چهارشنبه 05 اردیبهشت 1403 - 24 Apr 2024
کد خبر: 14967
تاریخ انتشار: 1401/02/04 05:05

کارآفرینی از نگاهی دیگر

به‌طور کلی کارآفرینی از ابتدای خلقت بشر و همراه با او در تمام شئون زندگی حضور داشته و مبنای تمامی تحولات و پیشرفت‌های بشری بوده است؛ به همین دلیل تعریف‌های زیاد و متنوعی از آن شده ‌است.

نگاهی گذرا به سیر تاریخی مفهوم و حوزه کارآفرینی نشان می‌دهد کارآفرینی ابتدا در حوزه موسیقی مطرح بود و در فرهنگ لغت آکسفورد به‌عنوان «رئیس مدرسه» یا «مدیر موسسه ملی موسیقی» تعریف شده است؛ یعنی کسی که سرگرمی‌های موسیقایی را تدارک می‌بیند. در سال ۱۹۳۳ کارآفرینی وارد حوزه جدید و وسیع‌تر «کسب‌وکار» شد و این کلمه به کسی نسبت داده شد که موسس بنگاه اقتصادی باشد. به‌دنبال آن شومپیتر (اقتصاددان) حوزه را وسیع‌تر دید و گفت «کارآفرین می‌تواند در استخدام سازمان دیگری قرار گیرد»؛ به‌عبارت دیگر، کارآفرینی سازمانی را به حوزه قبلی اضافه کرد.

مفهوم و ماهیت اصلی کارآفرینی هنوز شناخته شده نیست و نمی‌توان تعریف استاندارد و جامع و مانعی از آن به‌دست داد. مک کللند (اقتصاددان) مشکل تعریف کارآفرینی و اختلاف =‌نظرها در این باره را ناشی از مغشوش شدن نقش‌ها و موقعیت‌ها می‌داند؛ بنابراین واژه «کارآفرینی» واژه‌ای است نو که از کلمه‌اش نمی‌توان به مفهوم واقعی آن دست یافت. این واژه به‌جای entrepreneurship به کار می‌رود و در اصل، از زبان فرانسه به زبان‌های دیگر راه یافته است؛ به‌عبارت دیگر، هنوز در فارسی معادل دقیقی برای انتقال مفهوم آن نداریم و اغلب واژه «کارآفرینی» شنونده ناآشنا به آن را به اشتباه می‌اندازد.

ویژگی‌های کارآفرین

کارآفرینان دارای ویژگی‌هایی هستند که نقش آنان را از سایرین متمایز می‌سازد؛ از قبیل نتیجه‌گرا، نیاز به کامیابی، ایستادگی، پشتکار، اراده، سختکوشی، شوق، انرژی بالا، پیشقدمی، مردمداری، انتقادپذیری، نوآوری، ابتکار، انعطاف‌پذیری، خطرپذیری (ریسک) حساب شده، منفعت‌شناسی و خوداشتغالی.

 می‌توان گفت کارآفرین کسی است که فرصت ارائه یک محصول، خدمت، روش و سیاست جدید را با تفکر جدید برای یک مشکل قدیمی می‌یابد و می‌خواهد پیامد اندیشه، محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند؛ به‌عبارت دیگر، کارآفرین شخصی است که بهترین و آخرین موقعیت اقتصادی و تجاری را کشف می‌کند و روش استفاده از این فرصت‌ها را می‌داند. این فرد معمولا دارای استعداد و خلاقیت است.

موانع و چالش‌های کارآفرینی

بی‌شک ایران به‌عنوان یک کشور در حال توسعه با مشکلات زیادی رو به رو است. باوجود اینکه عصر حاضر، عصر جوامع، اقتصادها و نهادهای مبتنی بر دانش است و توسعه ملی و ارتقای جایگاه کشورها در رقابت‌های جهانی در گرو تولید و بکارگیری دانش به‌طور عام و مهارت به‌طور خاص است، متوسط هزینه تحقیق و توسعه در ایران طی سال‌های اخیر حدود ۰.۵ درصد تولید ناخالص داخلی بوده، در حالی که متوسط این نسبت در کشورهای توسعه یافته، بیش از ۲ درصد است. همچنین عمده محصولات صادراتی ایران منبع‌پایه نظیر نفت و فرآورده‌های نفتی و منابع کشاورزی و فرآورده‌های سنتی نظیر پسته و فرش بوده و نقش دانش و فناوری در آنها در حد ابتدایی است.

از دیگر مولفه‌های اثرگذار در گسترش کارآفرینی، ناشناخته بودن مقوله کارآفرینی است که از موانع گسترش فرهنگ کارآفرینی در کشور است. ارزش نداشتن سرمایه در کشور و عدم منزلت اجتماعی از جمله موانع موجود در راه گسترش فرهنگ کارآفرینی در کشور هستند. از سوی دیگر باید در نظر داشت که توسعه فناوری اطلاعات در کشور، فرصت‌های کارآفرینی جدیدی را ایجاد می‌کند. در دهه‌های اخیر، بخش خدمات یکی از بخش‌های اشتغالزا و بسیار پولساز در کشورها بوده است.

بخش خدمات شامل مواردی همچون بانک، بیمه و تجارت الکترونیک می‌شود؛ بنابراین توسعه دادن خدمات و برطرف کردن موانع توسعه آن نیز یکی دیگر از موانع توسعه کارآفرینی است.

نقش نظام دانشگاهی

 آموزش و یادگیری دانش و مهارت تخصصی، آموزش مهارت‌های اساسی و کارآفرینی، آموزش نگرش‌های لازم نسبت به ارزش کار و تعادل نظام آموزشی با بازار کار و ایجاد آگاهی لازم در فراگیران از مهم‌ترین عوامل موثر بر اشتغال مرتبط با نظام آموزشی هستند؛ بنابراین باتوجه به اهمیت نقش نظام آموزشی در اشتغال، می‌توان گفت مهم‌ترین رسالت نظام آموزش عالی در هر کشور تربیت نیروی انسانی کارآمد، خلاق و کارآفرین است. در این زمینه دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی به‌عنوان واحدهای مجری نظام آموزش عالی در زمینه کارآفرینی و تربیت نیروی متخصص و ماهر موردنیاز بخش‌های مختلف جامعه سهم بسزایی دارند.

 چالش دیگر در چگونگی ارائه دروس در دانشگاه است. امروزه بیشتر دروس دانشگاه‌ها به‌ویژه رشته‌های علوم انسانی به‌طور نظری ارائه می‌شوند و تلاش جدی برای کاربردی کردن آنها صورت نگرفته است؛ به‌عبارت دیگر، افراد کارآفرین در آن کمتر تربیت می‌شوند.

 از این رو، بیشتر خروجی‌های دانشگاه‌ها با نیازهای بازار کار هماهنگی و همخوانی ندارند، تخصص‌ها و مهارت‌ها هم‌جهت و همسو با نیازهای بازار کار شکل نمی‌گیرد و به‌خاطر کمتر کاربردی بودن دروس دانشگاهی، به‌ویژه در رشته‌های فنی، دانش‌آموختگان آمادگی برای کار ندارند.

شکاف بین علم و جامعه

از طرف دیگر آنچه امروزه به‌عنوان رشد علم و فناوری در سطح محافل و نظام علمی ایران مطرح می‌شود با آنچه که در سطح جامعه و اثرگذاری و پیامدهای علم و فناوری در اقتصاد و ثروت کشور وجود دارد، قدری متفاوت است. این تفاوت و شکاف بین علم و جامعه، نماد مناسبی برای مطالعه و تحلیل وضعیت علم و فناوری است. 

باتوجه به این مسئله، برپایه مدل هنجاری نظام علم و فناوری نظیر سبک‌های تولید دانش، انقلاب‌های بزرگ علمی، نظام ملی نوآوری و الگوی پیچش سه‌جانبه صنعت-دولت-دانشگاه ظرفیت‌سازی‌ها و فرصت‌آفرینی‌های قانون حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان و تجاری‌سازی اختراعات و نوآوری ها، بررسی شده است. 

ماموریت اصلی این سازمان‌ها تسهیل روابط دانشگاه، صنعت و دولت در چارچوب الگوی پیچش سه‌جانبه دانشگاه-صنعت-دولت، تعالی نظام ملی نوآوری و تحقق توسعه اقتصاد ملی است. امروزه، صنعت و پژوهش آنقدر درهم تنیده‌ هستند که هر روز شاهد تعارض بین منافع پژوهشگران و منافع تجاری نباشیم. بسیاری از پژوهشگران یا گروه‌های پژوهشی زیر کنترل شرکت‌های صنعتی قرار می‌گیرند که از طریق ثبت اختراع به‌دنبال سود هستند، اما در ایران در این زمینه نیز با موانعی روبه‌رو

 هستیم.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/4v55b6