشد.
چالشهای صنایع
به گفته این استاد دانشگاه این صنایع با چالشهای دیگری نیز روبهرو هستند از جمله: حصول اطمینان از پاسخگویی مستمر به منظور برآوردن تقاضای در حال تغییر آینده و تضمین موقعیت در بازار، حفظ رقابتپذیری از طریق ساختارهای کارآمد فرآیند و هزینه، با صرفهجویی در منابع، دستیابی به سطح بالاتری از کیفیت محصول، به حداکثر رساندن عملکرد کارخانه، با به حداقل رساندن تعمیرات و نگهداری و کمبود سرمایه، برنامهریزی یک تولید منعطف با تضمین بهموقع بودن تحویل.این چالشها را میتوان از طریق ویژگیهای اصلی انقلاب صنعتی چهارم مانند قابلیت آنی بودن، قابلیت همکاری و یکپارچهسازی افقی و عمودی سیستمهای تولید از طریق سیستمهای ICT حل کرد.
تغییر خواستههای مشتریان
وی ادامه داد: از دیگر چالشهای این صنعت میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تغییر خواستههای مشتریان صنایع فلزی. جهان به سرعت در حال تغییر است و این باعث تغییر تقاضا برای فلزات جدید نیز میشود. بنابراین، صنعت با خواستههای پیچیدهتر مشتریان مواجه است. این امر شرکتهای فلزی از جمله فولادی را مجبور میکند تا عملیات خود را برای ارائه فلزات قویتر و بادوامتر و مجموعهای متنوعتر و تخصصیتر از محصولات و گریدها تغییر دهند. به طور همزمان، بازار چرخههای نوآوری کوتاهتری را میطلبد که امکان افزایش انعطافپذیری در ظرفیت کارخانه را فراهم کند. این بدان معناست که شرکتهای فلزی باید تخصص خود را عمیقتر کنند و در عین حال دامنه خود را - از لحاظ نظری - گسترش دهند. در عمل، بیشتر شرکتها در یک جنبه خاص از تولید فلز تخصص دارند و توسط یک هلدینگ اداره میشوند که تا حد ممکن خدمات را تحت یک برند واحد به بازار ارائه میدهند.
زنجیره تامین مختلکننده
شامی زنجانی ادامه داد: شیوع کرونا ضعفهای زنجیره تامین در صنایع فلز را آشکار کرد. به طور معمول، شرکتهای فلزی، دارای زنجیره تامین جهانی بسیار بزرگ و متنوعی میباشند و بنابراین با طیف وسیعی از ریسکها در طول آن مواجه هستند. محدودیتهای شدید، بازارهای سرمایه بیثبات و عدم اطمینان در مورد شدت و طول پاندمی، اجرای راهحلهای دیجیتالی موثر را برای زنده نگه داشتن کسبوکارها ضروری ساخت.
پایبندی به قوانین زیستمحیطی
وی با اشاره به اینکه صنایع فلزی سهم زیادی در انتشار گاز دیاکسیدکربن دارند، افزود: محدودیتهای قانونی و عدم اطمینان فزاینده در مورد محیط سیاسی یک چالش بزرگ برای شرکتهای فلزی است. در اروپا، بازار به شدت قانونگذاری شده است، در حالی که بسیاری از قارهها و کشورها مقررات کمتری دارند، که برای شرکتهای مستقر در آن کشورها یک امتیاز مثبت است. این استاد دانشگاه در ادامه گفت: در مواردی که قوانین سختگیرانه هستند، به حداقل رساندن انتشار دیاکسیدکربن، شرکتهای فولادی را ملزم به سرمایهگذاری در فناوریهای جدید و جایگزینیهای پرهزینه برای فرآیندها و راهکارهای زنجیره تامین قدیمی میکند. این در حالی است که انرژی مصرفی برای تولید فولاد در ۵۰ سال گذشته بیش از ۶۰ درصد کاهش یافته است.
سخن پایانی
ما اکنون در چهارمین انقلاب صنعتی هستیم که به آن صنعت ۰.۴ نیز میگویند. وجود دادههای آنالیز شده با داشتن مشخصه افزایش اتوماسیون و استفاده از ماشینها و کارخانههای هوشمند، به تولید کالاها با کارآیی و بهرهوری بیشتر در سراسر زنجیره ارزش کمک میکند. انعطافپذیری بهبود مییابد تا تولیدکنندگان بتوانند با استفاده از سفارشیسازی انبوه، خواستههای مشتریان را بهتر برآورده کنند که در نهایت به دنبال دستیابی به کارآیی است. یک کارخانه هوشمند میتواند با جمعآوری دادههای بیشتر از کف کارخانه و ترکیب آن با سایر دادههای عملیاتی سازمانی، به شفافیت اطلاعات و تصمیمگیریهای بهتر دست یابد.