آمایش سرزمین در مسلخ توهم توسعه
پای برنامههای آمایش سرزمین از اواخر دهه ۷۰ به سیاستگذاریهای کلان در ایران باز شد و دولتها از دوره هفتم به این سو همواره تلاش دارند الگوهای توسعه پایدار را با توجه به طرحهای آمایشی تدوین کنند.
البته بسیاری از کارشناسان معتقدند دولتها در ظاهر خود را موافق طرحهای آمایش سرزمین نشان میدهند در حالی که طرحهای اجراشده روی زمین در تناقض با همان برنامههای آمایشی و الگوی توسعه پایدار است. منتقدان این رویه دولتها در ۲۰ سال اخیر بر این باورند که ما بدون توجه به تجارب موفق کشورهای توسعهیافته مسیری را در پیشگرفتهایم که نتیجهای به غیر از هدردادن منابع طبیعی سرشار سراسر ایران ندارد، اما این مسئله زمانی حادتر میشود که بسیاری از مدیران دولتی و غیردولتی این رویکرد را با بهانه لزوم حرکت به سمت توسعه از طریق ساختوساز به صورت یکنواخت و با یک الگوی مساواتمحور توجیه میکنند. این در حالی است که مخالفان، این رویکرد دولت را مصداق بارز اپیدمیک شدن «توهم توسعه» در بین مدیران کشور دانسته و ادامه این روند را خطرناک و به ضرر منافع ملی میدانند.
جای نهادی مستقل خالی است
کاوه سوخکلاری، پژوهشگر در سازمان فدرال علوم استرالیا ضمن اشاره به مفهوم آمایش سرزمین و تاکید بر اهمیت اجرای آن در ایران، به صمت گفت: پیش از هر چیز باید دانست که آمایش سرزمین چیست؟ به زبان ساده اگر بخواهیم توضیح دهیم، برنامههای آمایش سرزمین به ما میآموزند که چه چیزی را کجا بسازیم و چه چیزی را کجا بکاریم تا با توجه به ظرفیتهای منطقهای بیشترین بازدهی را داشته باشیم و کمترین آسیب هم به محیطزیست وارد شود.
وی در ادامه افزود: برای مثال در زمینه کشاورزی باید با توجه به منابع آبی که هر منطقه در اختیار دارد، محصول همساز با همان منطقه را زیر کشت ببریم یا درباره صنایع هم همین مسئله مطرح است، زیرا انتخاب مکان ساخت صنایع گوناگون از اهمیت بسزایی برخوردار است و برنامههای آمایش سرزمینی میتوانند کلید حل مشکلات در این زمینه باشند.
توزیع ناعادلانه منابع
سوخکلاری با تاکید بر لزوم اجرای برنامههای آمایشی برای عادلانهسازی الگوی توزیع منابع در کشور، عنوان کرد: در کشوری مانند ایران توزیع منابع طبیعی و ثروت به هیچ عنوان در بین مناطق مختلف کشور یکنواخت نیست از همینرو گفته میشود طرحهای آمایش سرزمینی میتوانند نقش بسیار مهمی در توسعه همه بخشهای کشور داشته باشند.
وی در ادامه با اشاره به معضل کمآبی در مناطق گوناگون کشور، یادآور شد: اصولا برنامههای آمایشی میتوانند نظام توزیع ثروت و منابع را در کشورها به صورت منطقیتری هدایت کنند. برای مثال در برخی استانها مانند سیستان و بلوچستان و خوزستان شاهد کمآبی فراگیر هستیم در حالیکه اگر برنامههای آمایشی بهدرستی اجرایی شده بود، چنین مشکلی هم ایجاد نمیشد.
متاسفانه به دلیل نادیده گرفتن اصولی که به آن اشاره شد در زمینه کشاورزی و صنایع بدون توجه به منابع طبیعی و ظرفیتهای منطقهای برنامههای گستردهای اجراشده که حالا شاهد اوج گرفتن پیامدهای منفی آن هستیم.
راهکار چیست؟
پژوهشگر سازمان فدرال علوم استرالیا با تاکید بر لزوم ایجاد نهادی مستقل با محوریت برنامههای آمایشی به گفت: برای تدوین و اجرای طرحهای آمایشی باید نهادی مستقل با ردیف بودجه مستقل ایجاد شود که بتواند تنها با تمرکز بر مسئله آمایش سرزمینی سندی را تهیه کند که همه نهادها ملزم به اجرای آن باشند. برای مثال باید سازمان یا نهادی مستقل مانند سازمان نقشهبرداری یا آب و هواشناسی تاسیس شود که از استقلال عمل برخوردار بوده و در حوزه تخصصیاش فعالیت کند.
وی با توضیح درباره جزئیات پیشنهاد خود تصریح کرد: همانطور که گفته شد این نهاد باید از ابزار کافی برای اجرایی کردن طرحها برخوردار باشد. برای مثال باید امکان استفاده از حق وتو در برابر نهادهای دیگر را داشته باشد و روسای آن را نیز مدیران بالادستی تعیین نکنند که پس از انتصاب بتوانند از استقلال نسبی برخوردار باشند.
مسئله ردیف بودجه مستقل هم بسیار مهم است، زیرا اگر این نهاد بودجهاش را مثلا از یک نهاد دولتی یا حاکمیتی دریافت کند قطعا مجبور است نسبت به همان نهاد پاسخگو باشد و این موضوع میتواند سطح کارآیی چنین نهادی را بهشدت کاهش دهد.
اعلام وصول یک طرح عجیب
این پژوهشگر با اشاره به طرحی که بهتازگی در مجلس پیرامون ایجاد دو وزارتخانه جدید اعلام وصول شده، یادآور شد: اخیرا در رسانهها شنیده شد طرحی در مجلس اعلام وصول شده که در پی آن قرار است طرح انتزاع بخش ساختمان و شهرسازی از وزارت راه و شهرسازی و تشکیل «وزارت حملونقل» و «وزارت ساختمان، شهرسازی و آمایش سرزمین» موردبررسی قرار گیرد. این طرح میتواند پیامدهای منفی و مخربی داشته باشد، زیرا در صورت اجرای آن به احتمال زیاد شاهد تضاد منافع بین بخشهای مختلف خواهیم بود.
سوخکلاری در پایان خاطرنشان کرد: همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، ادغام آمایش سرزمین در وزارتخانه ساختمان و شهرسازی نتیجهای به غیر از زیر پا گذاشتن استقلال طرحهای آمایش سرزمین نخواهد داشت، زیرا در این صورت بودجه از طریق وزارتخانه پرداختشده و مدیران نیز تحت نظارت وزارتخانه یادشده تعیین میشوند.
آنچه اجرا میشود، آمایش سرزمین نیست
محمدرضا محبوبفر، عضو انجمن آمایش سرزمین با انتقاد از روند اجرای طرحهای آمایش سرزمین در ایران به صمت گفت: طرحی که از سوی پژوهشگران و کارشناسان تدوین و تهیه شده تا به امروز توسط هیچیک از نهادها اجرایی نشده و بهطورکلی میتوان ادعا کرد ما در کشورمان چنین طرحی را اجرایی نمیکنیم. وی در ادامه افزود: اگر هم نهادی ادعا میکند طرح آمایش سرزمین را اجرا کرده، از دو حالت خارج نیست؛ یا ادعایش خلاف واقع است یا طرحی که اجرا کرده بهکلی با طرحی که از سوی کارشناسان و اساتید دانشگاه تهیه شده، متفاوت است و در واقع میتوان گفت اصلا طرح آمایش سرزمین نیست.
محبوبفر با اشاره به تفاوتهای طرحهای توسعهای با آنچه در کشور اجرایی میشود، عنوان کرد: طرحهای توسعه شهری که در نقاط مختلف کشور اجرایی شده، نهتنها با الگوی توسعه پایدار مغایرت دارد، هیچ سنخیتی هم با طرحهای آمایش سرزمین ندارند. برای مثال میتوان به طرحهای انتقال آب یا سدسازیها اشاره کرد که برای تغذیه صنایع آببر و آلاینده ایجادشدهاند. وقتی صنایع آببر را در استانهای مرکزی و کمآب ایجاد میکنند، طبیعتا به انتقال آب هم احتیاج دارند و مجبور میشوند سدهایی را بسازند که نه مکانسنجی درستی داشته و نه توجیه اقلیمی دارد. به همین دلیل است که با کوچکترین کاهش در رژیم بارشی شاهد ایجاد بحران در مناطق پاییندست این سدها هستیم.
توهم توسعه
عضو انجمن مخاطرات محیطی با انتقاد از نگاهی که بهنام توسعه در بین مدیران وجود دارد به گفت: این نوع توسعه صنایع بیش از آنکه با الگوهای توسعهای در جهان همخوانی داشته باشد، بیشتر نوعی توهم توسعه است که گرفتار آن هستیم و فکر میکنیم با تاسیس کارخانجات صنایع سنگین در همه استانها به توسعهیافتگی ایران کمک میکنیم، در حالی که کاملا از مسیر توسعه پایدار فاصله گرفته و مشکلات محیط زیستی را به سر حد بحرانی شدن میرسانیم.
عضو انجمن آمایش سرزمین ایران ادامه داد: پیامدهای این نوع مدیریت را میتوان در استانهای پرآب کشور ملاحظه کرد، مورد اخیر آن هم بحران آبی است که در استان خوزستان شاهد آن هستیم و استانی که یکی از غنیترین منابع آبی ایران را دارد، تحتتاثیر نگاه غلط و سدسازیهای بیرویه و غیراصولی به روزی افتاده که امروز حتی آب سالم برای آشامیدن هم در دسترس مردم آن نیست و احشامی که بومی آن منطقه هستند از بیآبی هورها و رودخانهها تلف میشوند.
محبوبفر در پایان خاطرنشان کرد: این اتفاقات حاصل رویکرد نادرست مدیران ما در نادیده گرفتن طرحهای آمایش سرزمین است که متاسفانه نشانهای از اصلاح این رویکرد نیز دیده نمیشود.
سخن پایانی...
همانطور که در بخشهای قبلی گزارش اشاره شد اجرای طرحهای آمایش سرزمین در بسیاری از کشورهای توسعهیافته در دستور کار دولتها قرار داشته و پژوهشگران نیز بر کارساز بودن این نوع سیاستگذاری صحه میگذارند اما طبق گفته کارشناسان داخلی، طرحهای آمایش سرزمین در ایران فقط برای ظاهرسازی و در بولتنهای حاکمیتی به چشم میخورند اما وقتی کار به اجرای طرحهای موسوم به توسعهای میرسد، عموما هیچیک از سیاستهای آمایشی که محور اصلی توسعه پایدار است در نظر گرفته نمیشود.
در واقع میتوان گفت رویکردی که در بین کارگزاران ایرانی ترویج یافته، شباهت بسیار زیادی به الگوهای توسعه قرن بیستمی دارد که بدون توجه به شرایط اقلیمی و زیستمحیطی همه منابع را در اختیار مفهومی با عنوان «تولید» دانسته و امورات کشور را در تقویت این مفهوم خلاصه میکند.
یکی از مصادیق بارز این نوع نگاه را میتوان در روزهای اخیر و در مجلس یازدهم دید که طرحی را اعلام وصول کردند که طبق آن مقررشده وزارتخانه راه و شهرسازی به دو وزارتخانه «حملونقل» و وزارتخانه «ساختمان، شهرسازی و آمایش سرزمین» تغییر ماهیت یابد. کارشناسان معتقدند این دست اقدامات نتیجهای به غیر از تحتالشعاع قرار دادن بیشازپیش طرحهای آمایش سرزمین نخواهد داشت، زیرا این حوزه به جای قرار گرفتن در جایگاهی فراتر از وزارتخانهها، خود را محصور و زیرمجموعه دولت خواهد دید که مفری برای ورود به پروژههای توسعهای ندارد.
البته گفته میشود توجیه مجلس برای این اقدام رفع موانع از مسیر اجرای طرحهای ساخت مسکن ارزان در اطراف شهرهای بزرگ بوده، زیرا چنین طرحهایی غالبا در تعارض با برنامههای آمایش سرزمین است و نمایندگان قصد دارند مسیر را برای ساخت هرچه سادهتر و بیدردسرتر مسکنهای ارزان هموار کنند.
اما ایکاش اهالی بهارستان پیش از تصویب هرگونه طرحی به بلایی که بر سر اقلیم برخی از مناطق مانند استان خوزستان آمده توجه کرده و تاثیر نادیده گرفتن الگوهای توسعه پایدار در ایجاد بحرانهای زیستمحیطی را درک کنند و سپس برای رای دادن تصمیم بگیرند.