دیدار نتانیاهو و ترامپ با محور ایران
در شرایطی که خاورمیانه هنوز از پیامدهای جنگ غزه، تنشهای مرزی لبنان و اسرائیل و درگیریهای پراکنده در دریای سرخ رهایی نیافته است، خبر دیدار بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی با دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده در ۲۹ دسامبر، موج تازهای از گمانهزنیها درباره سناریوهای تنشآفرین جدید را به راه انداخته است. محور اصلی این دیدار بنا بر ارزیابی بسیاری از ناظران، تلاش نتانیاهو برای جلب نظر مساعد ترامپ به منظور هموار کردن مسیر یک مواجهه نظامی تازه با ایران عنوان میشود؛ مواجههای که میتواند کل معادلات امنیتی منطقه را دستخوش تحول کند.
رحمان قهرمانپور، تحلیلگر مسائل بینالملل، تأکید کرد که اختلاف ایران و آمریکا با تغییر عنوان مذاکرات حل نخواهد شد، زیرا مسئله صرفاً فنی نیست بلکه ریشه در تضاد منافع چهار دههای دارد. او گفت: «گره مذاکرات در چند لایه شکل گرفته است. در سطح بنیادین و اساسی، تضاد منافعی وجود دارد که یافتن یک راهحل میانه برای طرفین را بسیار دشوار میکند.»
به گفته قهرمانپور، نتانیاهو پس از یک وقفه کوتاه بار دیگر در تلاش است موضوع ایران را به اولویتهای کاخ سفید بازگرداند. این در حالی است که ترامپ بارها تأکید کرده تمایلی ندارد آمریکا دوباره بهصورت گسترده در خاورمیانه درگیر شود و تمرکز خود را بر آمریکای لاتین و بحران ونزوئلا گذاشته است. با این حال، نفوذ لابیهای طرفدار اسرائیل در واشنگتن و ویژگیهای شخصیتی ترامپ که فردی مزاجی و تأثیرپذیر از اطرافیان توصیف میشود، این احتمال را زنده نگه میدارد که نتانیاهو بتواند او را متقاعد کند.
قهرمانپور افزود: «اسرائیل با شناختی که از شخصیت ترامپ دارد، تلاش میکند از همه ابزارهای در اختیار خود استفاده کند تا او را برای یک حمله دیگر به ایران با خود همراه سازد. در سوی دیگر، ترامپ و دولتش میکوشند تا حد امکان از انجام چنین اقدامی پرهیز کنند.» او به نمونههایی مانند توقیف کشتی حامل تجهیزات نظامی به مقصد ایران توسط آمریکا اشاره کرد که میتواند نشانهای از تلاش واشنگتن برای مهار توان موشکی ایران بدون ورود به جنگ گسترده باشد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل همچنین به گره اصلی مذاکرات ایران و آمریکا اشاره کرد و گفت: «مسئله غنیسازی نقطه کانونی اختلاف است. ترامپ برای دفاع از توافق در سیاست داخلی آمریکا نیاز دارد که توافق شامل غنیسازی صفر باشد، در حالی که ایران تنها در صورتی میتواند توافق را در داخل توجیه کند که حق غنیسازیاش به رسمیت شناخته شود.» او تأکید کرد که هر دو طرف با ملاحظات داخلی جدی مواجهاند و همین امر کار را دشوارتر کرده است.
قهرمانپور هشدار داد که فقدان یک لابی قدرتمند طرفدار ایران در آمریکا، در کنار نفوذ ساختاری لابی یهود و بحرانهای داخلی اسرائیل، این خطر را جدی میکند که تلآویو بتواند بار دیگر با طرح ادعاها و زمینهسازی رسانهای، ترامپ را برای همراهی با خود متقاعد کند. او گفت: «نباید تصور کرد مخالفت مقطعی ترامپ با اسرائیل به معنای پایان احتمال همراهی اوست. اسرائیل این فرصت را از دست نخواهد داد و همه تلاش خود را برای بهرهبرداری از آن به کار خواهد گرفت.»
در نهایت، قهرمانپور بر ضرورت بهکارگیری «مهارت دیپلماتیک» از سوی ایران تأکید کرد و گفت: «ما باید پیچیدگی و چندبعدی بودن مسئله را بپذیریم و راهحلی ارائه دهیم که دستکم بخشی از دغدغههای تصمیمگیر در ایران را در بر بگیرد؛ راهحلی که در عرصه سیاست داخلی قابل دفاع باشد و اجرای آن معادل از دست دادن مشروعیت تلقی نشود.»
این دیدار و تحرکات پیرامون آن، در شرایطی که منطقه غرب آسیا با بحرانهای متعدد روبهروست، میتواند نقطه آغاز سناریوهای تازهای باشد که نهتنها روابط ایران و آمریکا بلکه کل معادلات امنیتی خاورمیانه را تحت تأثیر قرار دهد.