یک‌شنبه 02 اردیبهشت 1403 - 21 Apr 2024
کد خبر: 17274
تاریخ انتشار: 1401/03/16 01:49
در گفت‌وگوی صمت با یک فعال معدنی مطرح شد

معدنکاری چشم در چشم محیط‌زیست

گفته می‌شود هر فرد از صبح که چشم باز می‌کند تا شب که می‌خوابد، ده‌ها ماده معدنی را به‌مصرف می‌رساند. این موضوع به‌تنهایی نشان‌دهنده نقش و اهمیت معدنکاری و تولید محصولات معدنی است.

 

 اهمیت این حوزه از صنعت در کشور ما دوچندان است، زیرا بخش بزرگی از درآمد ناخالص ملی کشور را تامین می‌کند. پس بی‌شک، حیات امروزه کشور ما در گرو فعالیت‌های معدنی است.

از طرف دیگر اهمیت مسائل زیست‌محیطی بر کسی پوشیده نیست و روشن است که دستکاری در طبیعت حتی در اندازه‌های کوچک، آثار و نتایج مخربی بر محیط‌زیست دارد تا چه رسد به فعالیت‌های معدنی که ابعاد گسترده‌ای دارند و بر خاک، آب، پوشش‌گیاهی و زندگی جانوری تاثیر می‌گذارند.

با این تفاسیر، چگونه می‌توان این 2 حوزه مهم را با هم آشتی داد؛ به‌گونه‌ای که نه محیط‌زیست به‌خطر بیفتد و نه کشور از دسترسی به منابع درآمدی خود محروم بماند؟

مصطفی مالداری که یکی از معدنداران کشور و کارشناس کرومیت است، در گفت‌وگو با صمتچنین بیان داشت:

کشورهای دیگر با چالش‌های زیست‌محیطی معدن چگونه کنار آمده‌اند؟

 چالش محیط‌زیست و منابع‌طبیعی در همه‌جای دنیا وجود دارد. بسیاری از کشورهای اروپایی به این نتیجه رسیده‌اند که اولویت را حفظ محیط‌زیست قرار دهند و بسیاری از معادن‌شان را تعطیل کرده‌اند، اما در کشور ما هنوز معلوم نیست که اولویت با فعالیت صنعتی و معدنی است یا حفاظت از محیط‌زیست.

به این نکته باید توجه کنیم که ما در مرحله‌ای هستیم که می‌خواهیم توسعه صنعتی داشته باشیم و فعالیت معادن، زیرساخت توسعه صنعتی است.

بسیاری از کشورهای اروپایی کارخانجات فروآلیاژ یا صنایع فولادی خود را تعطیل کرده‌اند.

فروکروم، فروسیلیس، فرومنگنز و مانند آن جزو صنایع آلاینده‌ای هستند که روی محیط‌زیست تاثیر می‌گذارند و باتوجه به اینکه اولویت در کشورهای پیشرفته حفاظت از محیط‌زیست است، فعالیت در این حوزه را متوقف کرده‌اند.

حالا باید دید شرایط در کشور ما چگونه است. به‌عنوان مثال در کنار چشم‌انداز فولادی تعیین‌شده بدون‌شک آسیب‌های زیست‌محیطی زیادی هم به‌وجود خواهد آمد.

معدنکاران هم مانده‌اند که اولویت دولت در زمینه محیط‌زیست و فولاد است یا فعالیت معدنی که اگر بخواهیم تولید فولاد را براساس برنامه از پیش تعیین‌شده جلو ببریم، موضوع تامین مواد اولیه مطرح است که باتوجه به تحریم‌های موجود نمی‌توانیم مواد اولیه را از کشور دیگری تامین کنیم و امیدواریم دولت تکلیف را مشخص کند که سرمایه‌گذار معدنی هم بداند باید چه‌کار کند.

از نظر شما که فعال معدن هستید، محیط‌زیست مهم‌تر است یا فعالیت معدنی؟

من سرمایه‌گذار و فعال معدنی هستم و به‌طبع معدنکاری برای من در اولویت است، درست مثل اینکه از یک قصاب بپرسید شما چقدر طرفدار حقوق حیوانات هستید؛ کار این فرد قصابی است و به‌ذات با حقوق حیوانات تضاد دارد.

آسیب معدنکاری به محیط‌زیست اجتناب‌ناپذیر است و نمی‌توان ادعا کرد که معدنکاری بدون تاثیر بر طبیعت وجود دارد.

معدنکار باید به حرفه خود مشغول باشد اما راهی هست که بتوان بین این 2 حوزه آشتی برقرار کرد؟ برای مثال با احیا و بازسازی محدوده‌های معدنی و کارهایی از این قبیل.

احیا و بازسازی معادن در کشور ما معنی دقیقی ندارد، زیرا ما زمانی می‌توانیم اقدام به بازسازی کنیم که کار اکتشاقی دقیقی انجام داده باشیم و بدانیم به‌عنوان مثال ذخیره معدن آهن‌مان در عمق ۵۰۰ متری تمام می‌شود.

ما در حال ‌حاضر تخمین می‌زنیم که به‌فرض ذخیره معدنی بعد از 5 سال به‌پایان می‌رسد و بعد می‌توان احیا و بازسازی آن را آغاز کرد، اما بعد از 5 سال تازه معلوم می‌شود ذخیره معدن خیلی بیش از آن چیزی بوده که پیش‌بینی شده است و بعد دوباره برای فعالیت مجدد آن معدن، توجیه اقتصادی به‌وجود می‌آید.

نقش بازار هم در این زمینه مهم است، زیرا ممکن است به‌واسطه رکود معدنی سال‌ها تعطیل باشد و متروکه شود، اما بعد از مدتی دوباره زمینه فعالیت برای آن به‌وجود ‌آید، بنابراین نمی‌توان اقدام به بازسازی آن کرد.

از طرف دیگر هنوز مشخص نیست که مسئولیت احیای معادن متروکه به‌عهده کیست. منابع معدنی ۱۲ درصد از حقوق دولتی معادن را بابت احیا و بازسازی معادن می‌گیرد، اما کاری در این زمینه انجام نمی‌دهد جز اینکه هنگام صدور پروانه بهره‌برداری از معدنکار تعهد می‌گیرد که او را ملزم به احیا و بازسازی می‌کند و معلوم نیست که بالاخره چه کسی باید این کار را انجام دهد.

آیا صاحبان معادن به‌ویژه معادن بزرگ‌- نمی‌توانند به‌عنوان بخشی از مسئولیت اجتماعی خود کار احیای محیط‌زیست را به‌عهده بگیرند؟

خیلی از معدنداران ما برای احیای پوشش گیاهی از دست رفته و درختکاری، تلاش‌های زیادی انجام داده‌اند. به‌عنوان مثال در حال ‌حاضر معادن آهن و مس استان خراسان این کار را انجام می‌دهند. این فعالیت‌ها انجام می‌شود اما اگر از جنبه محیط‌زیستی بخواهیم آن را بررسی کنیم، هنوز جای کار زیادی وجود دارد.

چطور می‌توان بخش معدن را با محیط‌زیست آشتی داد؟

به‌عقیده من دولت باید در این زمینه سیاست‌گذاری کند. همان‌طور که اشاره کردم باید مشخص شود آیا توسعه زیرساخت‌های صنعتی کشور پراهمیت‌تر است یا موضوعات محیط‌زیستی و به این ترتیب، تکلیف سرمایه‌گذاران معدنی را هم مشخص کند، زیرا به این ترتیب دیگر هیچ سرمایه‌گذاری پا پیش نمی‌گذارد تا به حوزه‌ای وارد شود؛زیرا منابع طبیعی و محیط‌زیست به‌راحتی می‌توانند جلوی آن را بگیرند و کار را به تعطیلی بکشانند.

به‌طورمثال در بسیاری از کشورهای پیشرفته از ابتدا مجوز بهره‌برداری به برخی معادن نمی‌دهند و از اول سرمایه‌گذار می‌داند که به‌فرض در ایتالیا نمی‌توان روی کرومیت سرمایه‌گذاری کرد، زیرا کار در این حوزه ممنوع است؛ اما در کشور ما به معدنکار و سرمایه‌گذار معدنی مجوز می‌دهند، اما وقتی آستین بالا می‌زند تا کار را شروع کند، به‌مشکل می‌خورد.

سرمایه‌گذاری معدن جزو حوزه‌های سنگین به‌شمار می‌رود و بحث یک ریال و 2 ریال مطرح نیست؛ با این همه افرادی قدم پیش می‌گذارند و هزینه می‌کنند، اما وقتی به ذخیره ماده‌معدنی می‌رسند، کار از سوی سازمان محیط‌زیست یا اداره منابع‌طبیعی تعطیل می‌شود.

برای مثال اواخر سال ۹۹، بزرگ‌ترین کارخانه کنسانتره کرومیت شرق کشور در استان خراسان احداث شد. تمام مجوزها وجود داشت و معدن هم گرفته شده بود، اما 3 ماه بعد از افتتاح کارخانه، به‌دستور منابع‌طبیعی و دادستانی تعطیل شد.

 اینجا تکلیف سرمایه‌گذار چیست؟ کسی که مجوزهای لازم را گرفته، چندین سال هزینه سنگینی متقبل شده و کارخانه را به‌بهره‌برداری رسانده است و حالا که در انتظار به‌بار نشستن نتیجه زحماتش نشسته، منابع طبیعی ورود کرده و با اهرم اراضی ملی و پوشش گیاهی جلوی فعالیت او را می‌گیرد.

مشکل از کجاست؟

هیچ شکی نیست که تمام زیرمجموعه‌های دولت به‌تنهایی قواعد و قوانین بسیار خوبی دارند. به‌طورمثال وقتی قوانین محیط‌زیستی را به‌طورمستقل مورد بررسی قرار می‌دهیم، می‌گوییم قوانین ما در سطح پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا در این زمینه است.

وقتی قوانین معدن را مطالعه می‌کنیم، باز می‌گوییم چه قوانین خوبی در این زمینه داریم و مشتاق سرمایه‌گذاری در این زمینه می‌شویم، اما مشکل جایی اتفاق می‌افتد که این دو قانون با هم تداخل پیدا می‌کنند.

یعنی وقتی پای اجرای قوانین به‌میان می‌آید، می‌بینیم این دو گاهی با هم در تضاد هستند و هرکدام ساز خود را می‌زنند و در این میان فقط سرمایه‌گذار معدنی متضرر می‌شود. به‌نظر اینجا دولت باید مداخله کند و ماجرا را به‌نفع یکی از طرفین خاتمه بدهد.

آیا امکانات یا فناوری‌های جدیدی برای کاهش آسیب‌های زیست‌محیطی در معدنکاری وجود دارد یا خیر؟

بله، به‌طور مثال در ایتالیا حتی بهره‌برداری از معادن سنگ ساختمانی در گالری‌های زیرزمینی انجام و بیشتر کارها به‌صورت زیرسطحی انجام می‌شود، اما در ایران باتوجه به تحریم‌ها، هزینه‌های سرسام‌آور و محدودیت ورود ماشین‌آلات جدید، امکان استفاده از آخرین دستاوردها میسر نیست. به این ترتیب، حتی محصولی که تولید می‌کنیم، مزیت رقابتی خود را از دست داده است. بنابراین اگر بخواهیم استانداردهای بالای زیست‌محیطی را در کشور اجرا کنیم، فعالیت 90 درصد معادن ما توجیه اقتصادی خود را از دست می‌دهند.

بحث‌های محیط‌زیستی به‌طوردقیق مانند موضوعات ایمنی است و حد و نهایت ندارد. هرچقدر برای رعایت استانداردهای ایمنی تلاش کنیم، باز مرحله‌ای بالاتر از آن مطرح می‌شود و پایانی برای آن نمی‌توان تصور کرد.

برای مثال آلودگی صوتی را در نظر بگیرید که یکی از آسیب‌های زیست‌محیطی است. هیچ فعالیت معدنی نمی‌تواند این معضل را به‌طورکامل و صددرصدی برطرف کند.

پس این ادعا که ما می‌توانیم قوانین زیست‌محیطی بین‌المللی را در کشور پیاده کنیم و در کنارش معدنکاری هم داشته باشیم، بی‌اساس است، زیرا در بسیاری از کشورهای پیشرفته که خود را متعهد به این استانداردها می‌دانند، معدنکاری در عمل متوقف شده است.

ما چاره‌ای نداریم جز اینکه در مسیری بینابینی حرکت کنیم و از یک طرف برخی ملاحظات زیست‌محیطی را رعایت کنیم و از طرف دیگر به ضروریات فعالیت در بخش معدن هم توجه داشته باشیم.

اما این شرایط ایده‌آلی است و تجربه من به‌عنوان فعال معدنی نشان می‌دهد که با شرایط اقتصادی امروز و هزینه‌های چندین برابری ما نسبت به معدنکاران دیگر نقاط دنیا، بعید است به‌زودی به این نقطه برسیم.

چه تغییری باید رخ بدهد تا ما را به آن نقطه ایده‌آل نزدیک کند؟

در حال‌ حاضر بزرگ‌ترین مشکلی که ما در بخش معدن داریم، موضوع اکتشاف است. بنا به‌گفته سازمان زمین‌شناسی، متوسط عمق حفاری و شناسایی عمقی در معادن ایران بین ۵ تا ۷ متر است، در صورتی که در معادن دنیا این عدد بالای ۱۰۰۰ متر است.

 اگر معدنکار بداند چقدر ذخیره واقعی در عمق معدن دارد و ذخایر کشور را به‌طورکامل شناسایی کنیم، آن وقت می‌توانیم برای بهره‌برداری از آنها برنامه‌ریزی درستی ـ باتوجه به ملاحظات زیست‌محیطی ـ در نظر بگیریم تا هردو را در کنار همدیگر داشته باشیم.

اما در حال‌ حاضر که ما مجبوریم بسیاری از موادمعدنی و تولیدات خود را زیر نرخ جهانی عرضه کنیم، ناچار باید از بسیاری مسائل چشم‌پوشی کنیم که موضوعات و ملاحظات زیست‌محیطی، از آن جمله است.

موضوع مهم دیگر آب است که در بهره‌برداری و به‌ویژه در فرآوری تولیدات معدنی مورداستفاده قرار می‌گیرد، در حالی که کشورمان با بحران آب روبه‌رو است. برای جلوگیری از هدررفت یا آلودگی منابع آبی در صنایع معدنی چه می‌توان کرد؟

سوال بسیار سختی است، چون هرگونه برداشتی که از معادن انجام می‌شود، می‌تواند روی منابع آب زیرزمینی تاثیر بگذارد. بررسی میزان تاثیرگذاری معادن بر منابع آب، نیاز به مطالعات تخصصی دارد که از عهده معدنکار برنمی‌آید. همه می‌دانیم که آب امروزه از مسائل مهم زیست‌محیطی است و در آینده هم اهمیت آن افزایش پیدا می‌کند، بنابراین باید نهادهای ذی‌ربط درباره آن مطالعات درستی انجام دهند.

هر کاری در زمینه معدنکاری انجام می‌شود، اکوسیستم را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. بنابراین تنها کاری که از دست ما برمی‌آید، کمتر کردن این تاثیرات است، اما حذف کردن آن ممکن نخواهد بود. اگر مشخص شود معدنکاری موجب آلودگی شدید منابع آبی می‌شود، به‌نظر من هیچ راهی جز تعطیلی معادن پیش پای‌مان نیست.

در اینجا دوباره به نکته‌ای می‌رسیم که در ابتدا به آن اشاره کردم. دولت باید با در نظر گرفتن مجموع شرایط مشخص کند آیا قرار است صنعتی شویم یا خیر؟

در این صورت، سرمایه‌گذاری هم راه خود را پیدا می‌کند و می‌تواند تصمیم بگیرد که فعالیت در حوزه معدن باتوجه به هزینه‌هایی که باید برای آن انجام دهد، توجیه اقتصادی دارد یا خیر؟

کشورهای پیشرفته همین مسیر را رفته‌اند. چند دهه پیش در این کشورها اولویت با توسعه صنعتی بود، پس معادن‌شان فعال بود.

اما امروز منبع درآمدشان دیگر مواد معدنی نیست و به‌همین دلیل فعالیت خود را در این حوزه متوقف کرده‌اند و ملاحظات زیست‌محیطی را در اولویت قرار داده‌اند، اما ما هنوز برای اشتغالزایی و کسب درآمد به فعالیت در این حوزه نیاز داریم.

مشکلات محیط‌زیستی که در مرزهای یک کشور متوقف نمی‌ماند و حیات کل بشر را تهدید می‌کند. بنابراین به نظر می‌رسد باید قوانین بین‌المللی برای محدود کردن فعالیت‌های آسیب‌رسان وجود داشته باشد.

این موضوع در حال ‌حاضر، شدنی نیست. صنایع در سراسر دنیا به فولاد نیاز دارند. اگر بخواهیم تولید موادمعدنی را متوقف کنیم، باید به شرایط ۵۰۰ سال پیش برگردیم و از همه دستاوردهای امروزی از قبیل ساخت‌وسازها، تولید انواع ماشین‌آلات، رایانه و امثال آن چشم‌پوشی کنیم.

 بشر ناگزیر به‌استفاده از مواد معدنی است و بر این اساس کشورهای معدنی که در مسیر توسعه قرار دارند، از این فرصت برای کسب درآمد و پیشرفت استفاده می‌کنند. 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/27qzrn