سمیرا کرمی - گروه اقتصاد کلان: برای پی بردن به عمق بیکاری در کشور نیاز به راه دوری نیست، کافی است به اطراف خود نگاه مختصری بیندازیم تا با خیل کسانی که در جستوجوی کار هستند، روبهرو شویم.
نرخ واقعی بیکاری در ایران به حدود ۴۰درصد میرسد اما آمار و ارقام بیکاری را بین ۱۰ تا ۱۵درصد اعلام میکنند. ریشه این اختلاف در تعریف بیکاری است. ازیکطرف کاهش بیکاری و توسعه فعالیتهای شغلی، از مهمترین اهداف اقتصاد کلان در کشور ماست و از طرف دیگر، بیکاری کابوس نسلی است که بهسختی به تحصیلات عالیه رسیده است. اشتغال آرزویی است که دستیابی به آن برای خیلیها محال شده است. همواره یکی از اهداف کلان توسعه در اغلب کشورها، ازجمله کشور ما، کاهش بیکاری و توسعه فعالیتهای شغلی است. بهرهبرداری کامل و مناسب از منابع انسانی هر کشور باید بهعنوان یکی از اهداف راهبردی توسعه در نظر گرفته شود. بیکاری، حال یکی از نامطلوبترین پدیدههای اقتصادی و اجتماعی است که پیامدهای منفی و ناگواری را در زمینههای مختلف بهدنبال دارد و بهعنوان یک پدیده مخرب اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مطرح است و رفع آن همواره، ازجمله دغدغههای اساسی برنامهریزان بوده است. نرخ بیکاری در کشور ما رقم بالایی را نسبت به کشورهای توسعهیافته و بیشتر کشورهای درحالتوسعه دارد و دلیل آن رشد روزافزون جمعیت و افزایش عرضه نیروی کار است که پایین بودن ظرفیتهای تولید به بیکاری بیشتر دامن زده است. نرخ بیکاری یکی از شاخصهای مهم هر اقتصادی است که نشاندهنده وضعیت تولید، اشتغال و درآمد مردم است.
ظرفیت بالای تولید، اشتغال ضعیف
حسین راغفر، عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا در گفتوگو با خبرنگار درخصوص وضعیت اشتغال کشور بیان کرد: ظرفیتهای ایجاد اشتغال در کشور بسیار بالا هستند اما باید این ظرفیتهای فوقالعاده بالا، فعال شوند تا امکان حل مشکل بیکاری فراهم شود. عمده مسئله بیکاری در اقتصاد کشور ما، به سرمایهگذاری برمیگردد و سرمایهگذاری هم توسط بخش خصوصی انجام میگیرد. برای اینکه کسبوکار کشور به نحوی اصلاح شود باید بخش خصوصی رغبت به سرمایهگذاری داشته باشد که در شرایط کنونی اقتصاد ما، این پدیده رخ نمیدهد.
انحصار، تحدید اشتغال
این مشاور سابق وزیر رفاه در ادامه افزود: فضای کسبوکار در کشور ما انحصاری است. حضور نهادهای غیر مرتبط با اقتصاد در چند سال اخیر منجر به ایجاد انحصار در بخش عظیمی از صنعت شده است، بهطوریکه بسیاری از فعالیتهای تولیدی توسط این نهادها بهصورت اختصاصی درآمده است.
این انحصارها به شکلی صورت گرفته است که درنهایت این نوع فعالیتها امتیازهایی کسب کردهاند. انحصار و امتیاز موانعی جدی بر راه فعالیتهای تولیدی اقتصادی است. وی اظهار کرد: دیگر اعتباری به بخش خصوصی واقعی نیست و اگر قرار است تخصیص ارز صورت گیرد به یک رانت خاص و فقط به فعالیتهای تولیدی خاصی اختصاص مییابد یا در مثال دیگر اقداماتی که برای استفاده از تسهیلات دولتی وجود دارد، با امتیاز و رانت صورت میگیرد. این مسائل باعث میشود که رقابتی بین بنگاههای تولیدی خصوصی و غیرخصوصی به وجود نمیآید و اینها منجر به کاهش انگیزه سرمایهگذاران و فعالان این حوزهها و دلسردی آنها میشود. دلسردی تولیدکنندگان، منجر به عقب کشیدن تولیدکنندگان و صنعتگران میشود که به بیکاری و بحران اشتغال دامن خواهد زد. با عقب کشیدن تولیدکنندگان، امکان سرمایهگذاری از بین میرود و فعالان بخش خصوصی حاضر نمیشوند سرمایهگذاری کنند و اشتغال آسیب جدی میبیند.
راهکارهای افزایش اشتغال
این اقتصاددان درخصوص راهکارهای افزایش اشتغال در وضعیت کنونی اقتصاد گفت: اصلاح کسبوکار و حذف فضای انحصاری در فعالیتهای سودآور که در جامعه اقتصادی ما شکلگرفته، مهمترین راهکار رفع مشکلات است.
وی معتقد است: دولت میتواند در بخشی از مصارف خود صرفهجویی کند، مثلا در مبلغ یارانه ۴۲هزار و ۳۰۰میلیارد ریال آن اتلاف میشد اما حالا ۴۰هزار میلیارد تومان شده است. متاسفانه دولت برنامهای برای حمایت از تولید و افزایش اشتغال ندارد. مثلا دولت میتواند از محل یارانهها برنامههای صرفهجویی در مخارج خود داشته باشد با این هدف که منابع صرفهجویی شده را صرف حمایت از تولید کند.
کارایی پایین نیروی کار، متهم کردن قربانی است
راغفر درخصوص پایین بودن بهرهوری نیروی کار در ایران بیان کرد: بهرهوری نیروی کار در ایران از درجه پایین اهمیتی برخوردار است و باید بیشتر به سیاستهای کلان و حمایتهای غیرصحیح دولت از صنایع خاص توجه کرد. درواقع پایین خواندن بهرهوری نیروی کار، یکجور متهم کردن قربانی است. نیروی کار در وضعیت کنونی اقتصاد قربانی شرایط تولیدی کشور است و بخش عظیمی از نیروی کار متخصص و کارا برای دستمزد بالاتر و درخور کار خویش، مجبور به مهاجرت شدهاند.
اصلاح نظام دستمزدی
این عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا در ادامه افزود: تا وقتی که دستمزد نیروی کار با دستمزدهای جهانی متناسب نشود فرار سرمایه انسانی خواهیم داشت و بخش عظیمی از نیروی کار متخصص در جستوجوی کار با دستمزد کارا به خارج از کشور مهاجرت میکند.
دستمزد شرافتمندانه
راغفر درخصوص تعاریف متفاوت از بیکاری بیان کرد: تعریف بیکاری در ایران درواقع تعریف بیکاری مطلق است و هرگز کسی که مثلا یک ساعت در هفته کار کرده است را نمیتوان شاغل دانست، باید اقتصاد کشور ما به تعاریف استاندارد جهانی از اشتغال و بیکاری نزدیک شود. الآن دیگر در دنیا بحث دستمزد شرافتمندانه مطرح است. یعنی دستمزدی که در حد یک زندگی آبرومندانه و شرافتمندانه برای نیروی کار باشد، درحالیکه در ایران هرگز به چنین مقولهای توجه نمیشود و صیانت و کرامت انسانی در بسیاری از مشاغل و دستمزد و درآمدها تامین نمیشود.
بیکاری از تعریف تا تلخی واقعیت
همه راهها برای افزایش اشتغال و دیگر مشکلات اقتصادی، به صنعت و تولید ختم میشود و کلید صنعت در دست دولت و سیاستهای دولت است. بسته سیاستی خروج غیرتورمی از رکود در حال رایزنی، برای ارسال به مجلس است و اقتصاددانان زیادی به کمرنگی سهم کسبوکار در این بسته سیاستی اشاره کردهاند. قبل از هرچیز شفاف بودن دولت در ارائه آمار واقعی بیکاری و حتی مهمتر از آن، در تعریف واقعی بیکاری، ضرورتی غیرقابل انکار است. تا مشکلات کشور شفاف و واضح نشوند حل کردن آنها به تکرار مکررات و برنامههای بیعمل محدود خواهد ماند.