دشواری دسترسی به ریال در شرایط تحریم
غلامرضا پناهی - معاون سابق ارزی بانک مرکزی
شرایط استفاده از ارزهای محلی در فضای تحریمی و غیرتحریمی، متفاوت است. بسیاری از کشورهایی که در به بازارهای جهانی دسترسی دارند، مایلاند که با ارزهای محلی معاملات خود را پی بگیرند، چراکه میخواهند به این شکل، ارزهای خود را در بازارهای بینالمللی درگیر و برای ارزهای خود در بازارهای جهانی تقاضا ایجاد کنند، به همین دلیل، در این روزها شاهد توافق هند و امارات برای استفاده از ارزهای محلی در مبادله نفت هستیم. اما شرایط استفاده از ارزهای محلی در فضای تحریم، متفاوت است؛ بهعنوانمثال، دسترسی به ارز ریال در بانکهای دیگر کشورها دشوار شده و اگر ما نتوانیم ریسکها و نوسانهای نرخ ارز را در معاملات ارزی متفاوت پوشش دهیم، باید منتظر زیانهای سنگین باشیم و این زیان را در ارزهای بلوکهشده ایران در کشورهای دیگر مشاهده کردیم. دولتها برای تقویت ارز ملی خود تلاش زیادی انجام میدهند و در گام نخست بهرهگیری از ارزهای محلی در بازارهای بینالمللی زمینه تقویت تجارت خارجی را فراهم میکنند. اگر فعالان اقتصادی یک کشور نتوانند کالایی را بهراحتی در بازارهای جهانی خریدوفروش کنند، بهتبع تقاضا برای ارز محلی آنها ایجاد نخواهد شد. بهعنوان مثال ایران بهازای فروش گاز و نفت، پول ملی تمام کشورها را میپذیرد. اینجا این پرسش مطرح است که کدام کشورهای خریدار نفت ایران، حاضرند در ازای فروش کالا از ما ریال دریافت کنند؟ آیا تجار خارجی میپذیرند که ماشینآلات به ما بفروشند و در ازای آن ریال دریافت کنند؟ آیا ریال از نظر شاخصهای اقتصادی آنقدر ارزشمند و جذاب است که شخصی در خارج از کشور آن را بپذیرد؟ پاسخ به این پرسشها بسیار حائز اهمیت است و باید به آنها توجه کرد. پذیرش ارزهای ملی در بازارهای جهانی، موضوعی پیچیده و فنی است. باید این نکته را در نظر داشت که حذف یک ارز در بازارهای جهانی ارتباط چندانی به تنشهای سیاسی ندارد. در فضای بینالمللی، نرخ کالاهای صادراتی ایران با دلار سنجیده میشود و ما ناچاریم که این ارز را بپذیریم. مراد من از طرح این موضوع این است که اگر ایران با کشوری وارد تنش سیاسی شده، نباید این مسئله را بهمثابه حذف ارز آن کشور تلقی کرد. قوت و ارزش پول یک کشور را اقتصاد و توان صادراتی آن کشور نشان میدهد و ارزش پول ملی با حرف تقویت نمیشود. بهبیان دیگر، اقتصادی قوی است که برپایه تولید بنا شده باشد و متقاضی برای خرید آن تولیدات در بازارهای بینالمللی وجود داشته باشد. در چنین وضعیتی پول ملی آن کشور نیز تقویت میشود. در سالهای اخیر مسئولان اقتصادی تاکید داشتند تجارت ایران و روسیه با ارزهای محلی دنبال شود. اینجا باید به این پرسش پاسخ داده شود که آیا این موضوع توانست به روند تجارت دو کشور کمک کند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت دولت در استفاده از ارزهای ملی یک طرف قضیه است و مشروعیت یک پول به قدرت پذیرش آن پول توسط فعالان اقتصادی بازمیگردد. در نتیجه، این هدف با حرف و بحث سیاسی قابلتحقق نیست. فرض را بر این بگیرید که یک دولت با تمام دولتها قرارداد ببندد و مقرر کند که تجارت را با پول ملی دنبال کند. اگر فعالان اقتصادی نتوانند با پول آن کشور ارزش کالای خود را حفظ کنند، دیگر تمایل نخواهند داشت که با آن ارز، به مبادله تجاری خود ادامه بدهند. پذیرش ارزهای محلی در دادوستدهای بینالمللی یک بحث ساختاری و فراحاکمیتی است. اگر روزی در بازارهای بینالمللی برای یورو، محدودیتهایی ایجاد شود، بدون تردید این ارز نیز بیارزش خواهد شد. پس گام نخست پذیرش ارزهای محلی در سایر کشورها، به پذیرش آن توسط فعالان اقتصادی بازمیگردد، زیرا آنها در تجارت نخست به حفظ ارزش داراییها و دوم خریدوفروش آزادانه آن ارز در بازارهای جهانی توجه دارند. اگر تجارت با ارزهای محلی در چارچوب استانداردهای بینالمللی پولی و بانکی باشد، شدنی است و میتوان به نتایج آن امیدوار بود، اما ریسک این کار بالاست و نباید بدون مطالعه در این مسیر قدم بگذاریم و باید زمان زیادی برای بررسی ابعاد مختلف این طرح صرف شود. در پایان باید بر این نکته اصرار کنم که فعالان اقتصادی نباید آدرس غلط در این زمینه به مسئولان بدهند، زیرا این احتمال وجود دارد که تصمیمات اشتباه در این زمینه گرفته شود.