ایران، جایی ناامن برای ایدهها
اگر بگوییم امروزه سیر تکاملی جهان را ایدهها تعیین میکنند، پر بیراه نگفتهایم، زیرا در تاریخ صد سال اخیر جهان این ایدهها بودند که با واقعیتبخشی به خودشان در قالب اثر توانستند نظام نوینی در کسبوکارها و حتی در سبک زندگی جوامع بشری بهوجود بیاورند.
اگر بگوییم امروزه سیر تکاملی جهان را ایدهها تعیین میکنند، پر بیراه نگفتهایم، زیرا در تاریخ صد سال اخیر جهان این ایدهها بودند که با واقعیتبخشی به خودشان در قالب اثر توانستند نظام نوینی در کسبوکارها و حتی در سبک زندگی جوامع بشری بهوجود بیاورند. در واقع، هر آنچه امروز از فناوری اطلاعات و اینترنت اشیا و دیگر دستاوردهای فناورانه بهرهمند هستیم و در جریان زندگی از آنها استفاده میکنیم، ایدههایی بوده که امروز ما را مدیون حرفهمندان چند دهه قبل کردهاند. از آنجایی که ایده و اثر برآمده از آن، بزرگترین دارایی صاحبانشان است که در دنیای استارتآپی فعالیت میکنند؛ سرقت ایده، بزرگترین مشکل رهبران استارتآپها است. شاید تنها راه جلوگیری از سرقت ایده استارتآپ، ثبت آن بهعنوان شرکت است که میتواند تاحدودی این مشکل را برطرف کند، اما این راهحل باتوجه به اینکه معمولا فعالان این بخش بسیار جوان هستند و هزینه و اطلاعات کافی برای ثبت شرکت را ندارند، نمیتواند چندان از سرقت ایده خود جلوگیری کند. بهگفته کارشناسان، صاحبان ایدهای که میخواهند از حقوق مالکیت ادبی، هنری و کپیرایت برخوردار باشند، باید ایدههایشان را در قالب خاصی ارائه کنند. بهعبارت دیگر، ایده اثر باید از بیان اثر جدا شود و نمود بیرونی داشته باشد، اما ماهیت ایدهها آزاد هستند و حمایتی درباره آنها صورت نمیگیرد. صمت در این گزارش به چالشهای امنیت ایدهها در اکوسیستم استارتآپی کشور پرداخته است.
۶ ماه تا ۳ سال حبس برای دزدان ایده
بیشک این ایدهها بودند که ارمغانی به نام آسایش را برای انسانهای قرن بیستویکمی بهدنبال داشتند. یکی از اصلیترین مولفههای مهم در توسعه و پردازش ایدهها امنیت آثاری است که از دل آنها تولید شدهاند که کمابیش اصلیترین نگرانی صاحبانشان هم بهحساب میآیند. در بیشتر اکوسیستمهای نوآوری در کشورهای پیشرفته امنیت ایده جزو استانداردهای مهم آنها بهشمار میرود که همین امر به بقای یک استارتآپ کمک شایانی میکند. ایران به هیچکدام از معاهدات و موافقتنامههای بینالمللی در حوزه کپیرایت ملحق نشده و بههمیندلیل آثار هنری سایر کشورها موردحمایت دولت ایران نیست و احتمال سوءاستفاده از آن وجود دارد.
سوالی که بسیاری از افراد درباره حق کپیرایت مطرح میکنند، این است که ایران در حوزه حق نشر و تکثیر چه اقداماتی انجام داده و در چه وضعیتی قرار دارد؟ گفتنی است، در سال ۱۳۴۸ قانونی مبنی بر حمایت از حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان تصویب شد. در این قانون آمده است که اگر کسی دانسته یا ندانسته، تمام یا قسمتی از اثری را که متعلق به دیگری است، بدون اجازه پدیدآورنده اثر به نام خود یا به نام دیگری (حتی خود شخص پدیدآورنده اثر) منتشر کند، به ۶ ماه تا ۳ سال حبس محکوم میشود.
فقدان قانون کپیرایت استارتآپها را زمین زد
سیدبهرام نصری، یکی از صاحبان شرکت خلاق در زمینه حملونقل باربری بر بستر آنلاین در اینباره در گفتوگو با صمت گفت: نبود قانون کپیرایت در کشور بهویژه در زمینه ایدهپردازی باعث شد، ایده ما برای یک شرکت استارتآپی دیگر که توانسته بود سرمایهگذار جذب کند، بهخوبی ثمربخش باشد و توسعه پیدا کند، در واقع نداشتن قانون کپیرایت در دنیای ایدهها، شرکتهای خلاق زیادی را در کشور به زمین زده است.
شنیدن حرفهای تکراری
وی بااشاره به جای خالی حمایتهای نهادهای دولتی از شرکتهای خلاق و استارتآپها گفت: نهادهایی نظیر معاونت علمی و صندوق نوآوری و شکوفایی و دیگر نهادهای دولتی، نگرش واقعبینانه برای توسعه یک شرکت خلاق و استارتآپی ندارند. البته به این هم معتقد نیستم که هر طرحی باید از سوی این نهادها پذیرفته شود؛ اما بیشک باید طرحی که از فیلترهای زیادی عبور کرده است، موردپذیرش قرار بگیرد. بهاعتقاد من، نهادهایی که خود متولی حمایت از خلاقیت هستند، هیچگونه خلاقیتی در فعالیتهای خود بهخرج نمیدهند و نگاه خلاقگونه ندارند. در طول مدت زمانی که بهدنبال جذب سرمایه بودم، حرفهای تکراری زیادی شنیدم.
نصری داشتن رابطه برای دریافت حمایتهای داخلی را معضل اصلی در این زمینه دانست و افزود: رابطه یکی دیگر از مولفههایی است که هر صاحب استارتآپ و شرکت خلاقی باید آن را داشته باشد تا موفق به کسب حمایتها شود. در کل، پول حرف اول را میزند و اگر نباشد، استارتآپها محکوم به شکست میشوند.
انحصارگرایی پلتفرمها
وی ادامه داد: همچنین همانگونه که پیشتر هم اشاره کردم، دزدیده شدن ایدهها، معضل اصلی دیگر در دنیای استارتآپها است، اما انحصارگرایی، دیگر مولفهای است که میتوان آن را همچون سد راه رشد و توسعه استارتآپها در نظر گرفت. این فرآیند نهتنها مانع رشد استارتآپهای دیگر است، بلکه به فراخور هدایت سلیقهای که در مخاطب بهوجود میآورند، قدرت انتخاب زیادی به آنها نمیدهند. نصری گفت: انحصارگرایی در پلتفرمهای امروزی اجازه رشد و پیشرفت به کارآفرینان نوپا را نمیدهد، بنابراین در کنار رعایت نکردن قانون کپیرایت و انحصارگرایی ارائه خدمات از سوی غولهای پلتفرمی در ایران، باعث شده است، توان کارآفرینان نوپا برای رشد و توسعه، روز به روز کمتر شود. وقتی یک استارتآپ فعالیت خود را آغاز میکند، در ابتدای امر انرژی و ظرفیتهای زیادی دارد که منتظر است، بالفعل شود، اما باوجود موانع بسیار بهنظر میرسد که تمامی حمایتهایی که از آنها سخن بهمیان میآید، یک ویترین و بیشتر حمایتها برای افرادی است که رابطه دارند. بهاعتقاد من، شایستهسالاری واقعی در کشور وجود ندارد و مدیران دید روشن و تعهد کافی نسبت به مسئولیتی که برعهده دارند، ندارند.
نباید انتظار سود زودرس داشت
همواره یکی از شاخصههای مهم در توسعه یک کسبوکار علاوه بر اهمیت حفظ ایده، پروراندن آن در قالب یک تیم و هدفگذاریهای واقعگرایانه است. جلال برآبادی، از دیگر فعالان عرصه شتابدهنده در گفتوگو با صمت گفت: ۲ شاخصه مهم برای شتابدهندهها در مسیر تجاریسازی استارتآپها در اولویت قرار دارد و براساس این ۲ شاخصه، استارتآپها میتوانند به دنیای شتابدهندهها ورود پیدا کنند. تیمسازی، نخستین مولفهای است که باید به آن توجه ویژه شود. همچنین رهبران استارتآپی باید بدانند که ایدههایشان چقدر قابلیت پردازش دارد و تا چه حد میتواند به رفع مشکلات موجود بپردازد تا در نهایت به سوددهی برسد. در واقع، حضور فناوران و افرادی که اشراف کافی بر ایده دارند، اهمیت زیادی در تجاریسازی دارد، بنابراین این ۲ شاخصه مهم یعنی تیمسازی و ایدهپردازی اصلیترین شاخص برای شتابدهندهها در راستای انتقال فعالیت کسبوکارهای نوین به بازارهای مربوط است. در کل، تیمسازی و پردازش ایده، اصلیترین شاخصه توسعه یک استارتآپ است که میتواند کار را برای شتابدهندهها راحتتر کند.
وی افزود: اینکه رهبران استارتآپها در ابتدای مسیر، نیازمند سرمایه هستند، امری بدیهی است. در واقع، برای تست بازار نیازمند تامین مالی هستند، اما در مرحله سوددهی، استارتآپهایی که فرآیندهای جدیدی را ارائه میدهند، نیازمند صرف زمان هستند و نباید انتظار داشته باشند که در یک بازه زمانی کوتاهمدت به سود قابلقبول برسند. باتوجه به تجربههای جهانی، این بازه زمانی بهطورمعمول ۲ تا ۵ سال یا حتی بیشتر هم بهطول میانجامد که بستگی به فعالیت کسبوکار دارد. در بحث بازار، استارتآپها باید ارتباط قوی با نیازهای آن داشته باشند و بهتر است بدانند که چگونه میخواهند به رفع نیاز مخاطبانشان بپردازند.
بازارهای خوب استارتآپی
برآبادی گفت: زمینه فعالیت استارتآپها اهمیت زیادی در کسب سود در مدت زمان کوتاه دارد. برای مثال، بازار تجهیزاتپزشکی در شرایط فعلی کشور میتواند سوددهی لازم را برای یک شرکت استارتآپی بههمراه بیاورد. همچنین، خریدوفروش تجهیزات خودرو، روندی مشابه دارد که میتواند استارتآپها را به سوددهی زودهنگام برساند. فعالیت با محوریت مسکن هم میتواند برای صاحبان کسبوکار صرفه اقتصادی خوبی داشته باشد، چرا که مشکلات زیادی در این زمینهها احساس میشود. برای مثال، در زمینه دسترسی افراد به منزل مسکونی موردنظر، استارتآپها میتوانند فعالیتهای ارزنده و مهمی را بهسرانجام برسانند. از آنجایی که زمینههای یادشده به منابع پول نزدیکتر هستند، برای توسعه کسبوکارهای نوین میتوانند پولساز هم باشند. این کارشناس گفت: از موانع موجود در راه توسعه کسبوکارهای نوین، قوانین دستوپاگیر است که تا حد زیادی باید از سوی نهادهای دولتی مرتفع شوند. در واقع، ارائه زیرساختها باید از سوی نهادهای دولتی انجام شود. همچنین، دریافت مجوز یکی از معضلاتی است که رهبران استارتآپها تا حد زیادی با آنها مواجهند. بهاعتقاد من، باید قوانین روند سرمایهگذاری در کسبوکارهای نوین تغییر کند.
پاسخ به یک پرسش
شاید دانستن فرآیندهای حمایتی از سوی نهادهایی چون صندوق نوآوری و شکوفایی، دید بهتری به نوپایان این عرصه بدهد و در بسیاری موارد منجر به تغییر رویکرد و نگرش این افراد شود. از آنجایی که نهاد حامی نظیر صندوق نوآوری و شکوفایی تنها به ارائه وام و تسهیلات نمیپردازد. این نهاد از ۴ سرفصل با عناوین خانوادههای حمایتی استفاده میکند که تنها بخشی از این خانوادهها به ارائه وام و تسهیلات میپردازند. در این زمینه، متولیان نهادی نظیر صندوق نوآوری و شکوفایی معتقدند: صندوقهای فعال در کشور ما بسان تمامی نهادهای تامین مالی سراسر دنیا اعم از کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته فعالیت میکنند. از آنجایی که شرکتهای نوپا برای توسعه محصولات فناورانه، تجاریسازی و رساندن آن به بازار نیازمند سرمایه هستند، بنابراین تامین پول، زیرساخت اصلی تجاریسازی و توسعه فناوری و رساندن آن به بازار، مولفه مهمی است که باید به آن توجه ویژهتری شود. در واقع فضای مساعد کسبوکار در کشور نیازمند اقلیم مناسب برای دانشبنیانها است. با این دیدگاه اگر شرکتی میخواهد محصول فناورانهای را به بازار عرضه کند، باید از سوی نهادهایی، تامین مالی شود.همه ما میدانیم که ارائه وام، تعریف و روال مشخصی دارد. روش بانکها در دادن وام اینگونه است که چون سرمایهگذاری نمیکنند و تنها ارائهدهنده تسهیلات هستند، در سود و ضرر شرکتهای دانشبنیان شریک نمیشوند. البته ناگفته نماند که از امسال بانکها روند متفاوتتری را پیش گرفتهاند و قرار است به تایید صندوق نوآوری و شکوفایی برای توسعه فعالیت دانشبنیانها، رویکرد سرمایهگذاری هم جزو خدماتشان باشد، اما نهادهای تخصصی تامین مالی میتوانند از یک تا چند خدمت ارائه بدهند.
صندوق نوآوری و شکوفایی هم مانند نهادهای مشابه خود در سراسر دنیا کمابیش از تمام ابزارهای تامین مالی استفاده میکند و تنها به ارائه وام بسنده نمیکند و رویکردهای متفاوتی برای ارائه تسهیلات و خدمات دارد، بنابراین هر شرکت دانشبنیان به فراخور نیازمندی که دارد، میتواند از این تسهیلات و خدمات بهرهمند شود و در نتیجه تغییر رویکرد در روال کار صندوق نوآوری و شکوفایی احساس نمیشود.
سخن پایانی
ذکر این نکته ضروری است که ایده با آثار منحصر بهفرد فرق دارد. آنچه در گزارش تاکید زیادی به آن شد، ضرورت حمایت از آثاری منحصر به فردی است که از ایدههای اصیل بیرون آمدهاند. در حقوق جهانی کپی رایت یعنی حقوق مالکیت فکری و ادبی و اصل جهانشمولی وجود دارد به نام اصل دوگانگی ایده یا اصل عدمحمایت از ایدهها که کمابیش در همه جای دنیا پذیرفته شده و در برخی کشورها نظیر امریکا اصلی قانونی است. در برخی کشورها از جمله ایران بهطوررسمی در قانون نیامده، اما فرآیندی پذیرفته شده است. ایدهها حمایت نمیشوند؛ چرا که قابلحمایت نیستند. موضوع مهمی که باید به آن توجه کنیم، این است که منظور قانونگذار از ایده به نمود عینی آن برمیگردد؛ در واقع، هرگاه ایدهای منجر به تولید شود یا اثری از آن بیرون بیاید، موردحمایت قرار میگیرد. در واقع، ایدهها باید دارای یک اثر ملموس باشند تا بتوان درباره مالکیت فکری و کپیرایت از آن حمایت کرد.