مهمانی مامان در بیبرقی!
مسیح فرزانه- کارشناس بازار و صنعت خودرو
سال ۱۳۸۲ وقتی مرحوم داریوش مهرجویی، یکی دیگر از آثار سینمایی ماندگارش با نام «مهمان مامان» برگرفته از کتابی با همین نام به نگارش «هوشنگ مرادی کرمانی» را روی پرده نقرهای برد، استقبال بینظیر از این فیلم در سطح جامعه، تاثیر بسزای یک فیلمساز مولف با شناختی عمیق از جامعه ایرانی را بهوضوح نشان میداد. مهمان مامان، داستان خانوادهای بود که خبر رسیدن مهمانهایی ناخوانده به گوششان میرسد و بهدلیل شرایط نامناسب مالی و اضطراب مادر خانواده، همه همسایهها دست بهدست هم داده و به کمک خانواده آمدهاند تا مادر با بازی گلاب آدینه در این نقش و حسن پورشیرازی در نقش پدری که اصرارهای نابجایش سبب تشدید ناراحتی مادر خانواده میشود، عملا صورتشان را با سیلی سرخ نگه دارند و با فرازو نشیب زیادی یک شب پر استرس را پشت سر گذاشته و مهمانی آبرومندانه و مهجوری را برگزار کنند! در نهایت گلاب آدینه (مادر خانواده) بهدلیل استرس شدید کارش به بیمارستان کشیده شد و نهایتا دکتر برای او استراحت و آرامش بیشتر تجویز کرد. سکانس آخر فیلم هم با خاموش شدن چراغ خانه همسایگان پایان مییابد! این داستان من را عمیقا به یاد پافشاری شدید وزارت صمت در رهنمون کردن سیاستهایش به سمت مسیر برقیسازی و در شرایطی است که درکنار موجود نبودن بودجه مالی کافی، نبود زیرساختهای لازم در دو زمینه ایستگاه شارژ فراگیر و خدمات پس از فروش بهصورت گسترده و عدمپرداختن به وجه بسیار مهم فرهنگسازی و روانشناختی جامعه میاندازد. با نگاهی به گفتههای اخیر مسئولان وزارتخانه درباره تلاش برای تامین ۲۰۰ میلیون یورو ارز جهت واردات خودرو سواری تا پایان سال و یک میلیارد یورو برای واردات خودرو برقی (که به نظر میآید بیشتر برای ناوگان حملونقل عمومی درنظر گرفته شده! ) و سپس نگاه به آمار واردات خودرو (در تمام کلاسهای خودرویی) در ۸ ماهه اخیر که به ۴ هزار دستگاه هم نمیرسد و همچنان تاکید بر حرف مرد یکی است که تا پایان سال، ۶۰ هزار خودرو در بازار عرضه خواهد شد، بیشتر شبیه به برگزاری یک مهمانی است، اما بدون وجود ابزارهای لازم! به قول پدربزرگها، با حلوا حلوا که دهن شیرین نمیشود! در این میان، نگاهی به قاره اروپا بهویژه حوزه اسکاندیناوی، یکی از سرزمینهایی که مردمانشان از خودروهای برقی استقبال زیادی کردهاند، نشان میدهد در حالی که سیاستهای اتحادیه اروپا برای رسیدن به هدف وجود ۳۰ میلیون خودرو با آلایندگی صفر تا سال ۲۰۳۰ در جادههایش تعریف شده که در دو حوزه CPO یا ایستگاه شارژ چندگانه و EMSP یعنی شرکتهایی که سرویس شارژ خودروهای برقی به مشتریان عرضه میکنند سرمایهگذاری و نگاه کلان بلندمدت کرده است. در چنین اقتصادهای پر بنیان و قدرتمندی با زنجیرهای مستحکم از تامین، یکی از چالشهای بزرگی که درباره دایره تامین برق این خودروها هماکنون وجود داشته این بوده که شرکتهای عرضهکننده امکانات شارژ باید حداقل ۱۲۰۰ یورو بهصورت ماهانه و برای هر سال عددی افزون بر ۸ هزار یورو مالیات بر ارزشافزوده پرداخت کنند. از سویی هم شرکتهای عرضهکننده خودروهای الکتریکی EV با حمایتهای دولتهایشان مشوقهای خرید با نام purchase Incentive و مزایای مالیاتی با نام tax benefits برای تشویق مصرفکنندگان به خرید این خودروها در نظر گرفتهاند که بهعنوان مثال در کشوری مانند آلمان برای خودروهایی با کف نرخ ۴۰ هزار یورو به بالا در نظر گرفتن تخفیف مالیاتی از ۵ تا ۹ هزار یورو بهصورت سالانه است که عملا ارزش پرداختی آن برای خرید یک خودرو اقتصادی بنزینی روز است! با تشریح چنین شرایطی شاید بهتر باشد قانونگذاران و تصمیمگیران کشور در این حوزه، ابتدا بودجه مالی ایجاد این زیرساختهای گسترده را در شرایط تشنگی ارزی کشور و سپس زنجیره تامین برق و قطعات یدکی آنها را برای کوتاهمدت حداقل یک دوره ۵ ساله مهیا کنند و سپس برای مشوقهای مصرفکنندگان طرحهای جذابی در بخش مالیاتی در نظر گرفته و در وهله بعدی چنانچه قرار است در حوزه برقیها وارداتی بهطور گسترده رخ دهد، اقدام به واردات این خودروها از برندهای شناختهشده اروپایی و ژاپنی و کرهای بهجای چینی شود که بحران کیفیت نامطلوب خودروهایشان و عدمتامین نامناسب قطعات یدکیشان در بازار کشور آه از نهاد مصرفکننده برآورده است. آنچه مشخص است دولت با توجه به کسری بودجه حداقل ۳۰۷ هزار میلیارد تومانی در سال آینده، یکی از بخشهایی که به آن امید بسته، اخذ مالیات از شهروندان و بهویژه درآمدزایی از واردات خودرو است که البته به نظر میآید با شرایط ارزی کشور ادامهدار نخواهد بود، اگرچه بازار خودرو بیش از نیاز داشتن به خودرو برقی، نیازمند خودروهای روز بنزینی بهویژه بهدلیل باورپذیری بیشتر جامعه به آنها و خدمات گسترده بسیار فراگیرترشان و همچنین اطمینان از تامین سوختشان در سراسر کشور است. وارداتی که مشخصشده به نظر از زمین تا آسمان با وعدههای اولیه دولت فاصله داشته و سیاست برقیسازی که مثال «مهمانی مامان» در بیبرقی است!