سازگاری در کویر یزد
جلال برخورداری ـ فعال دانشبنیان در حوزه کشت دیم سازگار با خشکی
افزایش تولیدات محصولات آببر یا آن دسته از محصولاتی که با محیط سازگار نیستند، بهمنظور توسعه صنعت کشاورزی فرآیندی غلط است که در بلندمدت منابع آب و خاک کشور را بهشدت تهدید میکند. منابع آبی کشور بسیار محدود است و متاسفانه وزن توسعه را به دوش بخشهایی گذاشتهایم که نیازمند منابع آب زیادی است و توسعه در بخشهای دیگر نظیر صنعت گردشگری و... را نادیده گرفتهایم.ریشه بیشتر معضلات صنعت کشاورزی ایران، به فقدان یک برنامه مشخص در وزارت بهداشت برمیگردد. از آنجایی که وزارت بهداشت باید الگوی غذایی مشخصی را برای هر منطقه از کشور تعریف کند؛ برای مثال، تعیین کند که نیاز غذایی مردم در هر اقلیمی چیست تا متناسب با آن زمینهایشان را به زیرکشت ببرند.خوشبختانه توانستیم با تلفیق روشهای بومی و آکادمیک در استان یزد، علاوه بر افزایش تولید، مصرف آب را در این استان بهحداقل برسانیم؛ بهگونهای که تنها از آب باران برای کاشت محصولات سازگار با اقلیم استفاده میکنند.
خوشبختانه چند سالی میشود که تلاش میکنیم گیاهان و محصولاتی را در زمینهای کشاورزی استان یزد کشت کنیم و به مرحله تجاریسازی برسانیم که مقاومت زیادی به خشکی و کمآبی دارند. برای مثال، گیاه کاپاریس در منطقهای که بارندگی ۵۰ میلیمتر در سال را تجربه میکند، میتواند با کمترین میزان آب استقرار پیدا کند و به روش دیم محصول دهد. همچنین، گیاه خارشتر، گیاه دیگری است که در منطقهای که حداقل یک بار پذیرای سیل باشد، کاشته میشود.یکی از روشهای آبیاری، زیرسطحی است که میتواند به رشد گیاه با حداقل میزان آبیاری کمک کند. در واقع، با تلفیق روشهای بومی با دانش آکادمی توانستیم استانداردهایی را بهوجود بیاوریم که به حداقل میزان مصرف آب بینجامد و تولید هم با روشهای سازگارانه افزایش یابد. این روشها موجب رغبت کشاورزان شده است و بسیاری از آنها بعد از مشاهده برداشتها، خواهان اجرای آن میشوند. باتوجه به اینکه، یزد استانی خشک و کمآب و بارندگی سالانه آن زیر ۱۰۰ میلیمتر است، با برآورد اولیه فهمیدیم که ۲۰ هزار مرز سیلگیر در این استان وجود دارد که شاید سالی یک بار سیل را ببینند و بر همین اساس، تصمیم گرفتیم بهصورت پایلوت با حداقل میزان مصرف آب، بدون کاربرد فناوری تنها با روشهای سازگارانه با محیط به تولید بیشتر بپردازیم. گفتنی است، از همان ۷۰ درصدی که آب در این استان تبخیر میشود، گیاه استفاده میکند و از آبهای زیرزمینی هم بهرهبرداری نداریم.
چه زمانهایی که سیل وجود داشته باشد و چه سالهایی که سیل رخ ندهد، شیوههای مدیریتی بهگونهای است که گیاه در نهایت در شرایطی مطلوب بهعمل میآید. بیشک در زمانهای سیلاب بهطورطبیعی رشد گیاه بهتر و تولید بیشتر خواهد بود، اما در سالهای خشکسالی باوجود تفاوت نسبت به ترسالی، باز هم کشاورز به سوددهی مطلوب خود میرسد و تولید محصول راضیکننده است.به اعتقاد من، استفاده از هوشمصنوعی، اینترنت اشیا یا ماشینآلات پیچیده در زمینهای کشاورزی در مراحل مختلف از جمله کاشت، داشت و برداشت؛ همگی ارزشمند و کاربرد آن در یک کشور آن هم در سطح وسیع میتواند در نهایت منجر به افزایش بهرهوری شود، اما آیا بهراستی میتوان تمام زمینهای کشاورزی را با فناوری مدیریت کرد؟ باتوجه به موضوعاتی که در این گزارش هم به آن اشاره شد، تاکید بیش از اندازه به کاربرد فناوری در شرایط فعلی کشور که برنامه استاندارد آمایش در صنعت کشاورزی نداشته است، کمی بیهوده بهنظر میرسد. چگونه میتوان وقتی هنوز پا روی پله نخست گذاشته نشده، انتظار حرکت روی پله دهم را داشت؟ در گام نخست بهنظر میرسد، باید با طبیعت همراه بود و با آن سازگاری کرد و برای مثال، از کاشت محصولات آببر در مکانهای خشک پرهیز کرد. در گامهای بعدی هم میتوان بدون صرف هزینههای گرانقیمت کاربرد محصولات فناورانه، تنها با شیوههایی که گفته شد، به کنترل منابع آب پرداخت؛ شیوههایی که کشاورزان هم تمایل بیشتری دارند تا آنها را اجرا کنند تا آنکه یک سیستم مکانیزه آبیاری خرید کنند. بنابراین، شاید بد نباشد که بگوییم فناوری همه گرهها را باز نمیکند و گاهی لازم است از روشهای معمولتر بهره گرفت.