نفوذناپذیرها شهر را گرفتهاند
مجید کیاورزمقدم-عضو هیاتعلمی دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران
مهمترین اثر زیستمحیطی در شهرهای متراکم، سکون آلودگی و بروز پررنگ جزیره حرارتی است که خود باعث تشدید آلایندهها میشود. در واقع، جزایر حرارتی در شهرهای بزرگ و متراکم نظیر تهران بهعنوان عاملی در تشدید آلودگی بهشمار میروند. همانگونه که از نام این پدیده پیداست، جزیره حرارتی به پدیدهای گفته میشود که معمولا در مراکز تراکم شهری شکل میگیرد و نسبت به محیط اطراف خود دمای بیشتری دارد. در واقع، جزیره حرارتی پدیدهای نسبی است، یعنی بهنسبت محیط پیرامونی سنجیده میشود. یکی از دلایل ایجاد جزایر حرارتی، سطوح نفوذناپذیر شهری است. معمولا تراکمهای شهری با هر نوع کاربری از جنس مواد غیرقابلنفوذ است و از آنجایی که پوسته شهر با مواد نفوذناپذیر پوشیده شده، همین امر موجب جذب اشعه خورشید و انعکاس آن در طول موج گرما میشود. ماده تشکیلدهنده سازههای شهری، قدرت جذب رطوبت ندارند و از طرفی، با انعکاس نورخورشید منجر به افزایش دما در شهر میشوند. در واقع، طول موج کوتاه خورشید توسط پوسته شهر جذب و بهصورت طول موج بلند که همان انرژی گرمایی است، منعکس میشود. در شهرهایی که فضای سبز بیشتری دارند یا استاندارد سرانه فضای سبز آنها رعایت شده است، بهطورطبیعی جزیره حرارتی کمرنگتری دارند، چراکه سطوح نفوذناپذیر این شهرها کمتر است و وجود فضای سبز در گام نخست، باعث تلطیف، تصفیه هوا، جذب آب و تعدیل دما میشود. بیشک در شهرهایی که سرانه استاندارد فضای سبز رعایت نمیشود، میزان جزیره حرارتی بیشتر است و این جزایر نمود بارزتری دارند. چندی پیش، در پروژهای به پایش جزایر حرارتی شهر تهران پرداختیم و در نهایت، به این نتیجه رسیدیم که بروز جزایر حرارتی، رابطه مستقیمی با تغییر کاربریها و تراکم شهری دارد. در واقع، هرچقدر معابر و ساختمانها بیشتر باشد، جزایر حرارتی با شدت و میزان بیشتری در شهر بهوجود میآیند. در پژوهش گفتهشده به این نتیجه رسیدیم که اگر تغییر کاربری و تراکم در شهر تهران با همین میزان پیش برود، جزایر حرارتی شدت بیسابقهای پیدا خواهند کرد. انسان و دیگر موجودات دارای میزانی آسایش دمایی هستند، یعنی تنها در یک بازه دمایی مشخص، آسایش دارند و بهراحتی میتوانند زیست کنند، اما با تسلط جزیره حرارتی بر فراز شهرها، این دما از بین میرود و افزایش پیدا میکند. در نتیجه، وجود جزایر حرارتی در شهرهای متراکم، موجب اخلال در آسایش شهروندان میشود. بنابراین، افزایش دما در معابر که خارج از حد توان انسان است، نخستین تاثیر جزایر حرارتی است. همچنین، جزایر حرارتی منجر به بروز بیماریها؛ چه برای انسان و چه برای حیوانات میشوند. گفتنی است، ازدیاد فعالیتهای خودرویی و کارخانهای در شهرهای بزرگی نظیر تهران یک معضل بزرگ است که انتشار آلایندههای حاصل از این فعالیتها در کنار جزایر حرارتی، تاثیر مخرب آلایندهها را بیشتر و بیشتر میکند. در واقع، جزایر حرارتی اثر منفی آلایندهها را تشدید میکند. راهکارهایی از سوی فناوران بهمنظور تغییر جنس کاربریهای شهری در نظر گرفته شده است. برای مثال، استفاده از مواد نفوذپذیر یا موادی که جاذب نور خورشید نیستند، کمککننده است. در کل، با استفاده از موادی که انعکاس نور خورشید را بیشتر و جذب را کمتر کند، جزایر حرارتی کمتری در شهر شاهد خواهیم بود یا در مثال دیگر، استفاده از رنگهای روشن در کاربریها که قابلیت انعکاس با تولید گرمای کمتری بههمراه دارند، مفید و موثر است، اما مدیریت تراکم شهری تاثیر مهمتری در کاهش آلایندهها خواهد داشت. در بحث مدیریت تراکم شهری و سیاستهای شهرنشینی، باید تغییرات بنیادی بهوجود بیاید. در واقع، فرآیندهای سیاسی و تصمیمگیری است که سبب بهوجود آمدن این حد از تراکم در شهرهای بزرگ کشور شده و عامل ایجاد جزایر حرارتی در شهرها حاصل اعمال و کارهای فعالانی است که از تراکمفروشیها درآمد زیادی دارند. بیشک مافیایی که در پس این جریان قرار دارد، دلیل اصلی عدمشهرسازی استاندارد در کشور شده است. تا زمانی که تقاضا برای مسکن زیاد باشد، تراکم روز به روز بیشتر و بیشتر میشود و در این شرایط، آینده محیطزیست شهری بهتدریج تاریکتر خواهد بود. تعداد بالای پروژههای عمرانی در حوزه ساخت معابر برای خودروها حاکی از آن است که اغلب شهرهای کشور برای خودروها ساخته میشوند، نه انسانها؛ چراکه در این پروژهها تردد خودروها بهنسبت سلامت شهروندان اهمیت بیشتری دارد و در تمامی آنها از مواد نفوذناپذیر استفاده میشود. هرچقدر زیرساختها و امکانات برای خودرو و تردد خودروها بیشتر باشد، بهطبع میزان تردد هم بیشتر خواهد شد. طبق آمار در سال ۶۰ نزدیک به ۳ برابر معابر، خودرو وجود داشت، اما امروز این عدد به ۱۰ برابر رسیده است و ساخت متوالی معابر شهری نظیر تونلها یا پارکینگهای طبقاتی، خود دلیل دیگری بر افزایش میزان خودرو است. در کل، تصمیمگیریها و برنامهریزیهای مدیریتی نباید اجازه بدهند که شهرها تبدیل به مکانهایی شوند که همه از روستاها به آنجاها مهاجرت کنند.